ايبنا نوجوان: «روياهاي انيشتين» كتابي از «آلن لايتمن» فيزيكدان و نويسندهي آمريكايي است. او در اين كتاب دنياهاي گوناگوني را به تصوير كشيده است.
در يك دنيا زمان مدور است و بنابراين همهي اتفاقات و زندگيهاي مردم تكرار ميشود: «فرض كنيد زمان دايرهاي است كه به پشت خود خم شده. جهان خود را تكرار ميكند، دقيق و بيپايان. بيشتر انسانها نميدانند كه زندگي خود را خواهند زيست. تاجران نميدانند كه بارها و بارها همان كالاي هميشگي را خواهند خريد. سياستمداران نميدانند كه از يك تريبون ثابت هزاران بار فرياد خواهند زد. اولين خندهي كودك براي والدين چنان ارزشمند است كه گويي ديگر هرگز آن را نخواهند شنيد....»
در دنيايي ديگر همه ميدانند كه 26 سپتامبر 1907 دنيا به آخر ميرسد: «در برن هم اوضاع به همين منوال است. يك سال پيش از پايان دنيا، در مدارس تخته ميشود. چرا براي آينده بايد آموخت آن هم براي چنين آيندهي كوتاهي؟ بچهها سرمست از تعطيلي مدارس براي ابد، زير طاقهاي كرامگس قايم موشك بازي ميكنند، از آرستراس به پايين ميدوند و روي رودخانه سنگ ميپرانند و سكههايشان را براي خريدن قرص نعنا و شيرينبيان حرام ميكنند. والدينشان ميگذارند هر كار كه دلشان ميخواهد بكنند...»
يا حتي دنيايي كه در آن آدمها فقط يك روز زندگي ميكنند: «در اين دنيا هم سرعت ضربان قلب و هم سرعت تنفس آنقدر بالا ميرود كه كل دورهي زندگي، در فضاي يك بار گردش زمين حول محور خود جاي ميگيرد يا زمين آنقدر با دندهي سنگين ميچرخد كه يك انقلاب كامل به اندازهي كل زندگي انسان طول ميكشد. هر دو تفسير درست است. در هر دو صورت هر مرد يا زني تنها يك طلوع را ميبيند و يك غروب را....»
و در دنيايي ديگر انسانها تا ابد زندهاند: «در اين دنيا به شكل غريبي جمعيت شهرها به دو قست تقسيم ميشود: قديميها و افراد جديد. قديميها استدلال ميكنند كه براي شروع كلاسهاي دانشگاه، براي يادگرفتن زبان دوم، براي خواندن ولتر يا نيوتن، براي ارتقا يافتن در شغلشان و براي تشكيل خانواده هيچ عجلهاي نيست. براي همهي اين چيزها تا بخواهي وقت هست. در زمان بيپايان همه چيز ميتواند اتفاق بيفتد پس هر اتفاقي هم ميتواند منتظر بماند!»
البته اين دنياها كه به قلم «آلن لايتمن» نوشته شده، در ذهن «آلبرت انيشتين» بودهاند آن هم وقتي كه هنوز به تئوري زمان دست نيافته است: «مرد جوان روي ميز تحريرش وارفته. از سپيده دم كه برخاسته، به دفتر كارش آمده است. موهايش ژوليده است و شلوارش به پايش گريه ميكند. بيست برگ كاغذ مچاله شده در دست دارد، همان نظريهي جديدش در مورد زمان كه امروز ميخواهد براي مجلهي آلماني فيزيك پست كند... طي چند ماه گذشته از نيمهي آوريل، روياهاي زيادي دربارهي زمان ديده است. روياهايش از تحقيقاتش نشات ميگيرند. روياهايش مثل خوره به جانش افتادهاند و چنان او را از پا انداختهاند كه گاهي نميتواند بگويد خواب است يا بيدار. اما ديگر رويا ديدن به پايان رسيده است. از ميان ويژگيهاي بسيار زمان كه شبهاي زيادي به آنها انديشيده بود، يكي قانعكننده مينمود. نه اينكه بقيه غير ممكن باشند، ولي احتمال وقوع انها در دنياهاي ديگر بود....»
در واقع ميتوان كتاب «روياهاي انيشتين» را تلاشي براي پي بردن به ذات زمان دانست. زماني كه نگه داشتن آن دست ما نيست اما براي هر كدام از ما پيش آمده كه از ته دل آرزو كنيم تا كاش زمان به عقب برمي گشت يا كاش زودتر آينده برسد.
نويسندهي اين كتاب «آلن لايتمن» است. او در سال 1948 در شهر ممفيس آمريكا به دنيا آمد و تحصيلاتش را در موسسهي تكنولوژي كاليفرنيا به پايان رساند. وي اكنون در موسسهي تكنولوژي ماساچوست فيزيك درس ميدهد و به كار نويسندگي هم مشغول است.
او كه سرپرست برنامهي ام آي تي در مطالعات علوم انساني و نگارش است، چند كتاب هم نوشته كه از ميان آنها ميتوان به اين موارد اشاره كرد: «ريشهها»، «شاهكارهاي فيزيك»، «زماني براي ستارگان» و «چراغ باستاني».
«روياهاي انيشتين» با نام اصلي Einstein’s Dreams نخستين رمان اين نويسنده محسوب ميشود كه آن را در سال 1992 نوشته و منتشر كرده است.
اين كتاب را انتشارات قطره با ترجمهي «فرزانه خيرآبادي» و قيمت 2500 تومان راهي كتابفروشيها كرده است.
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۰ - ۱۰:۰۴
نظر شما