به گزارش خبرگزاري کتاب ايران(ايبنا)، اثر حاضر، نقش مديران بالاخص مديران مياني را در موفقيت سازمان‌ها، مورد بحث و بررسي قرار داده است.

جوامع از ابعاد اقتصادي، فرهنگي، سياسي و... از يكديگر متمايزند و دليل اين تمايز، تغييرات جوامع در طول زمان است. مديران سرنوشت سازان محيط خود بوده و بعضي از مديران براي سازمان‌هاي خود ثروت آفرين‌اند‌. امروزه صدها دانشگاه معتبر جهان دوره‌هاي عالي مديريتي ارائه مي‌كنند، ولي هنوز مديران كارآفرين كم‌يابند.

پيتر دراكر، پدر خوانده مديريت نوين، در مصاحبه‌اي مي‌گويد: «من فكر مي‌كنم بايستي جست‌وجو براي يك معيار مشخص عيني را كنار گذاشت و به چيزي كه من آن را شايستگي‌هاي فردي مي‌نامم پرداخت.»

بر اساس مطالب كتاب، براي پاسخ به اين سوال كه مديران اثربخش و تحول‌آفرين چه خصوصياتي دارند، مطالعات زيادي انجام شده است؛ از جمله «هنري مينتزبرگ» در سال 1973 با مطالعه فعاليت مديران در چند شركت، نظريه خود را در زمينه نقش‌هاي مديران مطرح مي‌كند و هم‌چنين «ديان‌ هاسكينگ» با مطالعه فعاليت 248 مدير در صدد پاسخگوئي به اين سوال برآمد كه مديران موفق در عمل چه كارهائي را انجام مي‌دهند. «استن شيه» مدير عامل شركت ايسر، توسعه 200 مدير اجرائي را در راس برنامه استراتژيك خود اعلام مي‌كند و مي‌گويد: شما مدير تربيت كنيد، همه چيز خودش مي‌آيد.

بارزترين خصوصيات جوامع، تغييرات پي در پي و لايتناهي است و انسان‌ها ذاتا بدنبال تغييرات در جهت مطلوب هستند و تا زماني كه زندگي جاري است، تلاش در جهت تغيير ادامه دارد. تحقيقات نشان مي‌دهد كه موفقيت سازمان‌ها تا حد زيادي مرهون شايستگي و صلاحيت‌هاي مديران بالاخص مديران مياني است چرا كه يكي از سطوح مديريت كه در تصميم‌سازي برنامه محور نقش اساسي داشته و در تصميم‌گيري راهبردي مديران عالي نقش كليدي دارند مديران مياني در سازمان‌ها هستند. هيچ سازماني را نمي‌توان يافت كه موفقيت پايدار و غير تصادفي را تجربه كرده باشد ولي از وجود مديري خردمند، كارا و شايسته برخوردار نباشد و از آنجا كه موفقيت يا شكست يك سازمان تا حد زيادي وابسته به مديريت آن است، ضروري مي‌نمايد كه در باب مديريت، به ويژه مديريت مياني و رفتارهاي مديران مياني در سازمان‌ها با رويكرد مديريت اسلامي تامل و انديشه كنيم.

انديشمندان مديريت، مديريت منابع انساني را شناسائي، انتخاب، استخدام، پرورش و تربيت نيروي انساني به منظور نيل به اهداف سازماني تعريف كرده‌اند و از اين‌رو انتخاب و انتصاب نيروي شايسته در هرسازمان، بخش عظيمي از اهداف مديريت منابع انساني را محقق كرده و تا حد زيادي وصول به اهداف سازماني را تسهيل مي‌كند. 

اهميت اين مقوله آنجا دو چندان مي‌شود كه موضوع مربوط به انتصاب مديراني باشد كه بعضا خود متولي انتخاب و انتصاب ديگرانند. لذا انتصاب مديران به ويژه مديران مياني، عاملي بسيار كليدي جلوه مي‌كند و چون وظائف، نقش‌ها و مهارت‌هاي مديران همانند مجريان چندان ساختار يافته نيست، از اين‌رو شناسائي افراد شايسته در اين سطح امري بس مشكل و پيچيده به نظر مي‌رسد.

امروزه نه تنها صاحب‌نظران توجه روز افزون به منابع انساني دارند، بلكه توجه ويژه‌اي به عامل انساني به عنوان عامل كليدي بهره‌وري نيز دارند و از آن به عنوان عامل راهبردي ياد مي‌كنند. در اين راستا نقش نيروي انساني به عنوان مدير و اشغال كننده پست مديريت، سبب افزايش سطح كيفي و كمي خدمات شده است.

انتصاب مديران، رمز موفقيت هرسازمان در جهت اثربخشي بيشتر خواهد بود. ميزان موفقيت سازمان‌ها در دست‌يابي به هدف‌هاي مورد نظر و ايجاد روابط رضايت‌بخش اجتماعي تا حد زيادي، در دست مديران است. اگر مدير وظيفه خود را به شيوه‌اي عالي انجام دهد، سازمان مي‌تواند به هدف‌هاي خود دست يابد. سازمان‌ها براي رسيدن به اهدافشان، منابع لازم را تامين مي‌كنند و آنها را به واحدهاي مربوطه تخصيص مي‌دهند. همه سازمان‌ها از افراد تشكيل مي‌شوند و در رابطه با منابع مورد نياز به ساير سازمان‌ها وابسته‌اند، سرانجام همه سازمان‌ها رهبر يا مديري دارند كه مسووليت او كمك رساندن به سازمان در راه تامين اهدافش است.

كتاب حاضر در 12 فصل، رفتارهاي مديران مياني در سازمان‌ها را مورد بررسي قرار داده است.

در انتهاي كتاب علاوه بر فهرست منابع اين اثر، فهرستي از آيات و روايات نيز، زينت‌بخش كتاب حاضر شده است.

چاپ نخست کتاب «رفتارهاي مديران مياني در سازمان‌ها با رويكرد مديريت اسلامي» در شمارگان 1000 نسخه، 144 صفحه و بهاي 28500 ريال راهي بازار نشر شد.