جمعه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۱۳:۲۸
همکاری نویسندگان عرب و ایرانی در نگارش مجموعه داستان کوتاه با موضوع فلسطین

نسخه نهایی مجموعه داستان کوتاه مشترک محمدحسن ابوحمزه، نویسنده حوزه مقاومت و دفاع مقدس کشورمان و سنا الشعلان، نویسنده فلسطینی آماده شده و به زودی منتشر خواهد شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، اخیرا در کاری مشترک محمدحسن ابوحمزه، از پرکارترین نویسندگان کشورمان در حوزه داستانک قدس و فلسطین و سنا الشعلان، نویسنده فلسطینی ساکن اردن مجموعه داستان کوتاهی شامل 20 اثر را به نگارش درآورده و آماده چاپ کرده‌اند. این امر بهانه‌ای شد تا در گفت‌وگو با ابوحمزه به بررسی ادبیات مقاومت و چند و چون این فعالیت فرهنگی مشترک بپردازیم.

جمعه پایانی ماه مبارک رمضان مصادف با روز قدس است، لطفا درباره جایگاه روز قدس در ادبیات معاصر توضیح دهید.
ادبیات، زبان مشترک ملت‌هاست و ادبیات عرب و ادبیات ایرانی سابقه و اشترکات زیادی با هم دارند.  امروز که نویسندگان ایرانی و عرب کمتر با هم ارتباط دارند، داستان می‌تواند یکی از پل‌های ارتباطی ملت‌ها باشد. داستان در جایی متولد می‌شود که حوادث و رویدادهای جدید در آنجا باشد. داستان با بحران آغاز می‌شود و سال‌هاست بحران در فلسطین آغاز شده و هر روز گسترش می‌یابد . از دل همه آن مرارت و مبارزات مردم فلسطین، داستان‌های زیادی می تواند خلق شود و می‌توان گفت نگارش داستان، سلاح نویسنده در همراهی با مردم مظلوم فلسطین است.

چه راهکاری را برای آشنایی و ارتباط بیشتر نویسندگان جهان اسلام با هم پیشنهاد می‌کنید؟
امروز در دنیای ارتباطات ، تبادل اطلاعات از طریق فضای مجازی بسیار مفید و مغتنم است. اخیرا با برپایی یک جشنواره بین‌المللی  داستان، نویسندگان بیشماری از کشورهای اسلامی پای کار آمدند که به ادبیات ایران ابراز علاقه و تمایل داشتند. زبان مشترک همه نویسندگان جهان اسلام، پس از پیامبر (ص)، فلسطین است.

درباره نحوه شکل‌گیری طرح تالیف کتاب مشترکتان با سنا الشعلان، نویسنده فلسطینی توضیح دهید.
سنا الشعلان، نویسنده فلسطینی ساکن اردن، علاوه بر کسب موفقیت در کشور اردن وجهان عرب در دنیا به عنوان یک نویسنده داستان کوتاه مشهور است. وی چندین عنوان کتاب دارد و افتخارات زیادی هم کسب کرده است. سنا کامل احمد الشعلان، نویسنده جوان معاصر اردنی از نسل نویسندگان مدرن عرب است که فلسطینی دارد، زیرا خانواده‌اش از روستای بیت نطیف در ناحیه الخلیل می‌آیند. دارای مدرک دکترای ادبیات مدرن است و به عنوان استاد دانشگاه در همین رشته در دانشگاه اردن در اردن کار می‌کند و رمان، داستان کوتاه، تئاتر، فیلمنامه و ادبیات کودک می‌نویسد. وی سال 2008 در نظرسنجی عربی که توسط مجله سیداتی منتشر شد، به عنوان یکی از 60 زن موفق عرب انتخاب شد و از سوی سازمان بین ‌المللی صلح و دوستی جایزه ستاره صلح را برای سال 2014 دریافت کرد. وی منتقد، گزارشگر رسانه و مطبوعات برخی از مجلات عربی و از فعالان حقوق بشر، زنان، کودکی و عدالت اجتماعی و عضو بسیاری از مجامع ادبی است و حدود 60 جایزه بین‌المللی، عربی و محلی در زمینه‌های رمان، داستان کوتاه، تئاتر، ادبیات کودکان و پژوهش‌های علمی دریافت کرده است. همکاری ما از آنجا آغاز شد که پس از گفت‌وگو وتوافق مبنی بر چگونگی کار، وی 12داستان کوتاه با موضوع فلسطین نوشته و در اختیار من گذاشت. داستان‌ها را به مترجم سپردیم و ترجمه شد. من نیز چندین داستان کوتاه راجع به مقاومت فلسطین نوشتم که در مجموع یک مجموعه با 20 داستان کوتاه شکل گرفت.

داستان‌های کتاب چه مشخصاتی دارند؟
داستان‌ها با یک روند منطقی از داستان کوره‌های آدم سوزی خیالی شروع شده و با  مهاجرت غیر قانونی‌، تصاحب خانه و زندگی اعراب، قتل و غارت و مبارزه مردم فلسطین ادامه پیدا کرده‌اند و سپس روزمرگی‌های مردم فلسطین از نگاه یک کاسب، معلم، زن خانه‌دار، نقاش و غیره به تصویر کشیده شده است.

کتاب در چه مرحله‌ای از روند چاپ قرار دارد؟
نسخه نهایی کتاب آماده و ویراستاری شده و به دنبال شرایطی برای سفر نویسنده اردنی به کشور هستیم تا پس از انجام مراحل قانونی، چاپ کتاب به سه زبان فارسی، عربی و لاتین همزمان انجام شود.

نمونه داستان خانم سناالشعلان
حیرانی
سی‌سال از گم شدن فرزندش می‌گذشت. از همان روز که باندهای مسلح صهیونیست به روستای‌شان در طولکرم حمله کردند و همه چیز را به یغما بردند و هر آن‌کس را که از دم تیغ نگذراندند به ضرب گلوله کشتند و آنان را که سرنوشت برای‌شان مرگ را رقم نزده بود آواره و سرگردان کردند. در تب و تاب آن مرگ و فرار بود که کوچک‌ترین کودکش گم شد. سی‌سال از عمرش را در جست‌وجوی او سپری کرد. همه پناهگاه‌ها، بیمارستان‌ها، زندان‌ها و حتی روی سنگ قبرها را به دنبالش گشت و در چهره تمام هم‌سن و سالانش دقیق شد، بلکه فرزندش را پنهان در پس چهره یکی‌شان بیابد. ولی هیچ وقت نتوانست پیدایش کند. هفت تن از پسرانش را در راه دفاع از فلسطین شهید داده بود و آنان را تقدیم خاک وطن کرده‌بود و هم‌چنان به دنبال فرزند هشتمش می‌گشت، نه برای آن‌که او را در آغوش بگیرد، بلکه برای این‌که او را نیز به‌عنوان شهید تقدیم وطنش کند. زیرا نذرکرده بود همه فرزندانش را فدای فلسطین کند و باید هرطور شده این نذر مقدس را ادا می‌کرد...
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها