شاهرخ تندرو صالح، نویسنده و منتقد در نشست بررسي «چيستي ادبيات پايداري» گفت: برخي از كشورها بر مبحث شهادت و خاطرهنويسي در ادبيات ما كار ميكنند و در پي پرسشها به دنبال پاسخهاي كليدي ميگردند. زيرا ادبيات جنگ يا همان ادبيات پايداري در دل خود روايتگر ادبیات صلح است./
در ابتداي اين نشست، تندرو صالح گفت: اين جلسات با هدف بالابردن آگاهي علمي نويسندگان جوان حاضر در جلسه برپا شده است كه اميدواريم در اين گفتوگو شاهد نظرات آنها باشيم.
محمد حنيف نیز به عنوان كارشناس برنامه، محور گفتو گو را به سه شاخه «چيستي داستان جنگ»، «اصطلاحات ادبي جنگ» و «ويژگيهاي داستان دفاع مقدس» تقسيم كرد و گفت: داستانهاي جنگي زير شاخهاي از داستانهاي سياسياند كه در پس شناخت آن ها به زوايايي از چيستي داستانهاي جنگ دست پيدا ميكنيم، جايي كه جنبه خلاقانه بر جايگاه واقعي جنگ غلبه دارد.
وي افزود: در سياست، قدرت سازمان يافته است كه تعيين ميكند، چه كسي ميبرد، چرا ميبرد و چگونه ميبرد. آنچه در علم سياست قدرت محسوب ميشود در داستان با عنوان روايت شناخته ميشود. چرا كه گاه داستانها بر سر درگيريهاي ميان دو قدرت خلق ميشوند.
تندرو صالح در ادامه با اشاره به اين موضوع كه اگر داستانهاي جنگي زير گروه داستانهاي سياسياند، چندان اهميت ندارد و آنچه مهم است نوع انتخاب يك خواننده براي مطالعه كتابهاي با محور جنگ يا ادبيات پايداري است، افزود: نزديك به 31 سال از شروع جنگ تحميلي عراق عليه ايران ميگذرد و كتابهاي منتشر شده كه بيشتر ريشه در ذات نگاه راوي دارند در قالبهاي مختلف داستان، رمان، خاطره و زندگي نوشته شده اند كه در هر یک بازگشت به واقعيت و بطن جنگ، فارغ از مباحث قدرتهاي درگير بيان ميشود. در اينجا موفق بودن يك اثر به نگاه مخاطب باز ميگردد كه چقدر به آن نمره دهد و از آن استقبال كند.
وی با اشاره به اين كه ادبيات پايداري، نگاهي متفاوت به ادبيات جهان ميبخشد گفت: در برخي از كشورها بر مبحث شهادت و خاطرهنويسي در ادبیات ما كار ميكنند و در پي پرسشها به دنبال پاسخهاي كليدي ميگردند. در واقع ادبيات پايداري، چيزي را به ادبيات جنگ در جهان هديه داد كه تمامي آن، مرهون زحمات نويسندگان اين عرصه است. زيرا ادبيات جنگ يا همان ادبيات پايداري در دل خود روايتگر ادبيات صلح است.
حنيف در ادامه و در پي پاسخ به سوال يكي از حاضران كه آيا ادبيات پايداري در ايران به شكوفايي رسيده است؟ گفت: اگر ادبيات پايداري را با ديگر گونههاي ادبي در كشور خودمان مقايسه كنيم، ميبينيم كه حجم كار ارايه شده به نسبت تاريخ هشت ساله كافي نيست. پس نميتوانيم بگويیم كه در اين حوزه به شكوفايي رسيدهايم. اين امر دلايل مختلفي مانند مشكلات چاپ، كمبود مطالعات و مراكز پژوهشي و بومينويسي دارد.
وی در ادامه با اشاره به تعريف «چيستي در ادبيات پايداري» گفت: تعاريف مختلفي از اين عبارت به تناسب درگيريها و جنگ در ميان كشورها وجود دارد. به عنوان نمونه، روسها «جنگ كبير ميهني» را براي ادبيات خود انتخاب كردند، در فرانسه «ادبيات نهضت مقاومت» و در آلمان «داستان ضد جنگ» انتخاب شد. اما هنوز در ايران واژه مشخصي براي آن تعيين نشده كه اين نوع ادبيات را به طور واحد چه بناميم.
این نویسنده در پايان با اشاره به شاخصههاي كتابهاي دفاع مقدس گفت: ايدئولوژي گرايي، شعارگرايي و تبليغات گرایی به ويژه در دهه 1360 و اوايل دهه 1370، طرح شعائر ديني مانند امدادهاي غيبي، وابستگي به فضاي سياسي دهه 1360، استفاده از تيپها و نمادهایی با مشخصات ستیز با دشمن، حماسهآفريني و ولايت پذيري خالصانه و زندگي ساده و علاقه به رئاليسم، بخشي از اين ويژگيها محسوب ميشوند. هر چند اين شاخصهها به معني نقد ادبيات دفاع مقدس نيست، بلكه لازمه تاکید بر نياز به توجه بيشتر به ادبيات دفاعمقدس اند.
نظر شما