چهارشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۰ - ۱۱:۱۲
ادبيات كودك ايران به سوی روشمندی می‌رود

نشست نقد و بررسي كتاب «ديگرخواني‌هاي ناگزير» عصر روز گذشته(10 آبان‌ماه) در مركز فرهنگي شهر كتاب، با حضور فعالان ادبيات كودك و نوجوان برگزار شد. مرتضي خسرونژاد، سرپرست طرح «ديگرخواني‌هاي ناگزير» گفت: ادبيات كودك ايران به سوي روشمندي مي‌رود و نگارش اين كتاب، پاسخ به اين ضرورت بود.-

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، در اين نشست شهرام اقبال‌زاده مترجم و صاحب‌نظر در حوزه‌ي ادبيات كودك و نوجوان، به عنوان دبير نشست، مرتضي خسرونژاد، نويسنده و پژوهشگر ادبيات كودك و نوجوان و نويسنده‌ كتاب «ديگرخواني‌هاي ناگزير» و اميرعلي نجوميان، منتقد حضور داشتند.

در ابتداي اين نشست شهرام اقبال‌زاده با بيان اين‌كه كتاب «ديگرخواني‌هاي ناگزير» با همكاري دانشگاه شيراز و به سرپرستي دكتر خسرونژاد نوشته شده است، گفت: اين پروژه در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان منتشر شد و قرار است در آينده 10 كتاب نظري از سوي دانشگاه شيراز ترجمه و در كانون منتشر شوند. 

وي افزود: دانشگاهي كردن ادبيات كودك و نوجوان درقالب يك رشته در مقطع كارشناسي ارشد كار بسيار دشواري بود كه از سوي خسرونژاد و گروهي از همكاران وي انجام شد و قبل از آن تنها دو واحد ادبيات كودك در مقطع كارشناسي رشته كتابداري تدريس مي‌شد. 

اقبال‌زاده افزود: خسرونژاد كتاب ديگري با عنوان «معصوميت و تجربه» نوشته است. اين كتاب، يك كتاب مهم نظري است كه مستقل از نظريه‌هاي موجود در جهان، نه عليه آن‌ها، بلكه با بهره‌گيري از آن‌ها تدوين و تهيه شده است. از ديگر فعاليت‌هاي وي مي‌توان به مدخل‌نويسي در دو دانشنامه‌ جهاني درباره‌ ادبيات كودك و مقاله‌اي در حوزه كودك و فلسفه اشاره كرد.

وي عنوان كرد: كتاب «ديگرخواني‌هاي ناگزير» مجموعه‌اي از بهترين مقالات نظري و تحليلي در حوزه ادبيات كودك و نتيجه سال‌ها تلاش شخصي خسرونژاد و بهره‌گيري از تحقيق مبني بر خرد جهاني در گفت‌وگو با صاحب‌نظران جهان است، مقالاتي كه هر كدام به گونه‌اي گوشه‌اي از ادبيات كودك را روشن مي‌كند. مقدمه اين كتاب توسط پيتر هانت نوشته شده كه نخستين مقاله اين كتاب است. دومين مقاله براي خود خسرونژاد است و درباره «تحول نقد و نظر در ادبيات كودك ايران و گذار از كودكي و رسيدن به تفكر انتزاعي، تحليلي و مفهومي در ادبيات كودك» است. مقالات مختلفي درباره اهميت خواننده و اين‌كه خواننده نهفته در ادبيات كودك يعني چه و اين‌كه نويسنده چطور در حين نگارش، مخاطب خود را مي‌آفريند و تفكر او را شكل مي‌دهد؟ همچنين مقالاتي درباره اهميت ايدئولوژي در ادبيات كودك و دو مقاله مهم درباره ممكن بودن و امتناع ادبيات كودك دارد.

در ادامه اين نشست، مرتضي خسرونژاد، سرپرست طرح «ديگرخواني‌هاي ناگزير» درباره اين كتاب گفت: فكر اصلي كه هم به تاليف «معصوميت و تجربه» و در ادامه به انتشار «ديگرخواني‌هاي ناگزير» منجر شد، همچنين مجموعه 10 جلدي در حوزه ادبيات كودك كه منتشر خواهند شد، پاسخ به ضرورتي بود كه ادبيات كودك ما در اين مرحله از رشدي كه قرار گرفته است مي‌طلبد. احساس من اين است كه نيازي است در فرايند تحولي ادبيات كودك ايران كه بيشتر به سوي روشمندي مي‌رود. 

