پنجشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۰ - ۱۴:۳۰
عطار خود را وابسته به طبقه​اي خاص نمي​کند

عضو هيات علمي دانشگاه الزهرا در پنجمين درس‌گفتارهايي درباره عطار گفت: ارتباط شخصيت‌هاي حكايت‌هاي عطار، قابل پيش‌بيني و مبتني بر ساختارهاي اجتماعي نيست و بيشتر ارتباطي گذرا و تصادفي است. آدم‌هاي حكايت‌هاي عطار، از توده‌هاي مردم انتخاب شده‌اند و اشرافي نيستند. او خود را وابسته به طبقه‌​اي خاصي نمي​كند._

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، دکتر نسرين فقيه‌ملک‌مرزبان در پنجمين مجموعه درس‌گفتارهايي درباره‌ عطار به بررسي شخصيت‌ و شخصيت‌پردازي در مثنوي‌هاي عطار پرداخت، اين نشست عصر چهارشنبه (23 شهريور) در شهر كتاب مرکزي برگزار شد. 

در این درس گفتار مطرح شد که بي‌شک عطار يکي از برجسته‌ترين سرايندگان روايت‌هاي عرفاني است که در مثنوي‌هاي خود مطالب دشوار عرفاني را در قالب حکايت و تمثيل بيان کرده است و هنر شخصيت‌پردازي در اين حکايات و مثنوي‌ها از بارزترين شگردهاي اوست. 

دکتر نسرين فقيه‌ملک‌مرزبان گفت: ساختار كلي منظومه​هاي عطار اين گونه است كه حكايت​هاي بزرگ، حكايت​ هاي كوچك را در خود جاي مي​دهند. حكايت​هاي بزرگ يا ساختار اصلي اثر او را شكل مي​دهند مثل «منطق الطير»، يا در مركز اثر قرار مي​گيرند مانند «مصيبت نامه». فقط «اسرار نامه» است كه چنين ساختار كلي ندارد و راوي با ما مستقيم سخن مي​گويد. «الهي نامه» هم حكايت بلندي است كه حكايت​هاي مختلف و متنوعي را در دل خود گنجانده است. 

وی افزود: در حكايت​هاي بلندتر، شخصيت​هاي بيشتري وجود دارد اما حكايت​هاي كوچك شامل 2 تا 3 شخصيت است. در همه آنها هم چنين ويژگي ديده مي​شود كه وظيفه شخصيت​ها يا كنشگران حكايت، ابلاغ معنا و پيامي به خواننده است. به سخن ديگر، خود شخصيت​ها اهميت ندارند، بلكه سخن و پيام آنهاست كه اهميت مي​يابد. وقتي هم پيام داده شد، ديگر به عمق شخصيت​ها نمي رويم. از اين رو، قصه​ها، مولود معنا هستند. پس تعجبي ندارد كه در حكايت​هاي كوتاه، شخصيت​ها تك بُعدي باشند. 

این مدرس دانشگاه به مقایسه منظومه عطار و سنایی پرداخت و خاطرنشان کرد: مي‌توان ميان شخصيت‌هاي منظومه‌هاي عطار و شخصيت‌هاي منظومه سنايي، مقايسه‌اي انجام داد. سنايي در حكايت‌هاي منظومش، شخصيت​هاي ساده​اي را به كار مي​گيرد. در حالي كه شخصيت​هاي عطار پيچيده​تر هستند. مولوي حتي از عطار هم شخصيت​هاي پيچيده​تري دارد. 

وی افزود: البته معيار پيچيدگي، اندازه كنش و رفتار هر شخصيت است. يك نكته ديگر آن است كه شخصيت​هاي حكايت​هاي عطار، با يك لحن سخن مي​گويند و عطار لحن آنها را تغيير نمي​دهد. در حالي كه مولوي و سعدي، لحن​هاي گوناگوني به شخصيت​هاي داستاني خود مي​دهند. اين را هم بايد گفت كه شخصيت​هاي عطار از طريق گفتگو و ديالوگ، خود را معرفي مي​كنند. 

اين مدرس دانشگاه اضافه کرد: يكي از ويژگي​هاي مهم منظومه​هاي عطار، به ويژه در «مصيبت​نامه»، چنين است كه از ديوانگان كه اتفاقا بسيار هم حق گو هستند و روح پاكي دارند، بسيار استفاده 
مي​كند. اين ميزان از به كار گيري حكايت​هاي ديوانگان، البته دلايل اجتماعي دارد. اين ديوانگان از ديار استدلال و عقل جدا شده​اند. چرا كه عطار با علت​ها و استدلال​ها ميانه​اي ندارد. از نظر او، فرار از دنياي عقل، اگر به اتصال با خداوند بينجامد، خوشي مطلق است. 

وی افزود: اين را نيز بايد توجه داشت كه شخصيت​هاي عطار تنوع بسيار دارند و چهره​هاي ثابتي نيستند. به همين دليل، دسته​بندي كردن آنها دشوار است. در واقع، هر شخصيت، مي​تواند از چند سطح برخوردار باشد.  عطار از همه طبقات اجتماعي نام مي برد و حكايت هايي درباره آنها مي آورد. او خود را وابسته به طبقه خاصي نمي كند.

فقيه‌ملک‌مرزبان گفت: مثلا هنگام استفاده از شخصيت​هاي تاريخي، چهره آنها را دگرگون مي​كند و شخصيتي متناسب با حكايت خود براي آنها مي​سازد. به هر حال اگر بخواهيم شخصيت​هاي منظومه​هاي عطار را بخش​بندي كنيم، آنها را مي​توان در دو گروه «انساني» و «غير انساني» جاي داد. غير انساني​ها شامل حيواناتي است كه گاه اساطيري هستند و گاه صورتي تمثيلي دارند. از آن سو، چهره​هاي انساني، اغلب مردها هستند. شاه، وزير، زاهد، عابد، صوفي و ديگران، غالبا از مردان انتخاب شده​اند. چون جامعه عطار، جامعه​اي مذكر است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها