پنجشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۲ - ۱۴:۳۳
قصه‌گویی فتح بابی برای نکات ارزشمند شب یلداست/ ۵ نکته یلدایی که نباید از یاد برد!

علی خانجانی، قصه‌پژوه و گردآورنده مجموعه «فرهنگ قصه‌شناسی یلدا» گفت: قصه‌گویی به جهت لذت‌بخشی ذاتی خود می‌تواند فتح بابی باشد برای ورود به پرداختن به نکات ارزشمند یلدایی و این را به جد بپذیریم که یلدا و مناسبت‌های ملی دیگری از این دست، حکم مفصل‌هایی را دارند که اجزاء پیکرۀ هویتی ما را به هم متصل می‌کنند و از ازهم‌پاشیدگی و فروپاشی هویت و تاریخ ما جلوگیری می‌کنند.

سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، فاطمه نعمتی: در آخرین روز پاییز ۱۴۰۲ به سر می‌بریم؛ آخرین روزی که به شبی خاطره‌انگیز ختم می‌شود. شب چلّه یا همان یلدا، آغاز است و پایان. این شب هم پاییز را به اتمام می‌رساند و هم زمستان را آغاز می‌کند. به همین دلیل می‌تواند شبی پر از قصه و حکایت و روایت باشد؛ گفتنی‌هایی که نسل‌های مختلف را کنار هم بنشاند و یک سرگرمی مشترک برایشان بسازد.

به بهانه فرا رسیدن یلدا با علی خانجانی گفت‌وگو کرده‌ایم. مجموعه ۱۶ جلدی «فرهنگ قصه‌شناسی یلدا» به کوشش او گردآوری شده است. این اثر، هشت هزار روایت شفاهی به ثبت رسیده از قصه‌های ایرانی را در دل خود جای داده است که منبعی شود برای رجوع خانواده‌ها تا برای فرزندان‌شان قصه‌های کهن بخوانند و از ادبیات پیشینیان صحبت کنند. این مجموعه را انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ رسانده است. گفت‌وگوی ما با خانجانی را در ادامه می‌توانید بخوانید:

- مجموعه ۱۶ جلدی «فرهنگ قصه‌شناسی یلدا» حاصل تلاش و فعالیت چند نفر در چه بازه زمانی است؟

«فرهنگ قصه‌شناسی یلدا» بخشی مستقل از دانشنامه بزرگ «قصه‌ها و افسانه‌های ایرانی» است که بیش از هشت هزار روایت از قصه‌های شفاهی به ثبت رسیده را به قصه‌پژوهان و دوست‌داران قصه‌ها و افسانه‌های ایرانی معرفی می‌کند. این مجموعه که نزدیک به ۱۰ هزار صفحه مطلب را در دل خود جای داده است، برآیند یک تلاش پنج‌ساله است و حدود ۷۵ نفر اعم از مشاور، قصه‌پژوه، ویراستار، تدوینگر و برنامه‌نویس رایانه‌ای در شکل‌گیری آن نقش داشته‌اند.

- آیا قصه‌ها و روایت‌های جمع‌آوری‌شده این ظرفیت را داشتند که این مجموعه تعداد جلد بیشتری داشته باشد؟

همان‌طور که در پاسخ به پرسش پیشین عرض کردم، این مجموعه بخشی است از یک دانشنامه که به جمع‌آوری قصه‌های شفاهی به ثبت رسیده تا سال ۱۳۹۰ شمسی اختصاص داشته است. هرچند که ما به کمک مشاوران کارآشنا تقریباً تمامی کتاب‌های دربردارندۀ قصه‌ها را تا آن زمان شناسایی و تهیه کرده‌ایم؛ اما ممکن است کتاب‌های دیگری هم وجود داشته‌اند که از چشم ما پوشیده مانده باشند. البته در این خصوص باید خدا را شاکر بود از اینکه در سرزمینی زندگی می‌کنیم که از جهت داشتن قصه و افسانه یکی از غنی‌ترین کشورهای جهان است و به طور خلاصه در پاسخ به شما باید بگویم که بله؛ قصه‌ها و افسانه‌های شفاهی و مکتوب موجود در فرهنگ این دیار به قدری زیاد است که اگر بخواهیم هر کدام از آن‌ها را مثل همین «فرهنگ قصه‌شناسی یلدا» در یک صفحه معرفی کنیم، به یک مجموعۀ بسیار بزرگ‌تر نیازمندیم و در این بخش ما فقط موفق به گردآوری قصه‌های شفاهی بوده‌ایم و هنوز سراغ قصه‌های اصطلاحاً مکتوب مثل آنچه که در منابع ادبیات داستانی ما نظیر گلستان، شاهنامه، قابوسنامه، کلیله و دمنه و دیگر کتاب‌های از این دست آمده، نرفته‌ایم که اگر این اتفاق ممکن می‌شد شما شاید به جای یک مجموعۀ ۱۶ جلدی، با یک مجموعۀ ۷۰،۸۰ جلدی یا حتی بیشتر روبرو می‌شدید.

برای مثال من در مجموعۀ دیگری تحت عنوان «از قصه تا قصه‌گویی» که فقط تعداد قصه‌های ۲۰ کتاب از ادبیات داستانی را بررسی کرده‌ام، نزدیک به پنج هزار حکایت را شناسایی کرده‌ام و این مشتی است نمونۀ خروار. امیدوارم روزی این زمینه برای قصه‌پژوهان ایرانی فراهم شود تا تمامی قصه‌ها و افسانه‌های این دیار، مورد بازشناسی و کنکاش قرار گیرند و ما بتوانیم ضمن نشان‌دادن لیاقت و پاسداری از این ذخایر گران‌قدر، با معرفی ارزش‌های رفتاری نهفته در قهرمانان و شخصیت‌های قصه‌ها و افسانه‌هایمان، فرهنگ اصیل و ارزشمند خود را به جهانیان بشناسانیم.

- همه قصه‌ها، روایت‌ها و افسانه‌هایی که در این مجموعه آمده مرتبط به یلدا و آیین شب یلدا هستند؟

تمامی قصه‌ها و افسانه‌هایی که در این فرهنگ به مخاطب معرفی شده، از این قابلیت برخوردارند که در «شب یلدا» که یکی از شاکله‌های اصلی آن «قصه‌گویی» است، استفاده شوند؛ ولی این به این معنا نیست که قصه‌ها تماماً به موضوع «یلدا» و آیین این شب بپردازند. قصه‌ها و افسانه‌های این مجموعه موضوعات مختلف اجتماعی را دربر می‌گیرند که به نوعی درس زندگی می‌دهند و همان‌طور که پیش‌تر گفته شد به روشی شفاهی و سینه به سینه نسل به نسل از پیشینیان به ما رسیده‌اند.

- آیا به یاد دارید که با توجه به حجم قصه‌ها و افسانه‌ها، در کدام شهر یا استان کشور به مقوله یلدا پررنگ‌تر پرداخته می‌شد؟

در این مجموعه ما به دنبال کشف این موضوع نبوده‌ایم و چنانچه از نامش پیداست کار ما فقط معرفی قصه‌ها و افسانه‌های شفاهی بوده که البته در کنار آن علاوه بر چکیده روایات، اطلاعاتی درباره منبعی که روایت از آن استخراج شده، راوی و گردآورنده روایت، همچنین اطلاعات مربوط به ناشر، محل و تاریخ نشر و نوبت چاپ ارائه می‌شود. در بخش یافته‌های پژوهشی که توسط قصه‌پژوهان شناسایی شده نیز بن‌مایه‌هایی که روایت بر اساس آن‌ها شکل گرفته، شخصیت‌های روایت اعم از شخصیت‌های انسانی و غیر انسان مثل دیو و پری و شخصیت‌های حیوانی موجود در روایت، پیام اصلی روایت، پیام‌های فرعی برخاسته از روایت و گروه سنی مناسبی که می‌توانند مخاطب روایت باشند، به مطالعه‌کننده ارائه می‌شود.

در بخش پندستان این مجموعه که به نمایه‌ها اختصاص دارد، تمامی پیام‌های اصلی و فرعی برخاسته از روایات به صورت الفبایی تنظیم شده و مخاطب می‌تواند در کمترین زمان ممکن به روایت یا روایت‌هایی که دربردارنده پیام مورد نظرش هستند، دسترسی داشته باشد و از آن برای منظوری که دارد استفاده کند.

و اما در خصوص پرسش شما باید بگویم که معرفی قصه‌ها و افسانه‌های هر منطقه به وجود تعداد فرهنگ‌دوستان و اندیشمندان این حوزه در آن منطقه بوده است. در شناسایی منابع ما متوجه شدیم که استان‌های خراسان بزرگ، کرمان، آذربایجان‌ها، خوزستان، مرکزی، سیستان و بلوچستان، کردستان و کرمان در خصوص گردآوری قصه‌ها و افسانه‌های خود نسبتاً بیشتر از بقیه کار کرده‌اند.

قصه‌گویی فتح بابی برای نکات ارزشمند شب یلداست/ متأسفانه شب یلدا در یک دورهمی ساده و گرفتن فال خلاصه شده

- پژوهشگرانی مانند شما درصدد این هستند که یلدا و آیین شب یلدا هر چه بیشتر در جهان شناخته شود؛ اما ما می‌بینیم که در کشور خودمان هم کم‌کم یلدا دارد با رسوم دیگری آمیخته می‌شود و کودکان و نوجوانان امروز آن‌چنان شبیه به گذشته یلدا را نمی‌شناسند. علت را در چه می‌بینید؟

از اینکه من و همکارانم در این مجموعه نقش کوچکی در تهیۀ خوراک فرهنگی برای این شب بزرگ و به یادماندنی داریم خوشحال‌ایم و به عنوان یک ایرانی به خود می‌بالیم. اما درباره مشکلی که مطرح فرمودید؛ همان‌طور که خودتان اشاره کردید، علت و مشکل به ناشناس‌ماندن نکات و ارزش‌های این شب است و متأسفانه شب یلدا در یک دورهمی ساده و شاید گفتن یک قصه و گرفتن یک فال خلاصه شده که همین اندک هم در همه جا به طور کامل انجام نمی‌شود. حال آنکه دلایل بسیار زیادی برای نکوداشت و پاسداری از این شب وجود دارد که پرداختن به تمامی آن‌ها شاید در حوصلۀ این گفت‌وگو نگنجد اما به طور خلاصه به چند نکته اشاره می‌کنم.

اولین نکته یلدایی که شوربختانه کمتر به آن توجه شده و بیان گردیده، هوش، ذکاوت و دقت دانشمندان ایران‌زمین در آن روزگار بوده است که بی‌آنکه از سنجه‌های دقیق امروزی بهره‌مند باشند، با چه دقت و ظرافتی پی برده‌اند که آخرین شب پاییز تنها یک دقیقه یا کمی بیشتر، با شب‌های پس و پیش خود فرق دارد و طولانی‌تر است. این ظرافت نظر و باریک‌اندیشی، خود جای تحسین فراوان دارد و بیانگر توان بالای فکر و اندیشه ایرانیان در آن روزگاران است. پس، از ایران و ایرانی عجب نیست که در قرن بیست‌ویکم عزیزانی چون پروفسور محمود حسابی و مریم میرزاخانی را در عرصه ریاضیات به جهانیان می‌شناساند. افتخارآفرینان جوان و برجسته‌ای که همچنان در المپیادهای فیزیک و ریاضی می‌درخشند و پرچم پرافتخار ایران را به اهتزاز درمی‌آورند، از سلاله علمی همان دانشمندان هستند و ریشه در گذشته‌های بسیار دور دارند.

دومین نکته یلدایی حرکت خداپسندانه تکریم و بزرگداشت بزرگ‌ترهای خانواده است که در فرهنگ اسلامی آن را تحت عنوان صله ارحام می‌شناسیم و به دفعات از طرف پیشوایان دین و مذهب به آن سفارش شده‌ایم. بزرگ‌ترهای خانواده، هم از جهت حق و حقوق تربیتی بر ما و پدران و مادران‌مان، هم از نظر تجربیات گرانبهایی که از زندگی اندوخته‌اند در فرهنگ ارزشمند ایرانی‌اسلامی جایگاه رفیع و بلندی دارند و دیدار و گفتار با آن‌ها، کاری نیکو و پسندیده است. این دیدار در یلدا از زیوری کلامی نیز بهره‌مند می‌شود و تجارب ایشان را با رنگ و لعابی هنرمندانه و در قالب قصه و افسانه به گوش جان می‌شنویم. قصه‌ها و افسانه‌هایی که بزرگ‌ترها بیان می‌کنند، در کنار پند و اندرزهای فراوانی که دارند، خود عامل انتقال تجارب پیشینیان در مسیر زندگی بوده و راه و رسم برخورد با مشکلات را با بیانی هنرمندانه و غیرمستقیم به ما آموزش می‌دهند. قصه‌گویی این عزیزان خود، عامل پیوند نسل‌ها بوده و از بیماری گسست نسلی که گریبان‌گیر بعضی از جوامع شده، جلوگیری می‌کند. خاطرات شیرین و ماندگاری که ما از قصه‌های پدربزرگ و مادربزرگ‌هایمان داریم، همیشه و همواره یاد آن‌ها را در دل‌هایمان زنده و روشن می‌دارد و روح و جان‌مان را می‌نوازد.

سومین نکته یلدایی صلح‌دوستی و پرهیز از ستیزه‌جویی است. یکی از آیین‌های ایرانیان در فردای شب یلدا یعنی روز اول دی‌ماه که آن را «دیگان» یا «خور روز» نیز گفته‌اند، خودداری از هر نوع جنگ و ستیز بوده است. در این روز که تعطیل عمومی بوده، مردم از انجام کوچک‌ترین کارهای بد و ناپسند از دروغ و ریا گرفته تا پرخاشگری و غیبت خود را منع کرده و در این روز حتی از هرگونه کشتار دام و طیور نیز پرهیز داشته تا آن‌جا که آسیب‌رساندن به گیاهان را نیز زشت و ناپسند می‌شمرده‌اند. پرهیز ایرانیان از جنگ در این روز را، نیروهای درگیر در جنگ نیز رعایت می‌کرده و به اصطلاح امروزی آتش‌بس برقرار می‌شده و دیده شده که در بسیاری از موارد همین آتش‌بس یک‌روزه به صلحی دائم و ماندگار تبدیل می‌شده است. گفته شده که در چنین روزی همگان از دارا و ندار با لباس‌های ساده و برابر بی‌آنکه شاه و رعیت از هم تمیز داده شوند از خانه بیرون می‌شدند و پیروزی روز بر شب را به یکدیگر تبریک می‌گفته‌اند. در این روز افراد حتی از دستوردادن به یکدیگر پرهیز کرده و یک ارتباط کلامی کاملاً محترمانه میان شهروندان حاکم می‌شده.

چهارمین نکته یلدایی دوستی با طبیعت و به تعبیر امروزی حفظ محیط زیست است. گفته شده که در «خور روز» ایرانیان نهال درخت‌های کاج و سرو را که مظهر مقاومت در برابر سرما می‌دانسته‌اند، به نشان دوستی و مهرورزی در مقابل خانه‌های یکدیگر می‌کاشته و نذر می‌کرده‌اند تا در صورت تداوم دوستی، سال دیگر نهالی دیگر نیز بکارند. گفته شده که آراستن کاج و سرو در ایام کریسمس از این رسم ایرانی اقتباس شده که ای کاش چون ایرانیان به کاشت درخت می‌انجامید.

پنجمین نکته یلداییبزرگداشت میلاد خورشید در روز اول ماه دی «خور روز» است. این اتفاق مبنای علمی و نجومی دارد و همان‌طور که می‌دانید از اول دی به بعد بر میزان تابش خورشید و مقدار روز افزوده می‌شود تا در اول فروردین میزان شب و روز یکی می‌شود. موضوع زایش خورشید در اول دی ماه، بعد از ایرانیان مورد توجه سایر ملل نیز قرار گرفته و گفته شده که کلمه «Day » که در انگلیسی به معنای روز است، از «دی» ایرانیان که حکایت از روز به دنیا آمدن خورشید است، گرفته شده.

آیا اگر فقط همین پنج نکته به بهانه یلدا برای کودکان و نوجوانان گفته شود و آن‌ها پی به درک بالا و فرهنگ غنی نیاکان خود ببرند، به داشتن چنین پیشینه و فرهنگی نخواهند بالید؟ بنابر این شایسته و بایسته است که با درک درست و شناخت لازم از آیین‌های ملی و برقراری پیوند میان آن‌ها با ارزش‌های فرهنگ دینی و اعتقادی، ضمن تلاش برای حفظ و نکوداشت آن‌ها، به تقویت ریشه‌های هویت همگان به‌ویژه آینده‌سازان‌مان بکوشیم و آن‌ها را در برابر تندباد حوادثی که ملیت، دین و هویت ما را نشانه گرفته‌اند حفظ کنیم.

- چه می‌توان کرد که یلدا در کشور خودمان و بین کودکان و نوجوانان امروز جایگاه بهتری پیدا کند؟

برای دسترسی به این مهم ابتدا نیاز به درک و فهم درست بزرگان و اولیای تربیتی از چگونگی پیدایش و تکریم یلدا داریم و بعد از آن به یک عزم ملی و جدی محتاج‌ایم. برای نمونه در کنار دعوت از اندیشمندان در این خصوص در رسانه‌های دیداری و شنیداری، برای آینده‌سازان میهن نیز باید خوراک لازم را تدارک دید و نکات مرتبط با این شب و چرایی نکوداشت آن را بازگو کرد. روز اول دی‌ماه که همان دیگان یا خور روز است، می‌توان در مدارس زنگ قصه‌گویی را به صدا درآورد و برای خورشید که مظهر نور، روشنایی و آگاهی است، جشن تولد نمادین گرفت و با ایجاد فضایی شاد، خاطره‌ای خوش از یلدا و دانش مرتبط با آن در ذهن کودکان و نوجوانان، نقش بست.

- قصه و قصه‌گویی در شب یلدا حال‌وهوای این آیین را تغییر می‌دهد و راهی هم است برای شناساندن فرهنگ قدیمی یلدا. نظر شما چیست؟

کاملاً با شما هم‌عقیده‌ام و بر این باورم که قصه‌گویی به جهت لذت‌بخشی ذاتی خود می‌تواند فتح بابی باشد برای ورود به پرداختن به نکات ارزشمند یلدایی و این را به جد بپذیریم که یلدا و مناسبت‌های ملی دیگری از این دست، حکم مفصل‌هایی را دارند که اجزاء پیکرۀ هویتی ما را به هم متصل می‌کنند و از ازهم‌پاشیدگی و فروپاشی هویت و تاریخ ما جلوگیری می‌کنند. هر تلاش و حرکتی که اصحاب فرهنگ و رسانه در خصوص بازگویی و معرفی چنین مناسبت‌هایی دارند بدون شک اقدامی است شایسته و درخور تحسین و من نیز در همین جا از شما که این گفت‌وگو را ترتیب داده‌اید صمیمانه تشکر می‌کنم و امیدوارم در جهاد وطن‌دوستی و فرهنگ‌شناسی ایرانیان فرهیخته موفق و سربلند باشید.

برچسب‌ها

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • سوسن خانجانی DE ۱۹:۳۴ - ۱۴۰۲/۰۹/۳۰
    همچنانکه اجداد و پدران و پیشینیان ما به این رسم و رسومات کهن ارج میدادن و با برگزاری و بزرگ داشت انهاهر سال یاد و خاطراتشان را در قلبمان زنده نگه داشتن ما هم باید نسل به نسل به فرزندانمان با گفتن خاطرات و قصه های شیرینی که مربوط به شب یلداست این رسم بزرگ و دیگر رسومات رو همیشه پر رنگ تر کنیم و نگذاریم که با کمرنگ کردن اینها خدای نکرده از بین بروند . زنده باد استاد گرانقدر جناب اقای خانجانی

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط