نويسنده كتاب «اخلاق و سياست در انديشه سقراط تاريخي» سقراط را داراي انديشهاي سيال دانست و گفت: او هيچ تعريفي از فضيلت اخلاقي ارايه نكرد و همچنين از فعاليت در امور سياسي پرهيز ميكرد. بنابراين، نميتوان پارادايم سياست مبتني بر اخلاق دوران كلاسيك را در انديشه او يافت.\
وي مقصودش در اين كتاب را بررسي سقراط تاريخي در مقام يك فرد در تاريخ و داراي تفكر موثر بر ساير فلاسفه دانست و گفت: تفاوت سقراط تاريخي با سقراط افلاطوني و ساير سقراطهايي كه به ما معرفي شدهاند، اين است كه شخصيت تاريخي او يكدست است و تفاوتهايي كه در ديگر سقراطها وجود دارند، در او موجود نيست.
تاجيك نشاطيه ادامه داد: براي دسترسي به اين سقراط يعني شخصيت واقعي او، رساله «دفاعيه» افلاطون را منبع قرار دادم، زيرا كارشناسان بر اين اثر اجماع دارند؛ برخلاف ساير آثار شامل انديشه سقراط كه درباره آنها اجماعي وجود ندارد. درباره اين كتابها گفته ميشود كه شايد نويسندگان آنها تفكراتشان را از زبان سقراط بيان كرده باشند.
وي درباره صحت رساله «دفاعيه» افلاطون كه شامل دفاعيات سقراط در دادگاه است، گفت: در اين دادگاه حدود پانصد نفر حاضر بودند و سخنان سقراط را شنيدند. با اين وجود، پس از نوشته شدن رساله دفاعيه، مضمون مطالب اين اثر هيچگاه توسط آن افراد تكذيب نشد.
تاجيك نشاطيه با بيان اين كه «اساس كارم در بررسي نسبت اخلاق و سياست در اين اثر رساله دفاعيه بود» گفت: ابتدا با استفاده از اين متن كوتاه، شخصيت سقراط را شناسايي كردم تا از اين طريق به فهم انديشه او و سپس تفسير آن نايل شوم.
وي يادآور شد: در ديگر رسالات افلاطون نظير «كريتون» و «اتوفرون» كه در آن سقراطي نزديك به سقراط «آپولوژي» ميبينيم نيز چنين امري صادق است. به همين دليل اين سه رساله را با رساله «جمهور» افلاطون مقايسه كردم و مشخص شد كه بخش دوم تا دهم رساله «جمهور» افلاطوني است و نشاني از سقراط ندارد. در اين بخشها انديشه متصلب افلاطوني به چشم ميخورد. او از فضايل تعاريفي ارايه ميدهد و چارچوبهايي براي آن مشخص ميكند، در حالي كه انديشه سقراطي چنين قالبي ندارد.
وي كتابش را شامل نوآوريهايي دانست و درباره آنها گفت: در اين اثر تنها متن را بررسي نكردم، بلكه ابتدا شخصيت سقراط را توسط آن بازيابي و از طريق آن انديشههايش را تحليل كردم. روشي كه براي اين پژوهش انتخاب شد، تفسير شخصيتي است كه از طريق متن انجام ميشود.
اين مترجم ادامه داد: در فلسفه سياسي، يك تلقي متعارف و پارادايم وجود دارد كه به ما ميگويد در دوران كلاسيك، سياست مبتني بر اخلاق بود و ارتباط وثيقي ميان آن دو وجود داشت. اين پارادايم را ميتوان به روشني در انديشه ارسطو و افلاطون يافت، اما نشاني از آن در سقراط تاريخي نميتوان يافت. سقراط تعريفي از فضايل اخلاقي ارايه نميكند و به غير از دو مورد، هيچگاه در فعاليتهاي سياسي شركت نكرد.
وي افزود: سقراط در فضاي دموكراسي حاكم بر آتن نيز حضور كمرنگي داشت و دليل شركت نجستن در اين فعاليتها را شنيدن ندايي ميدانست كه او را از دخالت در امور سياسي بر حذر ميداشت. بر همين اساس، مشخص ميشود كه سقراط به دليل چنين تفكراتي و همچنين ارايه ندادن تعريف در حوزه اخلاق، نظري درباره سياست مبتني بر اخلاق داشته باشد.
تاجيك نشاطيه ادامه داد: سقراط انديشهاي سيال و نامتصلب داشت، بنابراين در نظر او سياست و اخلاق نيز نميتوانند ارتباط متصلبي با يكديگر داشته باشند.
كتاب «اخلاق و سياست در انديشه سقراط تاريخي» به تازگي از سوي انتشارات نگاه معاصر منتشر شده است.
نظر شما