به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، نويسنده در اين كتاب همراه با تمركز بر شاكله قصهاي داستان، بر به كار بردن زباني شاعرانه و توصيفي تاكيد ورزيده است.
«قصه يك غول بياباني كه كنج بيابان حوصلهاش سر رفته بود و خسته شده بود از دست كوهها و تپههاي دور و برش و زل زده بود و به قصههاي اين و آن و گوش داده بود»، نام اصلي اين كتاب است كه به گفته فرياد شيري، دبير تحريريه نشر نگيما، پس از رمان «راز سكوت» با استقبال زياد مخاطبان اين ناشر در نمايشگاه امسال قرار گرفت.
به گفته آموختهنژاد، بنيان جلو رفتن اين داستان حسي و دروني است.
اين در حالي است كه در طول داستان، زبان روايت از عاميانه به شاعرانه و مخيل، در حال تغيير است.
بخشي از داستان اين كتاب اينگونه نوشته شده است:
«نزديكيهاي تخت جمشيد كه رسيد، فهميد كه دارد به ملك سليمان نزديك ميشود. تخت جمشيد با برج و باروهاي بلند و ستونهاي برافراشته و كاخهاي پر از رنگ سرجاي خودش ايستاده بود ...
نمي خنك از عطر بيدها و نارنجها بر جاده نشسته بود. هوا كم كم تاريك ميشد. از دور بوي خنك شهري بزرگ ميآمد. هوا گرگ و ميش بود. مهتابي زيبا به آسمان زده بود و نورش را به ستارهها ميداد..»
«قصه يك غول بياباني» نوشته علي آموختهنژاد، اسفند سال گذشته(89) به شمارگان 1200 نسخه از سوي نشر «نگيما» راهي بازار كتاب شد. اين كتاب 63 صفحه و قيمت آن 2 هزار تومان است.
آموختهنژاد، فارغالتحصيل رشته زبان و ادبيات فارسي از دانشگاه آزاد اسلامي است.
«يك پنجشنبه ، يك پيادهرو» نام مجموعه شعري از اوست كه از سوي نشر «معيار» منتشر و برگزيده جايزه شعر كارنامه شد.
شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۳:۱۸
نظر شما