علياكبر قاضيزاده كه ويرايش تازهاي از كتاب «گزارشنگاري» را به ناشر سپرده است، گزارشگران ايراني را طي دو دهه اخير بسيار موفق دانست و گفت: با قطعيت معتقدم در بيست سال اخير، آن اندازه كه گزارشهاي مطبوعاتي ايران توانستهاند با مردم ارتباط بگيرند، داستاننويسي معاصرمان نتوانسته است./
وي افزود: با توجه به تاليف و ترجمه چند كتاب از سال 1387 تاكنون، از آنها نيز به ويژه كتاب «گزارشگري خوب» در اصلاح و اضافات اين اثر استفاده كردم. چاپ دوم «گزارشنگاري» اكنون مراحل چاپ را ميگذراند و اميدوارم براي دانشجويان ارتباطات و علاقهمندان به گزارشگري مفيد باشد.
قاضيزاده به كتابهايي كه پيش از اين در حوزه گزارش تاليف و ترجمه كرده است، اشاره كرد و گفت: از حدود بيست سال پيش يعني زمان آغاز تدريس در دانشگاه، پنج عنوان كتاب را در حوزه گزارشنويسي تاليف و ترجمه كردم؛ از جمله «تجربههاي ماندگار در گزارشگري»، «گزارشگري براي راديو»، «گزارشنگاري» و «گزارشگي خوب».
اين استاد دانشگاه درباره دليل گرايش به تاليف و ترجمه در حوزه گزارشگري گفت: در پاسخ به اين سوال عقيده خودم را مطرح نميكنم و از جانب روزنامهنگاران و كارشناسان سرشناس جهاني پاسخ ميدهم. آنان معتقدند كه گزارش، كاملترين و نزديكترين مهارت روزنامهنگاري به سليقه مخاطب است و اين امر براي انواع گزارشهاي راديويي، تلويزيوني و حتي گزارشهاي خبرگزاريها و مطبوعات نيز صادق است.
وي افزود: در يك گزارش، حضور گزارشگر و دريافتها و حس و حال او بيش از ساير مهارتهايش امكان بروز و ظهور مييابند. به عبارت بهتر، يك روزنامهنگار در تهيه گزارش ميتواند ارتباط بهتر، روانتر و آسانتري با مخاطب برقرار و يك گفتمان را با او آغاز كند. من نيز چهل سال پيش روزنامهنگاري را با گزارش نويسي شروع و طي اين مدت گزارشهاي فراواني تهيه كردم و اذعان ميكنم كه در اين عرصه، دست روزنامهنگار براي ارتباط با مخاطب بازتر است. من نيز به گزارشگري بيش از ساير عرصههاي روزنامهنگاري نظير يادداشت و مصاحبه علاقه دارم.
قاضيزاده از قصدش براي ترجمه كتابهاي ديگري درباره گزارشگري خبر داد و گفت: كتابهاي جديدي را در اين باره سفارش دادهام تا از خارج كشور برايم فرستاده شوند.
وي در پاسخ به اين سوال كه گزارشگران رسانههاي ايران تا چه اندازه به ارتباطگيري صميمي و مفيد با مخاطب نزديك شدهاند؟ گفت: گزارشگران ايراني به ويژه جوانان طي دو دهه اخير كارهاي بسيار خوبي ارايه كردهاند. در اين دو دهه، گزارشگري بيش از عرصههاي ديگر خبري با مخاطب ايراني ارتباط برقرار كرده است.
اين نويسنده و مترجم ادامه داد: ادعاي ديگري نيز دارم كه با قطعيت از آن دفاع ميكنم، اين كه در بيست سال اخير، آن اندازه كه گزارشهاي مطبوعاتي توانستهاند با مردم ارتباط بگيرند، داستاننويسي ايران نتوانسته است. گابريل گارسيا ماركز، نويسنده مشهور كلمبيايي، در آخرين كتابش، گزارشگري و نويسندگي را فرزندان دوقلوي يك مادر توصيف كرده و اين ادعاي قابل تاملي است. در بيست سال اخير گزارشگري بيش از «قل» ديگرش در ايران به موفقيت رسيده است! البته اين موفقيت شايد بيشتر به اين دليل باشد كه داستاننويسي معاصر ما به دلايل مختلف چندان درخشان نبوده است.
قاضيزاده مثالي از موفقيت گزارشگران ايراني در سالهاي اخير ذكر كرد و گفت: گزارشگران ما در جريان حادثه غمانگيز زلزله بم بسيار خوب اداي وظيفه كردند و تصاوير دقيق و پراحساسي از اين فاجعه در رسانهها انعكاس دادند. عملكرد اين گزارشگران را خوب ميدانم، زيرا آنان توانستند با تهيه گزارشهايشان، مردم را بيش از پيش به كمك به آسيبزدگان تشويق كنند.
وي در پاسخ به اين سوال كه «آيا رويكرد رسانهها ميتواند بر كيفيت آن با هر جهتگيري كه دارد تاثيرگذار باشد؟» گفت: دو عامل بيروني و دروني بر كار خبري به صورت عام تاثير دارند كه عامل دروني آن به سياستهاي داخلي رسانه مربوط ميشود. اكنون به دليل كاهش منفذهاي اطلاعاتي، فضاي خبري با كمبود مواجه است. به هر حال، در هر رسانهاي با هر رويكردي، گزارشگري بيش از ساير عرصهها تاثيرگذار است كه بخشي از اين تاثير از زبان آزاد گزارشگر نشات ميگيرد و بخشي ديگر نيز به دليل كشف روزنامهنگار و انتقال هيجان اين كشف به مخاطب طي يك گزارش است.
چاپ جديد كتاب «گزارشنگاري» همراه با اصلاحات و اضافات از سوي مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها منتشر خواهد شد.
نظر شما