سه‌شنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۱:۱۳
تپش نبض فلسفه در كتاب دكتر  «ما و تاريخ فلسفه اسلامي»

دكتر غلامرضا اعواني در آيين رونمايي از كتاب «ما و تاريخ فلسفه اسلامي» نوشته دكتر رضا داوري اردكاني گفت: در اين اثر تنها دفاع از فلسفه اسلامي مطرح نيست، بلكه نويسنده به دنبال تبيين نسبت ما با فلسفه است. فلسفه در اين كتاب زنده است، زيرا آن را به عنوان يك پديده زنده بررسي مي‌كند.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، آيين رونمايي از كتاب «ما و تاريخ فلسفه اسلامي» نوشته دكتر رضا داوري اردكاني عصر ديروز(دوشنبه، 5 ارديبهشت) در تالار كمال دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران برگزار شد. در اين نشست، دكتر داوري اردكاني، حميدرضا آيت‌اللهي، رييس پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، حجت‌الاسلام علي اكبر رشاد، رييس پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي و دكتر غلامرضا اعواني، رييس موسسه حكمت و فلسفه ايران، سخنراني كردند.

ابتدا حجت‌الاسلام علي اكبر رشاد، دكتر داوري اردكاني را به لحاظ دانش و تدريس، عالمي جامع دانست و گفت: از چنين فردي انتظار مي‌رود كه تاريخ فلسفه بنويسد، زيرا تاريخ فلسفه به معناي تاريخ نيست، بلكه به معناي فلسفيدن است. امروزه در غرب بيش از آن كه به آرا و نظرات فلسفي بپردازند، به تاريخ فلسفه مي‌پردازند. نگارش چنين اثري از هر فردي ساخته نيست، چرا كه نيازمند اشراف بر مكاتب و آراي گوناگون است.

وي اين كتاب را با وجود فشردگي، اثري جامع دانست و گفت: در مقدمه كتاب، دكتر داروي اردكاني عنوان كرده است كه در اين اثر به دنبال رسم كردن خطي است كه مكاتب مختلف فلسفه اسلامي از فارابي تاكنون را به هم وصل ‌كند. در واقع، وحدت فلسفه و دين، عنصري است كه مكاتب ريز و درشت حكمي ما در طول تاريخ را به هم وصل مي‌كند.

رييس پژوهشگاه فرهنگ و انديشه ادامه داد: در اينجا بايد به نكته‌اي اشاره كنم كه شايد كمتر به آن توجه شده باشد. گاهي برخي از طلبه‌هاي فلسفه در دفاع از فلسفه يا فقه مسايلي را طرح مي‌كنند كه گويي نزاعي غيرفروكاهنده ميان فلسفه و فقه در جريان است. در بررسي مسايل به ظاهر چالشي ميان فقه و فلسفه خطاهايي وجود دارد. اين چالش ابتدا مواجهه‌اي ايدئولوژيك يا نزاعي تاريخي ميان فقه و فلسفه به نظر مي‌رسد و دليل آن، مخالف پنداشتن دين و فلسفه است، در حالي كه بررسي ماهوي، خلاف اين موضوع را نشان مي‌دهد. ابتدا بايد ديد عقل چه نقش و سهمي در فقه ما دارد.

وي با بيان اين كه «عقل جايگاهي برتر در فقه و دين دارد» تاكيد كرد: عقل حجت‌ساز است و كاركرد ابزاري در دين دارد.

حجت‌الاسلام رشاد اين اثر را متن خوبي براي تدريس تاريخ فلسفه اسلامي در دانشگاه‌ها به شمار آورد و گفت: اميدوارم پژوهشگران و دانشگاهيان بخش‌هاي مختلف اين كتاب را بخوانند و در آن تامل كنند.
سپس دكتر غلامرضا اعواني اين كتاب را شايسته بررسي‌هاي متعدد دانست و گفت: قرار است در موسسه حكمت و فلسفه نشست‌هايي براي بررسي جنبه هاي مختلف اين كتاب برگزار شود.

وي با بيان اين كه «اين كتاب تاريخ فلسفه هست و نيست» گفت: در اين اثر تنها دفاع از فلسفه اسلامي مطرح نبوده، بلكه نويسنده به دنبال تبيين نسبت ما با فلسفه است. بنابراين فلسفه‌اي كه در اين كتاب با آن روبه‌روييم، زنده است، چرا كه سبب مي‌شود فلسفه به عنوان يك پديده زنده مورد توجه قرار گيرد.

