مجموعه داستانهاي كوتاه و نوآورانه «الكساندر سولژنيتسين» نشان ميدهد كه اين نويسنده نامدار روسي تا آخرين سالهاي زندگي اش هنوز از توانايي هاي خاص در نوشتن بهرهمند بود./
اين داستانها نشان دهنده خلاقيت ادبي نويسنده روس حتي در آخرين سالهاي زندگياش است. 8 داستان از اين مجموعه دو بخشي اندو يك داستان جفتي را تشكيل ميدهند. دنيل جي.موهاني يكي از دانشگاهيان متخصص در آثار سولژنيتسين گفت اين فرم جديدي است كه او خلق كرده و ديدگاهي وسيع تر از امكانات ژانر داستان كوتاه را ارايه مي كند. او گفت اينها داستان هاي دو بخشي اند كه با يك موضوع نوشته شدهاند و در برخي از موارد ممكن است دو بخش با هم تناقضي شديد هم داشته باشند. هر يك از اين داستان ها در 20 تا 50 صفحه تايپي نوشته شده و بيشترشان رفتارهاي اخلاقي مردمي را كه تحت حكومتي تماميت خواه زندگي مي كنند، بيان مي كند. برخي از آنها نيز به دوره پس از كمونيسم در روسيه ميپردازند.
ناتاليا بيوه سولژنيتسين به ابزرور گفت همسرش كه سه سال پيش درگذشت، همواره آرزو داشت تا اين داستانها به زبان انگليسي نيز در اختيار مخاطبانشان قرار گيرند. او افزود كه همسرش نوشتن اين قصهها را در نيمه اول دهه 90 قرن بيستم آغاز كرد كه با بازگشت آنها به روسيه همراه شد. به همين دليل نيز هر يك از اين داستان ها به محض ورود به روسيه به سرعت به زبان روسي منتشر شدند.
ايگنات پسر نويسنده نيز درباره اين مجموعه گفت :«مطمئنم پدرم از ديدن اين كتاب ها به زبان انگليسي خوشحال مي شد.»
سولژنيتسين پس از انتشار آثار كلاسيكي چون «يك روز از زندگي ايوان دنيسوويچ» و «بخش سرطان» در سال 1970 برنده جايزه ادبي نوبل شد. آثار او كه بيش از 30 ميليون نسخه از آنها در سراسر جهان به فروش رسيده است، چشم جهانيان را به حكومت ترس استالين گشود . كتاب «مجمع الجزاير گولاك» نيز كه در جمهوري شوروي مخفيانه نوشته و در سال 1973 در پاريس منتشر شد نشان دهنده سيستم سياسي استالين بود. اين نويسنده به خاطر انتقاد از استالين 8 سال از زندگي اش را در اردوگاه هاي كار اجباري گذراند.
به همين دليل بيشتر اين داستانهاي كوتاه ادامهاي بر زندگي در دوره استالين است و در يكي از آنها با عنوان «نسل نو» يك پرفسور نابغه مهندسي به دانشجويي كمك مي كند تا از پس امتحانات برآيد و سال ها بعد از اينكه دستگير مي شود مي فهمد كه اين دانشجو از اعضاي كا.گ.ب سرويس مخفي شوروي بود. يكي ديگر از اين داستانها نيز با عنوان «اگو» در دهه 20 قرن بيستم در ايالت تامبوف ميگذرد و خشونت آن دوره را بيان ميكند.
همه اين داستان ها در نشريه ادبي «نووي مير» روسيه و يكي از آنها در سال 2006 به زبان انگليسي در يكي از مجموعه داستان هاي او منتشر شده اند. اين مجموعه با عنوان داستان نخست آن به نام «مرباي زردآلو» نام گرفته است. در اين داستان يك زنداني كه به صورتي جدي بيمار است براي نويسنده اي مشهور از بي عدالتياي كه در حق او شده است، مينويسد.
آثار آلكساندر سولژنيتسين در سال 1989 در دوره ميخاييل گورباچف اجازه انتشار در روسيه را به دست آورد و او در سال 1994 به عنوان يك قهرمان به كشورش بازگشت. وي در سال 2007 جايزه دولتي روسيه را دريافت كرد و در سال 2008 در 89 سالگي درگذشت.
نظر شما