رييس كتابخانه انقلاب اسلامي كتابخانه مجلس با تاكيد بر لزوم توسعه پژوهشها و تاليفات حوزه سندپژوهي عنوان كرد: در اين راستا اسنادي كه در داخل ايران تهيه شدهاند، خطاها و اشتباهات كمتري دارند و ساير كشورها به دليل منافع خود، از ارايه و انتشار تمامي اسناد خودداري ميكنند.-
وي درباره علت اين موضوع افزود: نخست آن كه گزارشاتي از درون مملكتاند كه نويسندگانشان از فرهنگ، تاريخ و سياست ايران آگاهي دارند و بنابراين، كمتر دچار خطا و اشتباه ميشوند. دليل دوم آن است كه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران اسناد در حوزههايي مانند سندهاي اطلاعاتي ـ امنيتي، اسناد ديپلماسي و تاريخنگاري درباري تقسيم شدند. البته نويسندگان در نگارش تاريخنگاري درباري بيشتر چاپلوسي و شاهمحوري يا به قول خودشان «آيين شاهنشاهي» را بهجا ميآوردند. از اين رو، بخشي از اين تاريخنگاريها وابسته به جريان غربي يا تحت تاثير تاريخنگاري غرب بودند؛ نظير آنچه مراكز شرقشناسي، ايرانشناسي، دانشگاه كمبريج و امثال آنها مينوشتند و در اختيار جامعهاي قرار ميدادند كه از خود ابداع، ابتكار و استقلالي نداشتند.
كارشناس اسناد و تاريخ سياسي ايران با اشاره به اين كه در مطالعه بخشي از اين آثار و اسناد تاريخ معاصر ايران با جريان فراماسونري نيز مواجهيم، تصريح كرد: اكنون در حال تجربه كردن جريان تاريخنگاري انقلاب اسلامي يا تاريخنگاري اسلامي بهسر ميبريم.
تبريزي درباره ملزومات تاريخنگاري جديد اظهار كرد: اكنون بايد تاريخنگاري با آن بينش و نگرش قرآني كه تاريخ را معلم انسانها، مايه عبرت، منتقلكننده تجربه و درس سعادت دنيوي و اخروي جامعه ميداند، ارايه دهيم و به ويژه نگاه شهيد مطهري، علامه طباطبايي، حضرت امام خميني(ره)، آيتالله جوادي آملي، مقام معظم رهبري و ... را بايد به عنوان نظريهپردازان تاريخ كه روش تاريخنگاري، نگاه به تاريخ و بينش تاريخي را با الهام از قرآن و نهجالبلاغه در جامعه ارايه كردهاند، الگو قرار دهيم.
وي با اشاره به اين كه «اكنون جامعه ما در حال رسيدن به مرحلهاي از تاريخنگاري اسلامي است و به زمان نياز دارد» عنوان كرد: با بررسي وضعيت موجود، پيشبيني ميكنم كه تاريخنگاري انقلاب اسلامي از 10 تا 15 سال آينده بايد آغاز شود. اكنون تمامي تاليفات و تلاشهاي ما، گامي در راستاي توليد مقدمه تاريخنگاري است و در واقع، اكنون در حال ارايه منابع تاريخنگاريايم.
رييس كتابخانه انقلاب اسلامي كتابخانه مجلس شوراي اسلامي درباره تاليفاتي كه تاكنون در حوزه تاريخنگاري معاصر به ويژه سه دهه اخير انجام شدهاند، عنوان كرد: اگرچه در آثار كنوني بينش، نگرش و تحليل خودمان را هم ارايه ميدهيم، اما كسي كه بخواهد تاريخ جامع ايران و انقلاب اسلامي يا پنجاه سال اخير را بنويسد، به منابعي بيش از آنچه تاكنون منتشر شدهاند، نياز دارد، به ويژه اين كه بسياري از خاطرات اعم از خاطرات سياسي و اجتماعي، خاطرات دفاع مقدس، تاريخ دوران پهلوي و ... هنوز منتشر نشدهاند.
وي ادامه داد: به عنوان نمونه، در كميته ضدخرابكاري دوران پهلوي(بين سالهاي 1349 تا 57) بيش از دههزار و پانصد زنداني وجود داشتند. خاطرات اين افراد بايد براي كمك به منابع و مآخذ تاريخنگاران، تكميل و منتشر شوند. هنوز بسياري از اين يادداشتها منتشر نشدهاند و اسناد هنوز در حد شايسته نياز كامل در اختيار همگان و پژوهشگران قرار نگرفتهاند. اگرچه سرعت اين روند خوب است و دورنماي خوبي دارد، به ويژه آن كه نسل جديدي كه وارد حوزه تاريخنگاري شدهاند، بينش خوبي دارند.
تبريزي بيان كرد: مراكز دايرةالمعارفنويسي ما نيز بالاتر از حد متوسط وارد مقوله تاريخنگاري شدهاند، به ويژه درباره رجال، وقايع و جريانات. به عنوان نمونه، در بررسي دايرةالمعارف بزرگ اسلامي مشاهده ميشود كه درباره رجال معاصر حدود پنج تا شش صفحه مطلب جاي دارد. اگرچه اين مقدار در معرفي يك چهره كامل نيست، اما برخي از اينها براي نخستين بار است كه به اين صورت نوشته ميشوند و حالت تخفيفي(خلاصهنويسي) و علمي دارند.
وي افزود: از جمله آثار اين حوزه ميتوان دانشنامه جهان اسلامي، دانشنامه مشروطيت و دانشنامه علماي مجاهدين را نام برد كه نشان از رشد كيفي و كمي منابع نسبت به گذشته دارند. با وجود اين، همواره بايد به ياد داشته باشيم كه هنوز در مقدمه مسير جمعآوري اطلاعات و اسناد راهيم.
اين محقق سندپژوه در پايان عنوان كرد: اين نكته را نيز نبايد فراموش كنيم كه برخي مراكز كتابخانههاي تخصصي دارند، اما در انحصار محققان خودشان است. درهاي چنين كتابخانههايي بايد به روي همگان باز باشند. همچنين مجلات و مطبوعات مرتبط نيز بايد در اين كتابخانه جاي بگيرند.
نظر شما