رييس موسسه حكمت و فلسفه ايران ادامه داد: «لئو اشتراوس» درباره تفاوت فلسفه مسيحي و اسلامي معتقد است كه مسيحيت قرون وسطي مجبور شد از خود در برابر فلسفه دفاع كند، اما در حوزه اسلام، اين فلسفه بود كه بايد از خود در برابر دين دفاع مي‌كرد.

اعواني با اشاره به انديشه مستشرقان درباره فلسفه اسلامي گفت: آنان فلسفه اسلامي را به طور كامل برگرفته از يونان و متعلق به گذشته مي‌دانند و اين تفكر آنان از ابن‌رشد لاتيني نشات مي‌گيرد. اين در حالي است كه ابن‌رشد تنها يك شارح بود. ابن‌رشد بر ابن‌سينا خرده مي‌گرفت كه چرا وي در آثارش از اقوال ارسطو استفاده نمي‌كند، در حالي كه ابن‌سينا مانند وي يك شارح نبود، بلكه يك فيلسوف بود. غربيان ابن‌رشد را پايان فلسفه مي‌دانند، در حالي كه ابن‌رشد هم‌دوره سهروردي بود و از آن دوران، تازه فلسفه آغاز شد.

استاد دانشگاه شهيد بهشتي يادآور شد: دكتر داروي اردكاني در اين كتاب به دنبال مشخص كردن نسبت ميان آسمان و زمين در فلسفه است. مقصود از آسمان، خداوند و الهيات است. او مساله فلسفه و كلام را نيز در كتابش بررسي مي‌كند. اين مساله در فلسفه غرب و اسلامي متفاوت است. در غرب، اين متكلمان بودند كه به كلام روي آوردند و در دنياي اسلام، اين فلاسفه بودند كه به مسايل كلام توجه كردند.

اعواني به ادعاي عده‌اي مبني بر يكي بودن فلسفه اسلامي با كلام اشاره كرد و گفت: عرفان، فلسفه و كلام مسايل مشترك دارند، اما بحث بر سر روش آنهاست. روش بررسي اين مسايل در اين سه حوزه متفاوت است و بنابراين ادعاي آن عده صحيح نيست.

وي با اشاره به استفاده اين كتاب از طيف گسترده‌اي از منابع پيشنهاد كرد كه اين اثر توسط مترجمي قابل، ابتدا به عربي و سپس زبان‌هاي ديگر ترجمه شود.

سپس آيت‌اللهي گفت: دكتر داوري يكي از افتخارات فلسفه امروز جهان است و اين گفته هرگز به معناي تملق نيست.

وي يادآور شد كه اين كتاب را بايد به عنوان حاصل مواجهه يك فرد با فلسفه اسلامي و غرب و همچنين مطالعه پنجاه ساله نويسنده در نظر گرفت. با نگارش اين كتاب و همچنين كتاب «ماجراي فكر فلسفي در جهان اسلام» اثر دكتر ديناني مي‌توانيم ادعا كنيم كه در كشور تاريخ فلسفه بومي داريم.

رييس پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي ادامه داد: نكته قابل توجه اين اثر، بررسي فلسفه اسلامي از سوي فردي است كه فلسفه اروپايي آموخته و تدريس كرده است. نسبت ما و فلسفه اسلامي در اين كتاب ما را به ياد تعبير «بودن ما در جهان» هايدگر مي‌اندازد.

ايت‌اللهي اين كتاب را حاصل شصت دهه تفكر دانست و گفت: يكي از مشكلات ما در حوزه فلسفه اين است كه عده‌اي بر اساس آموخته‌هايي بيش و كم، تعريفي از فلسفه در نظر مي‌گيرند و بر اساس همان تعريف، در پي پاسخ‌گويي به اين سوال برمي‌آيند كه آيا اساسا فلسفه اسلامي وجود دارد يا خير.

وي با تاكيد بر تخصص نخستين داوري اردكاني در فلسفه غرب گفت: از هيمن رو، غلبه نگاه تاريخي به فلسفه در اين كتاب مشهود است.

كتاب «ما و تاريخ فلسفه اسلامي» به تازگي از سوي انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط