دكتر حميد احمدي استاد دانشگاه در نشست تخصصي كتاب ماه تاريخ و جغرافيا كه به «هويت ملي و تاريخنگاري» اختصاص داشت، گفت: با جستوجو در آثار ايرانشناسان خارجي و داخلي، رديابي واژه ايران روشن شده است. واژه ايران بسيار كهن است و ميتوانيم نام ايران را در سدههاي كهن و متون اوستايي بيابيم.
دكتر حميد احمدي عضو هيأت علمي دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران گفت: عناصر سازنده هويت ملي يك مسايل بنيادي مانند سرزمين و محدوده آن، مسايل جغرافيايي، تاريخ سرزمين و هويت آن را شامل ميشود و در درون آن زبان را ميتوان مشاهده كرد.
وي افزود: عناصر ديگري مانند نياز سياسي دولت و كشور بحثهاي كلي آن است و آگاهي به اين موضوع نيز وجود دارد. هويت، شاخههاي گوناگوني دارد و يكي از آنها به نام هويت ملي است، اين نوع هويت به چيستي و كيستي يك فرد ميپردازد كه در چارچوب يك كشور زندگي ميكند و نشان ميدهد كه اين سرزمين نيز داراي مرزهاي خاصي است.
سرزمين، محور اصلي هويت ملي است
اين استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: اساس اصليترين محور هويت ملي سرزمين است زيرا بدون سرزمين، هويت ملي هيچ معنايي ندارد. تاريخ نيز متعلق به آن سرزمين است و هويت سرزمين از اهميت بسيار بالايي برخوردار است. پژوهشگراني كه به سرزمين توجه نكردند و بيشتر به تاريخ و زبان تأكيد كردند دچار گمراهيهاي شدهاند. بيشترين آگاهي مردم به يك سرزمين است و تاريخ ايران و آنچه به آن تعلق دارد يك مفهوم سرزميني محسوب ميشود.
مولف كتاب «بنيادهاي هويت ملي ايراني» افزود: هنگامي كه ميگوييم تاريخ ايران، هند و... عنصر اساسي آن سرزمين است، اقوام و گروههاي بسياري در اين سرزمينها زندگي كردهاند كه متعلق به همان سرزميناند و ايراني يا هندي محسوب ميشوند.
اقوام ايراني بومي اين سرزمين كهن محسوب ميشوند
وي در پاسخ به اين سوال كه آيا در شكلگيري ايران عنصر نژاد نقش جدي دارد يا نه؟ گفت: درباره نژاد و تبار نميتوان سخن گفت، همچنين اقوام با نژاد متفاوت است. در ايران بيشترين مسأله بر سر زبان است و گاه لهجه نيز ميتواند مهم باشد ولي ميدانيم كه تنها زبان ملاك نيست و بسياري از مسايل ديگر در هويت ملي اهميت دارد.
اين استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: ايران كشوري است كه اقوام آن بومي آن سرزميناند. در اقوام ايراني مسايلي مانند لهجه رنگ ميبازد و فرهنگ، اين موارد فرعي مانند زبان محلي را ميپوشاند. همواره تمامي تلاشها به دليل حفاظت از مرزها بوده است و سرزمين نيز اهميت ارزشمندي در همين مسأله دارد و بدون سرزمين هويت ملي هيچ معنايي ندارد.
تفاوت اصلي ايران سياسي و ايران فرهنگي
مولف كتاب «ايران: هويت، مليت و قوميت» افزود: ايران سياسي و ايران فرهنگي و تمدني دو مقوله در يك سرزمين محسوب ميشوند. در ايران سياسي مرزهاي موجود بايد حفظ شود و در تعريف ايران فرهنگي و تمدن، بهتر است كه بودن توجه به مسايل سياسي با شيوههاي فرهنگي آن آشنا شويم.
احمدي خاطرنشان كرد: فردوسي، حافظ، سعدي و... متعلق به مردمي است كه در ايران فرهنگي ميزيستهاند ولي ميبينيم آنچه مهم است مرزهاي فعلي سرزمين است كه چالشهايي را بهوجود آورده است. جامعه فعلي اين مرزهاي امروزي را باور دارد و ميبينيم كه بدون سرزمين مرزها دچار چالش ميشوند و فرهنگ نيز از بين ميرود.
