چاپ نخست جلد هفتم كتاب «تفسير القرآن الكريم: تفسير سوره يس» تاليف صدرالدين محمد شيرازي (ملاصدرا) به تصحيح، تحقيق و مقدمه دكتر سيد صدرالدين طاهري و به اشراف آيتالله سيدمحمد خامنهاي، از سوي بنياد حكمت اسلامي صدرا منتشر و روانه بازار نشر شد.\
كتاب حاضر متن كامل تفسير حكيم بزرگوار صدرالمتالهين شيرازي(ره) بر سوره مباركه «يس» است. اين سوره كه در رديف 36 قرآن كريم واقع شده و 83 آيه دارد، از شناخته شدهترين و مانوسترين سورهها نزد عامه پيروان آن كتاب آسماني است.
كمي درباره سوره«يس»
خداوند در آيات آغازين سوره با سوگند ياد كردن به قرآن حكيم، پيامبر اكرم(ص) را ـكه در اينجا با لقب «ياسين» از وي ياد شده استـ با تاكيد كامل، از فرستادگان الهي و بر صراط مستقيم و انذارگر راستين معرفي ميكند. سپس بيخبري، بيايماني و كوردلي بيشتر كافران را گوشزد كرده، انذار موثر را ويژه كساني ميداند كه دروني صاف و ضميري پذيراي هدايت دارند و شايسته آمرزش و پاداش كريمانه الهياند. آنگاه داستان برخي از اقوام پيشين را كه فرستادگان خداوند را دروغگو خوانده و به آزار و قتل آنان مبادرت كردهاند، متذكر شده، سرانجام دردناك آن اقوام و مقامات اخروي آن فرستادگان را بياد ميآورد.
در بخش ديگري از اين سوره، آيات الهي درباره طبيعت و ثمرات دنيوي و نتايج ايماني آنها براي مردم بيان شده و بار ديگر كافران به علت ناسپاسي و سرپيچي از گردن نهادن به حق و خودداري از دستگيري ضعيفان نكوهش شدهاند و در نهايت، انكار و ترديد آنان نسبت به وعده الهي جهت رستاخيز تمام انسانها در جهان ديگر، پيشدرآمد فصلي مفصل درباره معاد و شرح پارهاي از ويژگيهاي آن و بيان حالات مومنان و كافران و چگونگي بازخواست از آنان و نمايش كارهاي ايشان در دنيا را تشكيل داده است.
در قسمت ديگري از سوره، پس از يك تذكر كوتاه درباره شعر نبودن قرآن و پيرايش الهي پيامبر(ص) از وصف شاعر بودن، بار ديگر نعمتهاي خداوند بر مردم و آفرينش شگفت آنان از نطفه يادآوري شده و از دشمني آشكار ايشان با خالق خويش، اظهار شگفتي شده است. سپس بار ديگر انكار معاد توسط برخي از كافران و استبعاد ايشان نسبت به زندگي ديگرباره استخوانهاي پوسيده مردمان، با پاسخهاي قانع كننده مردود شده است.
در دو آيه پاياني سوره، گويا به عنوان نتيجه نهايي بخشهاي مختلف آن، به قاطعيت فرمان الهي و تحقق فوري و ابداعي مفاد آن، تاكيد شده و خداي بزرگ كه زمامدار همه چيز است و همه انسانها از بازگشت به او ناگزيرند، از هر عيبي تنزيه شدهاند.
شيوهها و گرايشها
صدرالمتالهين در تفسير سوره «يس» همان روشي را معمول داشته كه در تفاسير متفرق خود از ديگر سورهها و آيات قرآن كريم به كار گرفته است. وي در توضيح مفاد آيات، كوتاهترين بيانات را به جنبههاي لفظي از قبيل لغت، ادب و قرائت اختصاص ميدهد و اين مقدار را نيز در بيشتر موارد از ديگر تفاسير، به ويژه كشاف و مجمعالبيان، بدون ذكر نام، اتخاذ ميكند و بيشترين گنجايش را براي شرح نكات عرفاني و تربيتي و ايراد بعضي از مباحث كلامي و فلسفي متناسب با مقام در نظر ميگيرد و در اين توضيحات نيز گاه با استناد صريح و اغلب با نسبتهاي مبهم از قبيل «گفتهاند» و امثال آن، از سخنان بزرگاني كه آنان را به فضل و تقوا ميشناسد، بهره ميجويد. اين بهرهجوئيها به همراه افادات فراوان خود او از يكسو بر غناي محتواي اين تفسير افزوده، از سوي ديگر به دليل ضعف غالب مستندات، آن را از نظر «روش» محدود و در معرض انتقاد قرار داده است.
