یکی از وسايلي که باید کنار کودکان و در سبد اسباب بازی آنها باشد کتاب است. کتاب نباید به عنوان وسیله ای برای گاهی سر زدن به آن برای کودک معنی شود بلکه باید به عنوان وسیله ای باشد که همیشه و در هر جا به آن دسترسی داشته باشد و بداند که پاسخ همه سوالاتش در کتاب است.اما برای ایجاد چنین رابطه ای نیاز به آشنا کردن کودک با محیطی به نام کتابخانه است._
رفتن به کتابخانه مانند رفتن به پارک باید در برنامه هفتگی کودک جا داشته شود. وقتی کودکان از کودکی به کتابخانه می روند آنجا را مکان امنی برای خود در نظر می گیرند و باعث می شود تا در بزرگسالی زمان بیشتری را در آنجا بگذرانند و آنجا مطالب جدید و بهتری بیاموزند.
کسانی که از کودکی با کتاب آشنا هستند در بزرگسالی و در دوران دبیرستان دیگر با نوشتن مشکلی نخواهند داشت. حتی بسیاری از روانشناسان برای کم کردن استرس ها و مشکلات رفتاری در دوران نوجوانی نوشتن را برای نوجوانان تجویز می کنند. نوجوانانی که با نوشتن مشکلی ندارند راحت تر از دیگران با مشکلات نوجوانی کنار می آیند، چرا که همه آنها را روی صفحه کاغذ می آورند.
کودک در کتابخانه با مراجع آشنا می شود و می فهمد به جای یادگیری های نادرست می تواند پاسخ سوالاتش را در کتاب ها بیابد.
کودکانی که از کودکی با کتاب سروکار دارند در نوجوانی هم کتاب می خوانند و می توانند برای زندگیشان زیر ساخت های اساسی و درست داشته باشند و کتابخانه ها به عنوان یک حامی قوی برای افزودن دانش و اطلاعات افراد به حساب مي آيند.
در برخی از کشورهای پیشرفته کتابخانه های مدرنی ایجاد شده که علاوه بر تمام امکانات یک خانه مانند اتاق خواب ،اتاق تلویزیون و حتی حمام برای اعضایشان کارگاه های هنری ، کنفرانس،اینترنت، میزگردهای ادبی،جلسه نشست و برخاست با نویسندگان مطرح جهانی را برگزار می کنند تا اعضای کتابخانه حسی مانند حس خانه شان را در این مکان داشته باشند و کاملا به آنجا وابسته شوند.
کتاب ها به عنوان کلید گذشته، حال و حتی آینده هستند و با دسترسی به آنها خواننده می تواند حتی در دوران گذشته و با افراد دیگر هم زندگی کند .
کتاب ها معلمان بسیار خوبی هستند و افراد می توانند از کتاب ها بسیار خوب بیاموزند، حتی بیشتر از سخنرانی های یک پروفسور در دانشگاه.
منبع: ایندیپندنت،نویسنده: جسی توبیاس
مترجم: مرجان آقبلاغی
نظر شما