چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۸:۵۸
برای برهم‌زدن بازی انتخابات «تدارکاتچی» آمد

نویسنده آبادانی مقیم شیراز در نخستین کتاب سه‌گانه خود درباب سیاست، به نقش رییس جمهور به عنوان تدارکاتچی پرداخته است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در فارس، تدارکاتچی عنوان کتابی که موضوع آن مناسب با حال و هوای این روزهای انتخاباتی است. این کتاب داستان مردی از رجال سیاسی است که نامزد ریاست جمهوری شده و در جریان تبلیغات انتخاباتی خود کاملا غافلگیرانه با مرگ خود روبه‌رو می‌شود، اما روح خود را تسلیم مرگ نمی‌کند و سعی می‌کند با جسمی که در حال تجزیه‌شدن است به جبران اشتباهات چندین ساله خود در سیاست بربیاید و باز‌ی‌های سیاسی را برهم بزند و تعریفی جدید از سیاست و مملکت‌داری را ارائه دهد.
 
داستان این کتاب به طرز شگرفی و به شیوه‌ای جذاب نوشته شده که خواننده را درگیر کرده و به گفته عبدالرضا کمال نادیان نویسنده این کتاب، مخاطب آن، در وهله نخست مسئولان و کارگزاران نظام هستند و ماجرای آن می‌تواند تلنگری به دولتمردان باشد و از طرفی نیز مردم دیگر مخاطب اصلی این کتاب هستند تا در وعده‌های انتخاباتی تفکر کنند و با توجه به تاثیرگذاری چندبُعدی هر برنامه، اقدام به انتخاب صحیح افراد کنند.
 
در ادامه با این نویسنده جوان ساکن شیراز که اصالتا اهل آبادان است، به گفت‌وگو نشسته‌ایم و او از شروع ایده داستان تا شخصیت‌پردازی قهرمان آن و مشکلات نویسندگی در ژانر سیاسی می‌گوید.
 
ایده داستان تدارکاتچی از کجا در شما ایجاد شد؟
زمانی‌که مناظره‌های تلویزیونی انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم را نگاه می‌کردم، از حجم بالای تخریب کاندیداها توسط رقبایشان و غیبت بزرگ مردم و کشور در بحث‌ها و مناظرات حیرت کردم و بعد از آن فکر و تخیلم را به کار بردم که اگر یک نفر قرار باشد از جنس مردم در این مناظرات شرکت کند و بخواهد از توده و ایران حرف بزند، این کشمکش‌ها به چه صورتی درمی‌آیند و بحث‌ها به کجا می‌رسد و این شد که تدارکاتچی را نوشتم.
 
آیا نوشتن در ژانر سیاسی محدودیت‌هایی هم دارد؟ به نوعی از مشکلات نوشتن در ژانر سیاسی بگویید.
جدای از مسائل موجود در نویسندگی خلاق که در تمام ژانرها مشترک است. در ژانر سیاسی با دو کنش و واکنش روبه‌رو هستیم. یکی در خود داستان و اینکه چه نقدی به سیستمی که در حال ارزیابی آن هستی وارد است و احیانا چه پیشنهادی می‌توانی برای بهبود شرایط داشته باشی که این مورد یا دانسته فرض ‌شده مثلا در کتاب‌های که در این ژانر نوشته می‌شود غالبا الگویی از تمدن غربی مد نظر است و یا اصلا صحبتی از جامعه‌ ایده‌آل نمی‌شود. دوم کنش داستان در مخاطب کتاب و واکنشی که از آنها دریافت می‌شود. باید این واقعیت را پذیرفت که گروه‌هایی در جامعه درست برخلاف داستان ما فکر می‌کنند و اولویت‌های سیاسی دیگر دارند و ممکن است مطالب کتاب را برنتابند.
 
 هدف شما از نوشتن این کتاب چه بوده است؟
یک چیزی را بگذارید همین اول کار بگویم. هر خلق محتوا و کتابی لزوما برای آموزش یا اندرز نیست. بسیاری از داستان‌ها جنبه سرگرم‌کننده دارند؛ هرچند ممکن است موضوعات مختلفی را شامل شوند. کتاب تدارکاتچی در واقع سعی دارد نشان دهد که جور دیگری هم می‌توان زندگی کرد و گاهی لازم است بازی‌های سیاست را کنار بزنیم و با رودرویی با ملت به سوی پیشرفت حرکت کنیم؛ طوری که هم اخلاق لحاظ شده باشد و هم مردم نقش مهم‌تری در جامعه ایفا کنند.
 
در بین نویسندگان مرسوم است که شخصیت داستان‌ها را از اشخاص واقعی اقتباس می‌کنند مثلا سیمین دانشور می‌گفت که شخصیت داستان‌های آل‌احمد را از نزدیک می‌شناختم. شما هم دکتر خاکسار یا همان قهرمان داستان را از شخصیت خاصی الگوبرداری کردید؟
این تیپ شخصیتی را در بیشتر کارگزاران نظام داریم. کسانی که سابقه انقلابی و جهادی دارند و سپس تحصیل کرده و در پست‌های مختلف قرار گرفته‌اند. شاید بیشتر وزرا از این قشر باشند. شخصیت خاصی مد نظرم نبوده و فکر می‌کنم در صورت مطالعه کتاب، بسیاری از شخصیت‌های نظام بتوانند با شخصیت دکتر خاکسار همذات‌پنداری داشته باشند.
 
فکر نمی‌کنید اینکه شخصیت اصلی داستان شما، دکتر خاکسار، در همان ابتدای داستان می‌میرد، هیجان داستان را کم می‌کند؟
مرگ در این کتاب در واقع بهانه‌ای شده تا فرصتی به انسان طماع بدهد که فارغ از هیجانات مرگ، در جهان‌بینی خود و نوع اجرا و به فعلیت‌رساندن اندیشه تغییر ایجاد کند و این همان چیزی است که مدنظر من در این کتاب است و البته از بازخوردهایی هم که از برخی مخاطبان داشته‌ام، انتهای داستان، هیجان‌انگیز و غافلگیر‌کننده بوده است.
 
شما در این داستان از رویاهایتان می‌نویسید؟
این یک رویا نیست بلکه رویای من فراتر از چیزی است که در این کتاب آمده است. این یک حد مطلوب یا یک آرمان‌شهر نیست؛ بلکه یک امکان تحقق برای ایران است. در جامعه ما فاکتورهایی وجود دارد که نادیده‌ گرفتنشان، ما را از واقعیت دور می‌کند. سعی کردم با واقعیت دست‌وپنچه نرم کنم. اگر به دنبال رویا و آرمانشهر بودم، یک گسست در باورپذیری و اثرگذاری داستان ایجاد می‌شد.
 
با توجه به اینکه انتخابات ریاست جمهوری در پیش است، آیا خواندن این کتاب می‌تواند تأثیر در انتخاب فرد اصلح برای اقشار مختلف جامعه داشته باشد؟
در این کتاب به‌جای تاکید روی افراد، جریانات و برنامه‌ها مورد ارزیابی قرار گرفته است. یک کاندید، برآمده از تفکرات یک جناح و یا یک حزب است که هرکدام شیوه‌ای برای حکم‌رانی برگزیده‌اند. در این داستان تاکید می‌شود که یک فرد به پشتوانه جناح متبوع و کارنامه عملکردی آن و با باور به توانایی‌های خود می‌تواند تاثیر بسیار زیادی در توسعه کشور داشته باشد.
 
عنوانی که برای کتاب انتخاب می‌شود، جان داستان است و دریچه‌ای‌ است برای ورود به عمق داستان؛ علت انتخاب نام تدارکاتچی برای این داستان چیست؟
عنوان تدارکاتچی در واقع همان‌طور که در کتاب اشاره شده کنایه‌ای به جایگاه رئیس جمهوری برخلاف عنوان پرطمطراق آن است و دولت در این کتاب صرفا به عنوان یک تدارکاتچی که باید در خدمت مردم و برنامه‌های مردمی باشد در نظر گرفته می‌شود. در کتاب تدارکاتچی از این عنوان استفاده شده تا تاثیرگذاری حداکثری رئیس‌جمهور به نمایش گذاشته شود. پستی که کاهش یا افزایش جایگاه آن به قدرت کسانی برمی‌گردد که بر مسند آن تکیه زده‌اند.
 
حرفه اصلی شما نویسندگی نیست و در کنار کار در شرکت نفت دست به نگارش کتاب‌تان زده‌اید؟ اشتغال، نوشتن را دشوار نمی‌کند؟
در واقع شغل اصلی من کارمندی‌ است و کار من به صورت اقماری و دو هفته کار، دو هفته استراحت است و زمانی را که برای نوشتن می‌گذارم، در واقع زمان استراحت من و درخانه است؛ به همین دلیل کار نوشتن تکه‌تکه می‌شود؛ ولی حُسن‌هایی هم دارد؛ چون نیمه دوم زندگی‌ام در سکوهای پارس جنوبی به مطالعه و تفکر می‌گذرد که خوراک روحی یک نویسنده است. در هر صورت انقطاعی در کارم به وجود می‌آید که توانسته‌ام به یک تعادل در کار و نوشتن برسم.
 
انتخابات و آرای رای‌دهندگان نقش کلیدی در سرنوشت یک جامعه مردم‌سالار دارد، از نگاه شما نامزد انتخاباتی چه فاکتورهایی باید داشته باشد؟
یک نامزد باید مشخص کند که می‌خواهد کاری برای مردم انجام بدهد یا دل به اداره دستگاه عریض و طویل دولت خوش کند. دوم اینکه برنامه‌هایش بر چه پایه‌‍‌ای استوار است؛ آیا به دنبال بالندگی کشور و شکوفایی استعدادهای مردم است یا به دنبال مصلحت‌اندیشی و حفظ وضع موجود است؛ سوم آیا حاضر است مسئولیت اداره کشور و اقداماتی که انجام می‌دهد را بر عهده بگیرد و یا اینکه در نهایت خواهد گفت می‌خواستم؛ ولی نگذاشتند و به نوعی به دنبال پیداکردن مقصر برای کاستی‌های مدیریتی خود است.
 
به عنوان یک نویسنده آیا باز هم در ژانر سیاسی خواهید نوشت؟
بله، این ژانر مورد علاقه من است و باید بگویم که در واقع کتاب تدارکاتچی اول کتاب از سه‌گانه‌ای است که در مورد قوای سه‌گانه کشور به نگارش درآوردم و امیدوارم در سال جاری امکان چاپ و انتشار دو کتاب دیگر را هم پیدا کنم. البته موضوع و داستان هر کتاب متفاوت از دیگری است.
 
آیا شما از حزب یا گروه سیاسی خاصی تبعیت و پیروی می‌کنید؟
خیر. تعلق خاطرمن تنها میهن ما ایران اسلامی است و در کتاب تدارکاتچی تلاش کرده‌ام با نقد هر سه جریان اصلاح‌طلب، اصولگرا و عدالت‌خواه راهی به سوی توسعه کشورم بیابم و به عقیده من ما برای ساختن ایران نیاز به همکاری و همدلی تمام کسانی داریم که خود را ایرانی می‌دانند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها