شنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۰ - ۱۰:۲۶
به‌كارگيري گزاره‌هاي متون ديني در جنبه‌هاي گوناگون فعاليت علمي

چاپ نخست كتاب «گامي به سوي علم ديني(2): روش بهره‌گيري از متون ديني در علوم اجتماعي» تاليف حسين بستان (نجفي) از سوي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه منتشر و روانه بازار نشر شد./

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، اثر حاضر كوشش مي‌كند تا روش به‌كارگيري گزاره‌هاي متون ديني در هر يك از جنبه‌هاي گوناگون فعاليت علمي شامل تدوين چارچوب فراتجربي تحقيق، تعريف و پردازش مفاهيم، فرضيه‌سازي، نظريه‌سازي در شكل‌هاي مختلف تبييني، تفسيري و انتقادي يا هنجاري و مباحث مربوط به سياست‌گذاري به طور عملياتي و در قالب نمونه‌هاي روشن نشان داده شود.

بر اساس مطالب كتاب، تحقق انديشه علم اجتماعي اسلامي برپايه دو ركن اصلي استوار است؛ تنقيح مباني فلسفي اين علم و همچنين شرح و بسط روش تحقيق آن به طور عملياتي. كتاب حاضر با اين پيش‌فرض كه مباحث علم ديني در سه دهه اخير اغلب به ركن نخست پرداخته‌اند و به دليل كم توجهي به ركن دوم، زمينه شكوفايي انديشه مذكور را فراهم نكرده‌اند، بيشتر به بررسي ركن دوم مي‌پردازد.
 
بدين منظور، سه محور براي مباحث اين كتاب در نظر گرفته شده اند؛ 1) تنظيم مباحث پارادايمي علم اجتماعي اسلامي به عنوان چار‌چوبي فلسفي براي مباحث مربوط به روش اين علم.
2) ارايه تصويري روشن از اقسام گوناگون گزاره‌هاي متون ديني با توجه به جايگاهي كه هر يك در فرايند فعاليت علمي دارد.
3) توضيح عملياتي و مرحله به مرحله روش به كارگيري گزاره‌هاي متون ديني در بخش‌هاي مختلف فعاليت علمي، شامل تدوين چارچوب فراتجربي تحقيق، تعريف و پردازش مفاهيم، فرضيه‌سازي، نظريه‌سازي تبييني، تفسيري و هنجاري و مباحث مربوط به سياست‌گذاري.

متون ديني
مقصود از متون ديني در اين كتاب، متون اصلي دين اسلام است كه قرآن كريم، منابع حديثي مشتمل بر سخنان پيامبر اكرم(ص)، منابع حاكي از سيره عملي آن بزرگوار و طبق ديدگاه شيعه، منابع حديثي مشتمل بر سخنان امامان معصوم(عليهم‌السلام) و حضرت فاطمه زهرا(س) و نيز كتاب‌هاي سيره‌شناسي آنان را دربرمي‌گيرند. بنابراين، منابع ديني با واسطه و دست دوم مانند كتاب‌هاي تفسيري، فقهي و اخلاقي كه از سوي عالمان دين تاليف شده‌اند، جزو متون ديني مورد نظر به شمار نمي‌آيند و تنها مي‌توانند به عنوان منابعي براي فهم مضامين گزاره‌هاي متون اصلي اسلام مورد استفاده قرار گيرند.

علوم اجتماعي
معنا و مفهومي از علوم اجتماعي كه در اين نوشتار مفروض گرفته شده است، به توضيح كوتاهي نياز دارد. براي اين منظور، مناسب است ابتدا اشاره‌اي به چارچوب «شناخت اجتماعي» و نسبت ميان اجزاي آن داشته باشيم. 

مقصود از شناخت اجتماعي، هرگونه معرفتي در باب جامعه انساني است كه در قالب فلسفه اجتماعي، انديشه اجتماعي، علوم اجتماعي (شامل جامعه‌شناسي، جمعيت‌شناسي، مردم‌شناسي، سياست، اقتصاد و ...) يا علم سياست‌گذاري اجتماعي عرضه مي‌شود. با اندكي تغيير در زاويه نگاه به اين اقسام چهارگانه مي‌توان چارچوب شناخت اجتماعي را متشكل از چهار حوزه به هم پيوسته و درهم تاثيرگذار تلقي كرد. اين حوزه‌ها عبارتند از؛ شناخت فراتجربي، دانش توصيفي و تبييني، دانش انتقادي و دانش هنجاري.

