معلوليت انواع متعددي را در بر ميگيرد كه شايد محرومترين اين قشر از نظر توجه ديگران به آنها، كمتوانان ذهني باشند، معلولاني كه حتي آفريدن احساس شادي براي آنان قدري دشوار به نظر ميرسد. در اين ميان، كتابخواني براي معلولان كمتوان ذهني ميتواند اندكي آنان را از گرفتار آمدن در بند تنهايي و انزوا برهاند.-
معلولان عقبمانده ذهني، افرادياند كه از نظر فعاليتهاي ذهني نسبت به همسالان خود نارسايي دارند و در نتيجه، از توانايي يادگيري، همسازي با محيط، بهرهبرداري از تجربيات، درك مفاهيم، قضاوت و استدلال صحيح با درجات مختلف محرومند.
اين معلولان در سه گروه آموزشپذير، تربيتپذير و معلولان ايزوله( آشيانهاي) شناخته ميشوند.
درباره معلولان گروه آموزشپذير بايد گفت كه بهرهمندي هوشي اين افراد بين 50 تا 70 است و به همين سبب هم از لحاظ حركات و حواس و هم از لحاظ رواني، از ساير افراد كندترند، از نظر سازگاري اجتماعي به شرايط محيطي وابستهاند و در برخورد با اين افراد بايد به محدوديتهاي ذهني و احساسي آنها توجه داشت.
رسول حبيبي، از كارشناسان سازمان بهزيستي، درباره آموزش به اين گروه از معلولان ذهني ميگويد: از آنجا كه اين معلولان، توانايي كسب آموزشهاي ساده را دارند، براي يادگيري مهارتهاي ساده اجتماعي به مدارس استثنايي مراجعه ميكنند و دبيران ويژه آموزش استثنايي مهارتها و درسها را به شيوهاي كاملا ساده براي آنان شرح ميدهند و اين معلولان در اين زمينه آموزش عملي ويژه خود را ميبينند.
وي درباره ضرورت كتابخواني براي اين قشر ميگويد: خواندن داستانهاي كوتاه با مفاهيم ساده و قابل درك براي اين نوع معلولان مفيد است و روند آموزش به اين گروه را روانتر ميكند.
بهرهمندي هوشي معلولان گروه تربيتپذير بين 25 تا 50 است و از لحاظ عاطفي واكنشي بسيار متغير دارند، به نحوي كه وقتي چيزي را ميخواهند، آرام و مطيعاند اما درمقابل مخالفتهاي ديگران خشم و عصبانيت شديد بروز ميدهند.
حبيبي درباره وابستگي عاطفي اين گروه ميگويد: «اين افراد بسيار به اطرافيان خود وابستهاند، بهگونهاي كه هيچگاه دست افرادي را كه به آنان محبت ميكنند، رها نميكنند.
وي نحوه مطالعه براي اين قشر از معلولان را اينگونه شرح ميدهد: بايد توجه داشت كه سطح ادراك اين معلولان هيچگاه از حد توانايي كودك شش يا هفت ساله فراتر نميرود. بنابراين، هرچند اين كودكان معلول از لحاظ جسمي رشد ميكنند اما در زمينه دريافت مطالعاتي نميتوان انتظاري بيش از كودك هفت ساله از آنان داشت.
حبيبي چگونگي خواندن متن داستان را براي اين دست از معلولان بسيار با اهميت ميداند و ميگويد: سطح متني كه براي اين قشر خوانده ميشود، نبايد بيش از فهم كودك هفت ساله باشد. همچنين انتخاب صحيح تُن صدا، رنگ و شكل تصاوير كتاب و حتي چهره فرد گوينده داستان نيز بسيار اهميت دارد.
وي معتقد است كه گويندهاي كه براي اين قشر كتاب ميخواند، بايد صدايي ملايم و چهرهاي شاد داشته باشد و از پوشيدن لباسهاي تيره خودداري كند.
درباره گروه عقبماندگان ايزوله(آشيانهاي) نيز بايد گفت كه بهرهمندي هوشي اين معلولان بسيار محدود و در حد 10 تا 25 است. سطح ادراك آنان كمتر از نوزادان چند روزه است و فراتر از آن نميرود.
حبيبي درباره كتابخواني براي اين نوع معلولان و نحوه واكنش آنان به كتابخواني ميگويد: به اين دليل كه سطح ادراك اين نوع معلولان بسيار محدود است، نحوه كتابخواني براي اين قشر بايد به گونهاي باشد كه بتوان نشانههاي رضايت اين گروه را از كتابخواني جلب كرد.
وي معتقد است كه اكنون توجه زيادي به اين قشر از معلولان نميشود و در اين زمينه مطالعات و فرهنگسازي لازم انجام نشده است. او ادامه ميدهد: متاسفانه براي اين قشر تنها به تعويض پوشاك و دادن غذا به آنها اكتفا ميشود، در حالي كه كتابخواني براي اين قشر از معلولان ميتواند بسيار آرامشبخش و حتي هيجانانگيز باشد.
كارشناس امور فرهنگي سازمان بهزيستي نحوه داستانگويي براي اين گروه را بسيار با اهميت ميداند و معتقد است كه بايد حس داستان را توسط ابزار مختلف براي اين معلولان بازگو كرد تا آنها از اين راه به وجد بيايند. به عنوان مثال، بايد چنگ زدن گربه را با لمس كردن وسيلهاي زبر كه آسيبي نرساند، به اين معلول نشان داد.
وي انجام تحقيقاتي در اين زمينه را بسيار الزامآور ميداند و ميگويد: هرچند تاكنون تحقيق ويژهاي در اين زمينه نديدهام اما ميتوان از لبخند معلول ايزوله، به بروز حس آرامش در او پيبرد.
سهيلا سهيلي، از كارشناسان توانبخشي سازمان بهزيستي، درباره آموزش و كتابخواني براي معلولان ميگويد: آموزش براي معلولان كمتوان ذهني از راه مدارس استثنايي و مراكزي آموزشي خاص با نظارت بهزيستي صورت ميگيرد. افرادي كه هوش آنان در سطح آموزشپذير و تربيتپذير تشخيص داده ميشود، به مراكز استثنايي سازمان آموزش و پرورش مراجعه ميكنند و مهارتهاي ساده اجتماعي را ميآموزند.
وي با اشاره به ضرورت مطالعه براي معلولان كمتوان ذهني توسط خانواده افراد معلول ميگويد: برخي از اين خانوادهها، خودشان براي فرد معلول خانواده كتاب ميخوانند و اين والدين براي چگونگي كتابخواني ويژه اين افراد آموزشي نميبينند.
سهيلي ميگويد: البته كوشيدهايم خانوادهها را از راه ارايه بروشور و معرفي كتابهاي ويژه نوع معلوليت فرزندشان در اين باره ياري كنيم.
يكسانسازي فرصتها براي معلولان، موضوعي است كه سازمان ملل متحد بر آن تاكيد دارد و از حدود 10 سال پيش در كشور ما مطرح است و روندي رو به گسترش دارد.
سهيلي درباره يكسانسازي كتابها براي معلولان ميگويد: اين كار تا حدودي براي كمشنوايان انجام شده اما اقدامي براي يكسانسازي كتابها ويژه كمتوانان ذهني صورت نگرفته است.
وي انجام اين كار را نيازمند مطالعات دقيق ميداند و پيشنهاد ميكند كه بهره هوشي را هم در كنار رده سني در پشت جلد كتاب تذكر داده شود تا بهنوعي اين افراد مورد توجه قرار گيرد.
حسين الهي، كارشناس ارشد رشته روانشناسي و مدير موسسه «رشد» (از مراكز توانبخشي ذهني) نيز درباره آموزش به كمتوانان ذهني و خانوادههاي آنان ميگويد: در اين مركز تنها كودكان آموزشپذير و تربيتپذير تحت آموزش قرار ميگيرند و تلاش شده تا به خانوادههاي آنان نيز از راه برگزاري جلسه، معرفي كتاب، ارايه جزوه آموزشي و مقالات بهروز علمي، آموزشهاي لازم درباره فرد معلول داده شود.
وي كتابخواني براي معلولان اين مركز را اقدامي در كنار ساير خدمات آموزشي اين مركز ميداند و ميگويد: در اين واحد كتابخانهاي با 100 عنوان ويژه كتابخواني براي اين افراد و مطالعه درباره اين معلولان در نظر گرفتهايم.
با توجه به طرح يكسانسازي و اينكه معلولان نيز عضوي انكارناپذير از جامعه ما محسوب ميشوند و تجربيات كارشناسان نشان داده است كه كتابخواني همراه با پخش موسيقي ملايم ميتواند در كاهش پرخاشگري و انزواي معلولان ذهني موثر باشد، ارايه و تعبيه خدمات فرهنگي و كتابخواني در كنار تهيه ساير امكانات زندگي، ضروري به نظر ميرسد. همچنين آشنا كردن خانوادههاي معلولان با مقوله كتابخواني براي اين گروه ميتواند سهم بزرگي در شاديآفريني را براي آنان ايفا كند.
نظر شما