جستوجوي نام ايران در كتيبههاي كهن تاريخي
وي در پاسخ به اين سوال كه اين سرزمين از چه زماني ايران ناميده شده گفت: با جستوجو در آثار ايرانشناسان خارجي و داخلي رديابي اين واژه روشن شده است. واژه ايران بسيار كهن است در كتاب «آرمان نامه» ميتوانيم نام ايران را در سدههاي كهن بيابيم. همچنين در متون اوستايي نيز نام ايران وجود دارد و پيش از هخامنشيان و در كتيبههاي كهن تاريخ ايران نام ايران به چشم ميخورد. ايرانملك، ايرانشهر، ايرانزمين و... در متون كهن ديده ميشود.
مولف كتاب «قوميت و قومگرايي در ايران: از افسانه تا واقعيت» افزود: ايران در دوره هخامنشيان جنبه قومي دارد، اين واژه در دوره هخامنشيان و ايرانيان تكامل پيدا ميكند. در دوره ساسانيان هويت مدرن و فرهنگ و سرزمين مشاهده ميشود. در دوره هخامنشيان واژه ايراني به نام قوم آريايي بود و بعد از آن تكامل يافت.
وي در پاسخ به اين سوال كه آيا مردم در گذشته خودآگاهي داشتند كه هويت ملي ايراني چيست؟ گفت: در گذشته و سدههاي تاريخي بسيار سخت بود زيرا هرودوت نيز در اين باره سخني نگفته بود كه مردم چگونه فكر ميكردند و به ظن و گمان ميتوان دريافت كه آگاهي بين مردمان وجود داشته است. مردم نمايندهاي به نام دولت داشتند و در دوره هخامنشيان و ساسانيان درجات مختلفي داشت است و دولت نيز تعريفي جداگانه در برداشت. بين اطباي سرزمين آگاهي وجود داشت كه ما ايراني هستيم.
بررسي آفرينش جهان در اسطورهها
وي افزود: ما متون فرواني داريم كه نشان ميدهد ايران كجاست و چه جهانبيني دارد؟ در فلسفه ايران و هفت اقليم از يك جهانبيني خاص برخوردار است و با بررسي اسطورهها درمييابيم كه آفرينش بشريت در ايران شكل گرفته است. زندهياد انجوي شيرازي كار مهمي انجام داد و با قراين نشان داد كه در گذشته بين مردم ايران نسبت به هويتشان آگاهي وجود داشته است.
مولف كتاب «سيري در انديشه حزب بعث در جهان عرب» افزود: ما در آثار نخبگان آگاهي ايرانيان را ميبينيم و اين مسأله از طرق مختلف نقل و انتقال پيدا كرده است. هويت ايراني و آگاهي از اين مسأله كه ما ايراني هستيم در واژه ايران و انيران به خوبي آشكار است و اين دو واژه نمونهاي از اين آگاهي است. واژه پارس در كتيبههاي هخامنشي بسيار كم است و بيشتر واژه ايران در آن مشاهده ميشود.
وي افزود: هويت ايراني را دولتها ساختهاند، هخامنشيان و ساسانيان هويتسازي كردهاند و با كوشش بسيار خداينامهها و متون كهن را ترجمه كرده و به دست ما سپردهاند. هويت چيزي است كه ساخته ميشود و در ادبيات ما اين مسأله رد نشده است. اما اين كه چه زماني اين هويت ساخته شده براي پژوهشگران و تاريخنگاران مهم محسوب ميشود.
نام ايران در اشعار انوري
مولف كتاب «ريشههاي بحران در خاورميانه» افزود: در اشعار انوري 8 بار از ايران نام برده شده است و نشان ميدهد كه هويت ايراني بسيار كهن است. همچنين در كردستان از نامهاي باستاني و كهن استفاده ميكردند و در درون ايران محلات و اقوام بسياري است كه عناصر فراگير كلام را در خود ميجستند.
سلسله نشستهاي تخصصي كتاب ماه تاريخ و جغرافيا به كوشش ماهنامه تاريخ و جغرافيا و موسسه خانه كتاب برگزار ميشود و هر بار موضوعي محوري را پيگيري ميكند و پس از نقد و بررسي با استادان تاريخ، كارشناسان و پژوهشگران در كتاب ماه تاريخ و جغرافيا در بخش گفتوگو منتشر ميشود.
نظر شما