عبدالله صلواتي، منتقد حاضر در نشست نقد و بررسي كتاب «مباني و اصول روش تفسيري ملاصدرا» بر ارزش و اهميت آن تاكيد كرد و گفت: ملاصدرايي كه ما در كشورمان شناختهايم قرآني نيست، در حالي كه اين كتاب وجه قرآني شخصيت علمي ملاصدرا را بر مخاطب ايراني نمايانده است./
فلاحپور در ابتداي اين نشست، گفت: طي صد سال اخير تحقيقات گستردهاي درباره آثار فلسفي ملاصدرا انجام شده كه اين روند پس از انقلاب نيز ادامه يافت. اما در اين ميان به تفسير ملاصدرا توجه چنداني نشده و كتاب مستقلي به صورت علمي آن را بررسي نكرده است.
وي كتابش را دومين اثري معرفي كرد كه به مباني و روش تفسيري ملاصدرا ميپردازد و افزود: زمينه شكلگيري آثار و مباحث بعدي نيز وجود دارد.
فلاحپور ادامه داد: بررسيهاي اين كتاب در دو بخش مباني و روش تفسيري سامان يافتهاند، اما بخش مباني گستردهتر از بخش ديگر آن است. در اين بخش ابتدا مختصري از ديدگاههاي مختلف بررسي و سپس ديدگاه ملاصدرا در بحث مباني مطرح شده است.
سپس كمپاني زارع گفت: آقاي فلاحپور به كمبود آثار علمي مرتبط با تفسير ملاصدرا اشاره كرد، اين در حالي است كه بهويژه در دهه هفتاد مقالات متعددي درباره تفسير ملاصدرا نوشته شدهاند كه ميتوان دست كم به بيست مقاله علمي قابل توجه در اين باره اشاره كرد.
وي افزود: نويسنده در ابتداي كتابش تفسير ملاصدرا را بزرگترين تفسير فلسفي خواند، در حالي كه انتظار ميرفت مهم بودن اين اثر با تفوق آن بر آثار ديگر نيز مشخص ميشد. همچنين نويسنده از فلسفي بودن كتاب سخن ميگويد، در حالي كه بيشترين اهتمام او در خلال كتاب بر عرفاني بودن آن است.
كمپاني زارع با اشاره به عدم تفكيك مباني از سوي نويسنده كتاب گفت: به همين دليل مخاطب در نخواهد يافت كه نويسنده از مسايل سخن ميگويد يا مباني. همچنين مباني مباحث مختلفي نظير معرفتشناسي و وجودشناسي نيز در كتاب مشخص نشدهاند. نكته ديگر اين كه نويسنده از كتاب «اسرار الآيات» ملاصدرا به عنوان منبع استفاده نكرده است كه اين مساله جاي سوال دارد.
فلاحپور گفت: قصد من از نبود آثار علمي درباره تفسير ملاصدرا، نبودن كتاب مستقل بود، هرچند تعداد مقالات منتشر شده درباره آن نيز اندكاند. همچنين درباره عدم استفاده از «اسرار الآيات» بايد بگويم كه كتاب «مفاتيح الغيب» بيش از ديگر آثار ملاصدرا گوياي مباني انديشه تفسيري اوست.
وي با اشاره به ادعايش در مقدمه كتاب مبني بر اين كه تفسير ملاصدرا مهمترين اثر فلسفي است، اظهار كرد: اين اعتقاد در نزد ملاصدراشناسان نيز وجود دارد. همان گونه كه حكمت متعاليه تفكر فلسفي، كلامي و عرفاني را شامل ميشود، در اين تفسير نيز با فلسفه محض روبهرو نيستيم و طبيعي است فلسفه و عرفان در اين اثر نزديك به هم باشند.
فلاحپور ادامه داد: آقاي كمپاني زارع معتقد است ديگران با توجه به اين مسايل، مباني و روش را به جاي هم به كار ميبرند كه به اعتقاد من درست نيست. بحث مباني، بحث جديدي است كه اخيرا از سوي غربيان مطرح شده است. مبنا و روش با يكديگر مرتبطند.، اما هويتي جدا از هم دارند و نميتوان آنها را به هم آميخت.
سپس صلواتي، بيان داشت: دغدغه روشمندي در اين كتاب قابل ملاحظه است. توجه به يك اثر تفسيري كمنظير و عدم حصر نظر در نگارش كتاب نيز از جمله موارد ارزشمند اين كتاب به شمار ميآيند. مستند بودن مطالب كتاب نيز يكي ديگر از محاسن آن است.
وي با اشاره به طرح دو ديدگاه متنگرايي و معناگرايي در مبحث ظاهر و باطن قرآن، گفت: نويسنده در كتاب به متنگرايي انتقاد ميكند، اگر اين نقد جدي گرفته شود، آيا ميتوان مانند گذشته ديدگاه معناگرايان را به عنوان اصل پذيرفت؟ معناگرايان معتقدند كه معنا از طريق شكافتن واژه حاصل نميشود، بلكه به واسطه اشراقات الهي به دست ميآيد. اگر نقد نويسنده بر متنگرايي را جدي بگيريم، تنها معصومان حق و توانايي تفسير را دارند و اين باور با آن چه نويسنده در ابتداي كتاب اذعان ميكند، متناسب نيست.
صلواتي با بيان اين كه «نويسنده كتاب از نقلقولها استفاده ابزاري كرده است» افزود: فلاحپور آن بخشي از نقلقولهاي متفكران را ذكر كرده كه مويد نظر او باشند. تكرار اقوال نيز يكي ديگر از ضعفهاي كتاب به شما ميآيد.
وي در پايان نقدهايش به اين كتاب بار ديگر بر ارزش و اهميت آن تاكيد كرد و گفت: اگر اين اثر از اهميتي برخوردار نبود، مباحث جدي و نقد نيز درباره آن صورت نميگرفت. ملاصدرايي كه ما در كشورمان شناختهايم قرآني نيست، در حالي كه اين كتاب وجه قرآني شخصيت علمي ملاصدرا را نيز بر مخاطب ايراني مينماياند.
فلاحپور در پاسخ به برخي از انتقادات اظهار داشت: آقاي صلواتي به تكراري بودن اقوال كتاب اشاره كرد، در اين باره بايد بگويم كه اين اقوال تكراري براي موضوعات متفاوت ذكر شدهاند و عنوانهاي آن نيز متفاوتاند. اين تكرارها به مقتضاي بحث انجام گرفته است.
نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران تا 24 ارديبهشت برپاست.
نظر شما