اين تفسير از جهت گواهي گرفتن از آيات مختلف در اداي مقصود غني است، اما از آنجا كه گويا مولف غالب آيات را از حفظ و براساس تداعي ذهني مينوشته، گاه آياتي را از نظر دستوري درست، ولي از جهت ضبط واقعي غلط نوشته يا بخشهايي از دو يا چند آيه را به هم پيوسته و به صورت يك آيه درآورده است، گاه حرف «و» را از ابتداي آيه حذف كرده كه اين خود ضمن اين كه نقطه ضعفي براي كتاب محسوب ميشود، نقطه قوتي براي مولف، از جهت تسلط بر محتواي آيات به شمار ميرود كه اينگونه موارد را مصحح اين اثر، اغلب تصحيح و در پاورقي تذكر داده است.
ملاصدرا در مورد روايات و الفاظ آنها نيز اين قبيل تسامحات را كم و بيش دارد. از اين گذشته، وي روايات را معمولا بدون سند و ماخذ بيان ميكند و افزون بر اين كه مآخذ شيعي او كم است، كمتر از حد انتظار نيز به نقل احاديث ميپردازد. همچنين همان ضعفي كه از ذكر اسناد روايات به چشم ميخورد، در سند و متن دقيق نقل قولها نيز مشهود است.
با آن كه صاحب اين تفسير برترين فيلسوف شيعي قرون اخير است، گرايش غالب بر تفسير وي، عرفان و حكمت عملي است و اين بدون شك، معمول شيوه اشراقي بوده كه بر حكمت متعاليه حكومت ميكند. به همين دليل، مولف افزون بر گنجاندن مطالب عرفاني و اخلاقي فراوان در اين تفسير، چه بسا از مدعياتي مثل كشف و الهام خاص الهي براي تحكيم مطالب بهره ميگيرد، چنانكه در آثار فلسفي وي نيز فراوان پيش ميآيد كه مطلبي را با استدلال كامل و دقيق عرضه ميدارد و در عين حال، آن را حاصل الهام الهي و انكشاف رباني ميشمارد.
اين شيوه كه در آثار شيخ اشراق نيز سابقه دارد، با شيوه معمول نزد ابنعربي در كتابهايي مانند فصوصالحكم متفاوت است، زيرا ابنعربي اغلب مطالبي را كه با تكيه بر كشف و الهام بيان كرده، بدون استدلال ايراد ميكند. نكته مهم اين كه صدرالمتالهين در تفاسير خود از اين نظر به ابنعربي نزديكتر است.
البته همه ادراكات درست ما انسانها به معنايي الهام الهي است، اما اين تفسير هرچند نوشته بشر نيكانديش، آگاه و روشن ضمير است، كه بدون شك مويد به الهام رباني و در مجموعه سير فكري خود در كنف حمايت الهي و در عمل و شيوه زندگي خويش، به حكايت تاريخ و به شهادت برخي از نوشتههايش از اهلالله بوده است، اما اين انسان پاك سيرت با وجود اطلاعات وسيع و عميق خود در فلسفه و عرفان، از نظر فكري معصوم نبوده و در كنار مطالب بديع و ارزنده فراواني كه به ويژه در زمينههاي تربيتي در اين تفسير آورده است، اظهارات قابل تاملي نيز دارد كه چه بسا در زمان وي در شمار اعتقادات رايج بوده و امروز مردود شمرده ميشود. از جمله ميتوان به پارهاي از توضيحات كه ذيل آيات مربوط به خورشيد و ماه، گردش خورشيد به دور زمين، خاصيت رطوبتزايي ماه و عشق ماه نسبت به خورشيد آمده است، اشاره كرد كه از دانش آن زمان مايه ميگرفته و امروز فاقد اعتبار است.
چاپ نخست كتاب «تفسير القرآن الكريم: تفسير سوره يس» (جلد هفتم) در شمارگان 2000 نسخه، 680 صفحه و بهاي 187000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما