چاپ نخست از جلد ششم كتاب «تفسير القرآن الكريم: تفسير سوره سجده و حديد» تأليف صدرالدين محمد شيرازي(ملاصدرا) به تصحيح، تحقيق و مقدمه دكتر محسن پيشوايي و به اشراف آيتالله سيدمحمد خامنهاي، از سوي بنياد حكمت اسلامي صدرا منتشر و روانه بازار نشر شد./
بجاست كه پيش از پرداختن به بررسي اين كتاب، قدري درباره ملاصدرا نوشته شود. محمدبن ابراهيمبن يحيي شيرازي (1050ـ 979 قمري) ملقب به صدرالمتالهين از حكماي بزرگ جهان اسلام است كه در اغلب موضوعات علوم اسلامي به تاليف و تصنيف پرداخت. با آنكه بيشترين شهرت وي در فلسفه و حكمت بود، اما او به علوم قرآني و تفسير توجه خاصي نشان ميداد و تاليفات بهنسبت زيادي در اين حوزه از خود به يادگار گذاشت.
آثار صدرالمتالهين در تفسير، مشتمل بر تمامي سورهها و آيات قرآن كريم نيست و تنها بعضي از سورهها و آيات را شامل ميشود. با اين وجود، تفسير او از قرآن كريم در ميان تفاسير قرآن كمنظير است. سوره مباركه سجده و حديد از جمله سورههايياند كه اين حكيم به شرح و تفسير آنها پرداخته و تلاش كرده پرده است از چهره آيات برگيرد و اسرار آنها را هويدا سازد.
روش تفسير صدرالمتالهين
صدرالمتالهين با بررسي تفاسير رايج زمان خود چهار روش تفسيري را بيان ميكند:
1. روش لغويان، فقها، محدثان و حنبليها؛ روشي كه مفسران به معناي تحتاللفظي و لغوي كلمات و آيات قرآن وفا دارند، هرچند اين معاني با اصول عقلاني سازگار نباشد. صدرالمتالهين اين روش را نشان دهنده ضعف عقلي مفسران ميداند.
2. روش عقلگرايان؛ كساني كه آيات و كلمات قرآن را مطابق عقل، اصول تحقيقي و قضاياي نظري خود تفسير ميكنند و با اين كار معناي تحتاللفظي قرآن را خدشهدار ميكنند.
3. روش تركيبي از دو روش بالا. اين روش را بيشتر معتزليان بهويژه زمخشري و متكلمان شيعه و سني در تفسير قرآن بهكار ميبرند. آنها درباره آيات مربوط به منشا آفرينش به تفسير عقلي ميپردازند و آيات مربوط به رستاخيز و معاد را بهشيوه عقلي تفسير ميكنند و درباره رستاخيز و معاد به معناي ظاهري و تحتاللفظي آيات بسنده ميكنند.
4. روش راسخون در علم؛ همان روش انبياء و ائمه شيعه(عليهمالسلام) است. همچنين كسانياند كه خداوند آنان را براي كشف حقايق، معاني معنوي، رموز عرفاني و نشانههايي از وحي و اسرار تاويل برگزيده است و آنها در كشف معناي خاص يا نشانهاي الهي، هرگز لطمهاي به معناي ظاهري آن نميزنند و سبب تخريب اساسي معناي باطني آن نميشوند و معناي مكشوف آنان مخالف معناي ظاهري و تحتاللفظي نيست؛ چرا كه اينها شرايط و نشانههاي مكاشفه معناي باطنياند. صدرالمتالهين اين افراد را كه خودش هم در جمع آنها قرار دارد، همان عارفان و صوفيان راستين ميداند.
صدرالمتالهين روش چهارم را تنها روش كامل براي درك و تجربه اسرار الهي و باطني قرآن ميداند كه بهوسيله قواعد لغوي صرف و نحو عربي و فقهاللغه بهيچ وجه حاصل نميشود كه اگر چنين بود، بايد تمام علماي عربي ميتوانستند به رمزگشايي قرآن بپردازند. به عقده او، از طريق صرف قواعد منطق و كندوكاو عقلي، هيچ راهي به حقايق باطني قرآن نيست.
در ديدگاه صدرالمتالهين، مهمترين و مطمئنترين روش تفسيري، روش كشفي و ذوقي و شهودي است كه از چراغ نبوت و ولايت نور گرفته باشد. وي علوم مكاشفهاي را ارزشمندترين و برترين معارف و شناختها ميشمارد و همچنين آن را هدف نهايي و مطلوب ذاتي و ابزار سعادت بلكه عين سعادت ميداند.
معمولا تفسير صدرالمتالهين بر هر آيه، با بحث زباني و نحوي مختصري كه بر پايه كشاف زمخشري است، آغاز ميشود و سپس به بحث درباره اهميت آيه بر اساس سنت پيامبر(ص) و امامان شيعه(عليهمالسلام) ميپردازد. پس از آن مسائل فلسفي را كه بهنظر ميرسد آن آيه مطرح ميكند، به ميان ميآورد و بعد از آن به توضيح راه حل خود براي آن ميپردازد. صدرالمتالهين در تفسير خود بر هر آيه، آغاز تفسير خود را با عنوان اصلي مشخص ميكند و مراحل متوالي بحث فلسفي خود را با عناوين فرعي مانند «كشف الهامي»، «تبيان و بسط»، «حكمت رحمانيه» و «تبصرة» ترسيم كرده است.
خلاصه آنكه صدرالمتالهين در تفسير خود از قرآن كريم چندگونه تفسير را با هم تركيب كرده، بهگونهاي كه ميتوان روش تفسيري او را برخوردگاه چهار سنت مختلف در تفسير قرآن يعني سنتهاي شيعي، كلامي سني، فلسفي و عرفاني دانست.
ويژگيهاي برجسته تفسير صدرالمتالهين
صدرالمتالهين معمولا تفسير خود را با بحث لغوي از آيه مورد نظر آغاز ميكند. او اغلب فهرستي از آراي مختلف و حتي متناقض علماي صرف و نحو را درباره يك واژه يا يك عبارت از قرآن ارائه ميدهد، بدون آن كه به نقض و ابرام آنها بپردازد. گاهي صدرالمتالهين از اين حد فراتر ميرود و سعي ميكند نوعي هماهنگي ميان آراي مختلف ايجاد كند و يا اين كه با تكيه بر قواعد خاصي از دستور زبان عربي، برتري يكي از آن آراء را نشان بدهد.
او اغلب قرائتهاي مختلف از قرآن را كه بيشتر متعلق به حوزههاي كوفي و بصري مانند نخعي، قتاده، حسن بصري و كسائياند، نقل ميكند و سپس به نقل اسباب نزول آن ميپردازد. وي الفاظ غريب قرآن را مورد بحث و فحص قرار ميدهد و بر اساس بينش و تجربه عرفاني خود، تفسيرش را ارائه ميدهد.
صدرالمتالهين قرآن را با قرآن تفسير ميكند. ديگر آنكه او تفاسير ديگران؛ اعم از متكلمان، فلاسفه و مفسران را نيز، خواه با آنان موافق باشد يا از آنان انتقادي داشته باشد، در كنار تفسير خود از آيه يا كلمه مورد بحث، نقل ميكند. بيشتر مفسراني كه او نقل ميكند، از معتزليان؛ زمخشري، از شيعه؛ قمي و طبرسي و از اشعري؛ فخرالدين رازي است. صدرالمتالهين تفسير پيامبر(ص) و ائمه شيعه(عليهمالسلام)، صوفيان و عارفان را نيز ميآورد و باز هم معناي عميقتري ارائه ميدهد.
آن چه در تفسير صدرالمتالهين بيشتر توجه خواننده را بهخود جلب ميكند، تامل فلسفي او در قرآن و اظهارات گاه و بيگاه اوست كه ميگويد؛ معناي اين آيه يا آن آيه قرآن از طريق الهامات ربوبي و از جانب عرش الهي بر من مكشوف شده است. او در تعابير موجزي ميگويد: «الهام ربوبي نوري است كه ديدن را براي ما ميسر ميكند. تامل و تدبر فلسفي بر الهام الهي به منزله همان چشمان بيناست، پايبند نبودن به شرط نخست، چنان كه شيوه برخي از افراطيهاي معتزلي است سبب سرگرداني و سردرگمي در تاريكي ميشود. غفلت از شرط دوم همراه لاادريگري پرهيزكارانه حروفيه، در حكم بسته ماندن ديدگان عقل است.»
همچنين بهنظر صدرالمتالهين، ميان معناي مكشوف و ظاهري قرآن برخلاف راي افراطيهاي معتزلي و برخي از عقلگرايان، نه تنها اختلافي نيست كه آنها مكمل يكديگرند و هرگز نبايد مانند ظاهرگرايان معناي مكشوف را از روي تعصب ناديده انگاشت.
صدرالمتالهين در جاي ديگر ميگويد: «هيچ چيز از نوشتههاي مفسران قرآن مانند زمخشري و مقلدان را نميتوان دانش راستين قرآن و يا معرفت به وحي الهي بهمعناي حقيقي كلمه دانست. همه اينها فقط مربوط به فقهاللغه، صرف و نحو و جدل است و از همان پوسته ديواره خارجي قرآن فراتر نرفتهاند. معرفت راستين قرآن چيز ديگري است.»
معرفت فراعقلي و تجربه عرفاني، يكي ديگر از ويژگيهاي تفسير صدرالمتالهين است. او گذشته از بصيرتهاي عرفاني و براهين عقلي در ادراك خود از وحي الهي، نقش مرشد را در رسيدن به قلمروي الهي ايفا ميكند و پياپي درباره اين راه معنوي، آداب و مناسك آن سخن ميگويد.
جالب آن كه رهيافت و علايق صدرالمتالهين در تفسير قرآن با مفسران و تفاسير شيعي متفاوت است. او زبان قرآن را مطابق با مرتبه وجودي هر مومن ميداند، زباني كه ميتواند تفاسير بيشماري داشته باشد. بر اين اساس، قرآن طبيعتا داراي معاني چندگانه است كه اين چند معنايي، هم عرضي و هم طولي است. قرآن كريم كلمه متجلي خداوند در مرتبه حسي يا كلام خداوند در بالاترين مرتبه غيرمادي و فراعقلي قرار دارد.
محتواي تفسير صدرالمتالهين باطني و عرفاني است و موضوعات محوري آن اخلاقي، فلسفي، باطني و عرفانياند و چنين تفسيري در ادبيات شيعي منحصر بهفردند. تفسير صدرالمتالهين تاثير عظيمي در تفاسير قرآن شيعي بعدي مانند تفسير الميزان علامه طباطبايي گذاشته است.
ويژگي تفسير صدرالمتالهين آن است كه وي با صبغه و روح عرفاني به آيات قرآن نگريسته است. او قرآن را خلاصه كتابهاي آسماني ميداند كه از سوي خداي تعالي بر قلب پيامبران و برترين اولياي الهي حضرت محمد(ص) فرود آمده است كه دانش نخستين و آخرين و پايه همه احكام پيشينيان و پسينيان از آدم تا خاتم را دربردارد و تمامي علوم رباني و مسائل الهي و حكمتهاي برهاني و معارف كشفي در آن جاي دارند و هيچ چيز را فرونگذارده و اصول همه چيز را ميتوان در آن ديد.
به نظر صدرالمتالهين، قرآن داراي ساحتهاي گوناگون و مراتب مختلف است و به اصطلاح فلسفي داراي حقيقتي تشكيكي است. از اينرو، كساني كه وارد درياي قرآني ميشوند، به تناسب كمالات وجودي خود در يك ساحت توانايي شناوري دارد. برخي به الفاظ و واژهها دل خوش كرده و برخي به مجادلات كلامي روي آورده و بعضي ديگر دربند بحثهاي عقلي، خويشتن را گرفتار ساخته و گروهي نيز به حقيقت قرآن روي آوردهاند. بنابراين، بايد گفت قرآن درجات و مراتب گوناگون دارد كه هركس بهنوعي از آن بهره ميجويد.
از نظر صدرالمتالهين، نه تنها گرفتار آمدن در دام الفاظ و واژهها، مانع رسيدن به حقايق قرآني است، بلكه وابستگي و تعلق خاطر به برخي از حوزههاي انديشه مانند كلام و فلسفه و جز اينها نيز مانع دستيابي به اين حقايق ميشود. وي علاوه بر انتقاد از كساني كه در بند الفاظ اسير شدهاند، از روش متكلمان و فيلسوفان نيز به سختي انتقاد ميكند و توجه صرف به روشهاي كلامي و فلسفي را ناكافي ميشمارد و از ياد بردن سنت و حديث و مجاهدتها و رياضتهاي شرعي و علوم مكاشفهاي و پيروي از هواي نفس و محبت دنيا را مانع رسيدن انسان به حقايق قرآني ميداند.
ملاصدرا در كتاب «تفسير القرآن الكريم: تفسير سوره سجده و حديد» با اين ويژگيها كلام الهي را تفسير ميكند كه مكتوبي خواندني است.
چاپ نخست كتاب «تفسير القرآن الكريم: تفسير سوره سجده و حديد» (جلد ششم) در شمارگان 2000 نسخه، 471 صفحه و بهاي 145000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما