مريم دارا، کارشناس دورکار پژوهشگاه ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري درباره رويدادنگاري تاريخ باستان كه به روزگار هخامنشيان بازميگردد به خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا) گفت: كتاب هرودوت، كه به «تواريخ» مشهور است، منبعي مهم براي شناخت رويدادهاي روزگار باستان و به ويژه تاريخ مادها و هخامنشيان بهشمار ميرود. اين اثر شامل 9 كتاب است كه هر كدام از آن كتابها به نام يكي از ارباب انواع يونان كهن ناميده شده است.
وي افزود: همواره در درستي و حقيقتجويي تاريخنگاري هرودت گمانههايي وجود دارد و بسياري از نويسندگان پيشين و پژوهندگان امروز، او را متهم به افسانهپردازي، زيادهگويي و جانبداري در نگارش تاريخ ميكنند و مينويسند كه آگاهيهاي او درباره بابل و آشور، رنگ افسانهاي دارد.
دارا درباره زبان فارسي باستان نيز گفت: سه گونه زبان عيلامي، آرامي و فارسي باستان در مکانهاي مختلفي چون بايگاني و محاسبات، اداري و سخنوري در دوره هخامنشي کاربرد داشته است.
وي افزود: فارسي باستان شاخهاي از هند و اروپايي، هند و ايراني و ايران باستان است. همچنين زبان فارسي باستان زبان قوم پارس بود که تبديل به زبان دولت هخامنشي شد، حتي احتمال ميرود زبان فارسي باستان مربوط به پيش از سده شش پيش از ميلاد باشد.
وي خط زبان فارسي باستان را داراي خطوط هجايي، خط ميخي گرفته شده از بابلي و عيلامي، 36 حرف، دو واژه جداکن، هشت انديشه نگار و اعداد توصيف کرد و گفت: اين خط از چپ به راست نوشته ميشود.
دانشجوي دکتراي فرهنگ و زبانهاي باستاني با بيان اينکه در فارسي باستان شمار خطهاي ميخي کم شده است، بيان كرد: واژهها به دليل وجود خطوط «ميخ کجها» از هم جدا شده و آسان خوانده ميشوند. خط فارسي باستان تا سال 331 پيش از اسلام و زمان ورود اسکندر به رسميت شناخته شد، در اين خط اسم در حالتهاي مختلف فاعلي، مفعولي، اضافي، برايي و بايي صرف ميشود.
پژوهشگر دايرهالمعارف بزرگ اسلامي، خطوط باستاني را داراي پسوند و پيشوند به عنوان تعيين کنندههاي کلمه در جمله عنوان کرد و افزود: واژگان در فارسي باستان داراي جنسيت مذکر، مؤنث و خنثي و شمار مفرد، مثني و جمعاند.
وي با بيان اينکه سه گونه زبان عيلامي، آرامي و فارسي باستان در دوره هخامنشي به نسبت مکان استفاده ميشده است، اظهار كرد: از زبان عيلامي در بايگاني و محاسبات بهره گرفته ميشده است، به عنوان مثال روي گل نبشتههاي تخت جمشيد آمار و ارقامي ارايه شده كه به زبان فارسي باستان استفاده ميشد.
دارا با اشاره به کاربرد زبان آرامي در زبان اداري و ارسال و مراسلات در دوره هخامنشيان بيان كرد: همچنين زبان فارسي باستان در سخنوري و سنگنوشتهها يا روي ظروف استفاده ميشده است.
دارا موضوعات خطوط باستاني را شامل ستايش اهورامزدا، معرفي خاندان، نام سرزمينها به عنوان نشانههايي از جغرافياي سياسي آن دوره، فرونشاندن شورشها و دعا و نفرين دانست.
اين کارشناس ميراث فرهنگي اضافه کرد: در پايان هر کتيبه دعا و نفرينهايي براي حافظان کتيبه و تخريب کنندگان آن نوشته ميشد. وي از جمله آثار فارسي باستان به کتيبههاي اريارمنه و ارشامه، کتيبههاي کورش (سه سنگ نوشته در مرغاب) و کتيبههاي داريوش شامل کتيبه بيستون (زبان اکدي همراه با زبان عيلامي)، کتيبههاي نقش رستم، کتيبههاي شوش، کتيبههاي سوئز، کتيبه الون (گنجنامه) و الواح سيمين و زرين اشاره کرد.
دارا از ديگر آثار فارسي باستان، کتيبههاي همدان (لوحههاي سيمين و زرين)، کتيبههاي خشايا شاه (تخت جمشيد، شوش، وان، الوند)، کتيبههاي تخت جمشيد، کتيبههاي شوش، کتيبه اردشير اول و کتيبههاي داريوش دوم (شوش)، اردشير دوم (شوش، همدان)، اردشير سوم (تخت جمشيد) را برشمرد.
سهشنبه ۳ آبان ۱۳۹۰ - ۱۰:۲۶
نظر شما