البته همه اين چهار حوزه در يكديگر تاثير متقابل دارند، هر چند اين تاثير در مواردي روشن و در مواردي نيازمند دقت و تامل است. براي مثال، تاثير حوزه نخست بر سه حوزه ديگر و همچنين تاثير حوزه دوم بر حوزه‌هاي سوم و چهارم كاملا روشن و انكارناپذير است، اما تاثير معكوس حوزه‌هاي پسين برحوزه‌هاي پيشين، وضوح كمتري دارد. با اين حال، مي‌توان نمونه‌هاي چنين تاثيري را در مواردي جست‌وجو كرد كه گسترش علوم اجتماعي انتقادي يا علوم اجتماعي ناظر به سياستگذاري به جرح و تعديل انديشه‌هاي اجتماعي ارزشي و حقوقي (حوزه نخست) و نظريه‌هاي علمي(حوزه دوم) مي‌انجامد.

روش بهره‌گيري از متون ديني در علوم اجتماعي
هدف اين مرحله از طرح «علم ديني» نشان دادن روش به كارگيري گزاره‌هاي متون ديني در هر يك از مراحل به هم پيوسته فعاليت علمي از تدوين چارچوب فراتجربي تحقيق گرفته تا نظريه‌سازي و در نهايت، مباحث ناظر به سياست‌گذاري است.

چنين روشي دو جنبه را دربرمي‌گيرد. نخست؛ روش استخراج گزاره‌هاي مورد نظر از متون ديني و دوم؛ روش به كارگيري آن گزاره‌ها در جايگاه مناسب خود در فرآيند تحقيق علمي.

از آنجا كه منابع روش‌شناسي فقه و تفسير، به ويژه كتاب‌هاي اصول فقه، بسياري از قواعد و فنون مورد نياز در جنبه نخست را در اختيار گذاشته‌اند، اين مباحث اغلب در اين كتاب مفروض گرفته شده‌اند و فقط به پاره‌اي نكات اساسي كه پيوند نزديك‌تري با هدف ياد شده دارند، بسنده شده است كه اين نكات در مبحث سوم كتاب آمده‌اند. مبحث‌هاي چهارم تا نهم نيز به مباحث مربوط به جنبه دوم مي‌پردازند.

از اين‌رو، آنچه در اين اثر دنبال مي‌شود، ابتدا جمع‌بندي يافته‌هاي نظري مرحله پيشين در قالب ارايه يك پارادايم پيشنهادي براي علم اجتماعي اسلامي و سپس توضيح آثار و نتايج روش‌شناختي اين پارادايم، به ويژه درباره چگونگي استفاده از گزاره‌هاي متون ديني در علوم اجتماعي است.
 
با توجه به اين جهت‌گيري، سه محور براي اين مرحله از طرح در نظر گرفته شده است. محور نخست، كوشش براي بازنگري و تنظيم مباحث پارادايمي علم اجتماعي اسلامي به عنوان چارچوبي فلسفي براي مباحث مربوط به روش اين علم است و محور دوم، به ارايه تصويري روشن از اقسام گوناگون گزاره‌هاي متون ديني با توجه به جايگاهي كه هر يك از اين اقسام در فرآيند فعاليت علمي دارد؛ مربوط مي‌شود. محور سوم نيز توضيح مرحله به مرحله روش به كارگيري گزاره‌هاي متون ديني در بخش‌هاي مختلف فعاليت علمي است.

مباحث كتاب حاضر در دو فصل و در 9 مبحث تنظيم شده‌اند. مبحث نخست و دوم كتاب با عنوان مكرر پارادايم علم اجتماعي اسلامي به محور نخست از محورهاي بالا و مبحث سوم با عنوان تقسيمات گزاره‌هاي متون ديني به محور دوم مي‌پردازند. محور سوم نيز كه شامل مباحثي درباره تدوين چارچوب فراتجربي تحقيق، تعريف و پردازش مفاهيم، فرضيه‌سازي، نظريه‌سازي و سياست‌گذاري است، در مبحث‌هاي چهارم تا نهم پيگيري شده‌اند. 

همچنين براي نزديك شدن هر چه بيشتر به هدف كتاب، يعني معرفي ابعاد روشي علم اجتماعي اسلامي، در هر يك از مبحث‌هاي جهارم تا نهم كتاب پس از طرح مباحث اصلي، كادر جداگانه‌اي با عنوان «نمونه» افزوده شده و در آن به تطبيق نكات روشي مطرح شده در متن در قالب نمونه‌اي مشخص و عملي پرداخته شده است. با توجه به پيشينه مطالعاتي نويسنده كتاب، نمونه‌ها از حوزه‌ مباحث خانواده و زنان انتخاب شده‌اند.

چاپ نخست كتاب «گامي به سوي علم ديني (2): روش بهره‌گيري از متون ديني در علوم اجتماعي» در شمارگان 1000 نسخه، 215 صفحه و بهاي 27000 ريال راهي بازار نشر شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها