گاهي اوقات در زندگي ما موقعيتهايي بهوجود ميآيد كه لازم است بگويي نه! بروي و ماجرا را براي كسي تعريف كني. كتاب «نه، به من دست نزن» ماجراي دختر كوچكي را ميگويد كه ياد گرفت اين حرفها را بزند.
«نه، به من دست نزن» نام كتابي نوشتهي «طوبا اورنگ» است كه دربارهي حد و حدود ارتباط با غريبهها، جواب رد دادن به خواستههاي نامعقول ديگران و اعتماد كردن به پدر و مادر را براي بچهها شرح ميدهد و تصويري از قرار گرفتن يك دختربچه در موقعيتي ناخواسته و عكسالعمل او را ارائه ميدهد.
نويسندهي اين كتاب، كارشناس ارشد روانشناسي است و سالها تجربهي كار با بچهها را دارد. او در آثارش كه در ردهي داستانهاي آموزنده قرار ميگيرند، تلاش ميكند در قالب داستان، بچهها را با مفاهيم مهم زندگي آشنا كند.
شخصيت اصلي كتاب «مليكا» در موقعيت بدي قرار ميگيرد. به خانهي دوستش «كتي» ميرود تا با هم كتاب بخوانند و بازي كنند؛ اما كتي خانه نيست و پدر او كتي را به خانه دعوت ميكند. مليكا حس خوبي نسبت به رفتارهاي پدر دوستش ندارد و به سرعت به خانهي خودشان ميرود و ماجرا را براي مادرش تعريف ميكند. واكنش مادر مليكا به اين ماجرا، يكي از مهمترين قسمتهاي كتاب است:
مليكا، اين سه كلمهي جادويي را هميشه بهخاطر بسپار تا ديگر در چنين تلههايي نيفتي: «نه، برو، بگو.»
«نه» يعني در مقابل خواستهي هر فردي، آشنا يا غريبه، اگر احساس كردي ميخواهد تو را مجبور به كاري بكند، محكم و بدون ترس يا خجالت بگو: «نه»... .
«برو» يعني سريع از پيش آن فرد برو، فرار كن ... .
«بگو» يعني سريع و در اولين فرصت، به نزديكترين فرد مورد اعتمادت مثل من، پدر يا معلمتان، همهي ماجرا را بگو... .
«نه، به من دست نزن» را موسسهي فرهنگي ـ هنري اورنگ آفرين در شمارگان 5 هزار جلد و با قيمت 600 تومان براي گروه سني "ب" و "ج" منتشر كرده است.
نظر شما