وي با اشاره به اين‌كه از نظر بحث‌هاي دانشگاهي هيچ معرفتي بدون روش معنا پيدا نمي‌كند، افزود: آنچه تا امروز در حوزه ادبيات كودك و نوجوان ايران داشتيم، بيشتر به اظهارنظرهايي راجع به ادبيات كودك معطوف بوده تا اين‌كه از بحث‌هاي مشخص دانشگاهي تبعيت كند؛ از اين رو كمتر مي‌توانيم مطمئن باشيم كه اين ادبيات توانسته باشد ماهيت مستقل خود را به كرسي بنشاند. البته ادبيات كودك معرفتي نوپاست و در سطح جهاني نيز در پي به كرسي نشاندن روش‌هاي خود و اعلام استقلال است اما در ايران قدري در اين زمينه عقب‌تر هستيم و به دليل عادت‌هاي سنتي كه داريم بيشتر به اعمال سليقه علاقه‌منديم.

خسرو نژاد بيان كرد: تاسيس مركز مطالعات ادبيات كودك در اواخر سال 84 پاسخي به اين ضرورت بود. البته پيش از آن مجلات تخصصي هم چاپ مي‌شد و نهادهايي كه در حوزه ادبيات كودك كار مي كردند همه در رشد ادبيات كودك نقش‌آفريني كرده بودند اما اين خواست و نياز بايد در جايي تبلور پيدا مي‌كرد كه منجر به شكل‌گيري مركز مطالعات ادبيات كودك شد. همچنين در دانشگاه شيراز نخستين كتابخانه تخصصي كودك تاسيس شده است.

وي افزود: به نظر من هر اثري كه منتشر مي‌شود تنها در صورتي مي‌تواند خود را در معرض نقد قرار دهد كه روش‌هاي خود را بيان كرده باشد. اگر حرفي از روش‌ها به ميان نيايد منتقد سردرگم مي‌شود و نمي‌توانيم به مخاطب بگوييم كه از چه مسيري اين كار انجام شده است. در اين كتاب تلاش كردم ضرورت تدوين و روش را شرح دهم و منبع مقالات را آورده‌ام تا منتقدان بتوانند اثر را ابطال كنند.

اميرعلي نجوميان، منتقد حاضر در اين نشست نيز با اشاره به اين‌كه در اين كتاب پيتر هانت گفته است كه شايد ادبيات كودك و نوجوان نخستين ژانر ادبي در جهان باشد و اين فرضيه‌اي غير محتمل نيست، گفت: مطمئنا بشر نخستين در ابتدا داستان‌هايي را براي كودكان تعريف مي‌كرده است. با توجه به اين‌كه ممكن است ادبيات كودك نخستين ژانر ادبي باشد اما در طول تاريخ كمترين توجه به آن شده است و بسياري آن را ادبياتي كم‌مايه به‌شمار مي‌آورند در صورتي كه چنين نيست و به جرات مي‌توان گفت ادبيات كودك و نوجوان از ادبيات بزرگسال پيچيده‌تر است.

وي افزود: شايد يكي از دلايل كم‌توجهي به ادبيات كودك و نوجوان، مخاطب كودك باشد، چون از ديد بزرگسالان كودكي دوراني است كه بايد هرچه زودتر طي شود و كودكان بزرگ شوند در نتيجه ادبيات كودك را نيز ادبيات دوره‌اي مي‌دانند كه بايد زود بگذرد.

اين منتقد ادبي با اشاره به اين‌كه در اين نشست، پنج چالش اصلي در ادبيات كودك را مطرح مي‌كنم و مي‌گويم كه اين كتاب تا چه اندازه به ما كمك مي‌كند، گفت: نخست اين‌كه مساله كودكي و تعريف كودكي بسيار مهم است. در همين چهار دهه اخير كودكي از ديد كمي به سن كم اطلاق مي‌شد و از ديدگاه كيفي به ويژگي‌هايي مانند شيطنت و كم عقلي شناخته مي‌شد چون از نظر بزرگسالان، عقل كودكان رشد كافي نيافته است.

وي افزود: در مقاله‌اي از اين كتاب، جك زايپس پژوهشگر تدبيات كودك مي‌گويد ادبيات كودك يك ادبيات خيالي است و وجود ندارد، زيرا ادبياتي است كه كودكان در آن هيچ‌گونه دخل و تصرفي ندارند و تمام كارهاي اثر از نگارش، چاپ و نقد آن توسط بزرگسالان انجام مي‌شود و بچه‌ها در اين ادبيات هميشه غايبند.

نجوميان با بيان اين‌كه بزرگسالاني كه از گفتمان كودكي استفاده مي‌كنند و در اين زمينه اثري را خلق مي‌كنند، در واقع يك كودكي خيالي را روايت مي‌كنند،اظهار كرد: كودكاني هم كه كودكي را توصيف مي‌كنند نيز از يك ساختار روايي استفاده مي‌كنند، بنابراين ادبيات كودك درگير كليشه‌هاست.

وي افزود: از ديگر مسايلي كه در ادبيات كودك مطرح است مشخص كردن مرز بين كودكي و بزرگسالي است و اين‌كه ادبيات كودك، از طريق نهادهايي مانند نويسنده، ناشر و رسانه‌ها و نهادهاي آموزشي شناخته مي‌شود كه تمام آن‌ها در دست بزرگسالان است و صنعت فرهنگ بر ادبيات كودك و نوجوان تاثير مستقيم دارد. در حقيقت ادبيات كودك و نوجوان گستره‌اي از مطالعات فرهنگي است. همچنين از آنجا كه ادبيات كودك در دست بزرگسالان است، انتظار بزرگسالان از كودكان نيز بر ادبيات كودك تاثيرگذار است. ما نظم، اطاعت و پيروي، زود بزرگ شدن و انباشت اطلاعات را از بچه‌ها انتظار داريم و ادبيات كودك را بر اين مبنا تعريف مي‌كنيم هميشه در ادبيات كودك به دنبال پيام و مفهوم هستيم.

اين منتقد ادبي، بيان كرد: روايت و نظريه‌هاي روايت‌شناسي نيز در ادبيات كودك و نوجوان موثرند زيرا بخش مهمي از ادبيات كودك و نوجوان را ادبيات شفاهي تشكيل مي‌دهد، بنابراين تعامل شخصي كه مي‌خواهد براي بچه‌ها قصه بگويد با متن داستان بسيار حايز اهميت است، چون مي‌تواند تاثيرات رواني مثبت يا منفي در كودكان ايجاد كند. 
وي از ديگر مسايلي كه در اين اثر به آن‌ها اشاره شده است به «ايدئولوژي و گفتمان‌هاي غالب» اشاره كرد و گفت: ما در گفتمان‌هاي اجتماعي كودك را به يك ديگري تبديل مي‌كنيم و از او يك مستعمره مي‌سازيم! در واقع ادبيات كودك را از سوي مخاطبان اصلي آن كه كودكان هستند مي‌خوانيم و آن را نقد مي‌كنيم.

نجوميان با اشاره به اين‌كه اين اثر در نوع خود منحصر به‌فرد است، افزود: از جمله ويژگي‌هاي اين اثر مي‌توان به ارجاع‌هاي انگليسي آن اشاره كرد كه به مخاطب كمك مي‌كند به راحتي منابع و مقالات را پيدا كند. اما متاسفانه ترجمه اين اثر يكدست نيست. البته اين خيلي غيرطبيعي نيست زيرا اثر توسط چندين مترجم برگردان شده است اما يكسان‌سازي ترجمه متن از جمله كارهاي ويراستار است كه به دقت انجام نشده است.

وي عنوان كرد: بهتر بود اين مقالات به جاي اين‌كه بر مبناي الفبايي نام نويسندگان دسته‌بندي شود، بر مبناي موضوعي تقسيم‌بندي مي‌شد و زير هر مدخل چند صفحه‌اي مقدمه مي‌آمد تا مخاطب وارد بحث شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها