شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۲ - ۰۸:۵۸
نقش موثر علامه طباطبایی در احیای فلسفه اسلامی

در نخستین نشست از سلسله نشست‌های شب‌های ایران‌شهر که با محوریت علامه طباطبایی برگزار شد،حسن بلخاری این نشست، بر نقش موثر علامه در احیای فلسفه اسلامی تاکید کرد.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نخستین نشست از مجموعه سلسله نشست‌های «شب های ایران‌شهر« با محوریت علامه طباطبایی جمعه، 10 خرداد، در خانه هنرمندان ایران برگزار شد. 

در ابتدای این نشست، دکتر مجید سرسنگی مدیرعامل خانه هنرمندان ایران، با بیان این‌که آن‌چنان که شایسته بوده است، نتوانسته‌ایم به آرمان‌های فرهنگی خود دست یابیم، یادآور شد: این سخن من یک اعتراف نیست، بلکه گفتارِ حقیقت و مهم است و اساسا یکی از تفاوت‌های بارز کشورهای توسعه‌یافته با ممالک در حال توسعه، آن است که کشورهای پیشرفته، همواره توجهی عمیق و مضاعف به اندیشمندان خود دارند، در حالی که این امر در بسیاری از ممالک در حال توسعه دیده نمی‌شود. به بیان دیگر، شاید یک کشور توسعه یافته به لحاظ تمدن، سابقه‌ای بیش از چند قرن نداشته باشد اما به علت انتشار و معرفی آثار اندیشمندانش به جهانیان، شناخته شود. 

سرسنگی اظهار کرد: شاید اگر سابقه تمدنی نخبگان این کشورها را که توسعه یافته عنوان دارند جمع کنیم، به شمارگان نخبگان تمدن اسلامی ایرانی در فاصله زمانی خیلی کمتر نرسد، اما به علت توجه آنان به نخبگانشان و نشر اندیشه آن‌ها، در جهان بیشتر شناخته و نظرات بزرگان آن‌ها مطرح می‌شود؛ برای مثال، در کشور ما مشاهده شده است که گاهی حتی استادان خودمان هم تصور می‌کنند باید از جای دیگری درس گرفت و کمبود در حوزه اندیشه را باید از دیگران جبران کرد. 

مدیرعامل خانه هنرمندان همچنین به تاثیر علامه طباطبایی در نشر اندیشه اسلامی اشاره کرد و گفت: علامه طباطبایی شخصیتی است که در حوزه فقاهت و کتاب‌های دینی تاثیری ملموس بر جای نهاد. 

در ادامه این نشست، نماهنگ دیدار اعضای معاونت پژوهشی و آموزشی خانه هنرمندان ایران با آیت‌الله جوادی آملی در قم که دوشنبه (6 خردادماه) صورت گرفته بود، پخش شد. در این نماهنگ نظرات آیت‌الله جوادی آملی درباره علامه طباطبایی ارایه شده بود که بر اساس آن، آیت‌الله جوادی آملی با بیان این که مرحوم علامه طباطبایی عناصر سه‌گانه هنر شامل «هنردانی»، «هنرداری»، «هنرآرایی» را به خوبی ارایه کرد، گفت که ایشان این سه عنصر را در کنار «جهان‌دانی»، «جهان‌داری»، «جهان‌آرایی» حفظ کرد. اگر کسی بخواهد درباره هنر سخن بگوید، باید معرفت‌شناسی را تجربه کند. اگر معرفت‌شناسی کسی فقط منوط به حس و تجربه باشد، در این صورت معرفت‌شناسی او فقط در قلمروی تجربه و حس بوده و صفا و مروه‌اش تنها «وهم و خیال» است. گاهی از مدار «وهم» به مدار خیال می‌گردد و گاهی از مدار خیال به مدار «وهم» و پایگاهی بالاتر از آن ندارد. خیال تحت رهبری عقل است که اگر عقل در فضای اندیشه نباشد، در این صورت سرگردانی پدید می‌آید و وهمِ سرگردان جز سردرگمی محصولی ندارد. بنابراین، اگر معرفت‌شناسی کسی محدود به حس و تجربه باشد، در صفا و مروه خود باید به بین وهم و خیال دور بزند. حال اگر گذشته از تجربه و حس، یک معرفت عقلی تجریدی هم باشد، متفاوت خواهد شد، چراکه در این حالت از محور عقل عملی به مدار عقل نظری تلاش می‌کند و در نتیجه، کسی که عقلانیت دارد، گذشته از تجربه حسی، صفا و مروه‌اش از عقل و نظر شکل می‌گیرد. معرفت‌شناسی علامه طباطبایی گذشته از حس و تجربه و تجرید عقلی، به شهود و مشاهده هم می‌رسد. در مجموع سه راه برای رسیدن به حقیقت وجود دارد. یکی در محدوده محسوسات و تجربه و حس، دیگری در مجردات و از ملکوت بالاتر و در نهایت، مباحث عقلانی که هر سه برای وصول به حقیقت راهگشایند. 

در ادامه این نشست، ساعد باقری، ادیب و شاعر طی سخنانی با اشاره به قصیده «کیش مهر» سروده علامه طباطبایی گفت: اگر به ظاهر این شعر نگاه کنیم، به ظاهر گویی سبک خراسانی است اما علامه در اشعار خود شاگرد مکتب لسان‌الغیب حافظ شیرازی است. 

وی با بیان این‌که سبک‌شناسی، موضوعی است که آن‌چنان که باید در آثار بسیاری از بزرگانمان به آن توجه نکرده‌ایم، گفت: قصیده «کیش مهر» علامه طباطبایی از جمله این آثار محسوب می‌شود، اما این بی‌توجهی درباره آثار دیگران نیز وجود دارد، افرادی که به‌نام و شناخته شده بودند اما به درستی به آنان پرداخته نشد، مثل نیما یوشیج و شعر «افسانه» او که گویی کسی به مقدمه آن توجهی نداشته است. 

در ادامه این نشست دکتر حسن بلخاری، عضو هیات علمی دانشگاه تهران و دانشیار گروه مطالعات عالی هنر در پردیس هنرهای زیبا، با عنوان «حسن و زیبایی در آرا و اندیشه‌های علامه طباطبایی» به سخنرانی پرداخت. 

وی گفت: علامه طباطبایی یکی از معتبرترین تفاسیر قرآن را در این عصر و دوره نگاشت و با اعتماد به حق و نه به اعتماد به نفس، نام آن را تفسیر المیزان گذاشت. تا پیش از ایشان هیچ مفسری نام تفسیر خود را المیزان نگذاشته بود، یعنی کسی تفسیر خود را تفسیر معیار نام ننهاده بود. 

بلخاری ادامه داد: علامه طباطبایی در عین تسلط به مباحث قرآنی، در اندیشه‌های فلسفی هم ژرف‌نگری وسیعی داشت و نقش موثری در احیای فلسفه اسلامی ایفا کرد. 

مدرس دانشگاه ادامه داد: علامه طباطبایی بر خلاف پیشینیان که بحث قرآن و فلسفه را به هم می‌آمیختند، چنین نبود و در تفسیر خود مرز میان تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر فلسفی و روایی را لحاظ می‌کرد، یعنی وقتی المیزان را می‌خوانیم، بخشی به تفسیر آیات به آیات، بخشی به بحث فلسفی و بخشی به صورت روایی اختصاص یافته است. 

وی با اشاره به جلسات هفتگی علامه طباطبایی با هانری کربن که با حضور استادانی نظیر دکتر داریوش شایگان برگزار می‌شد، گفت: چه طور می‌شود که علامه طباطبایی به عنوان یک فیلسوف مسلمان شرقی در کنار هانری کربن قرار می‌گیرد و با او مباحثه می کند؟ علت این امر در نگاه سنت‌گرایانه اصیل و نگاه آزاد علامه طباطبایی است. آن‌ها در این جلسات مباحث متعددی را بیان کردند. 

بلخاری درباره اشعار علامه گفت: من شعر «کیش مهر» علامه طباطبایی را میتراپرستی نمی‌دانم. البته علامه می‌دانست که ممکن است چنین برداشتی از شعر او شود. به هرحال، هنرمندی علام طباطبایی در نگره عمیق او به هستی است. 

در ادامه این نشست دکتر انشا‌الله رحمتی با اشاره به آثار هانری کربن و نوشته‌های او از مجالسی که تهران با علامه طباطبایی داشت، اظهار کرد: کربن در جلد نخست یکی از آثارش خاطره‌ای از یکی از این مجالس با علامه یاد می‌کند که درباره امام معصوم سوال کرده بود و علامه چنین پاسخ داده بودند که در جمیع صفاتی که خداوند به ما انسان‌ها نسبت می‌دهد، تنها از صورت و شخصیت امام معصوم است که این صفات امکان‌پذیر می‌شود، یعنی وجهی که از خدا در عالم وجود دارد، همان وجه امام است که کربن در ادامه می‌پرسد «آیا امام همان سیمرغ است؟» که علامه می‌گوید؛ بله، همین‌طور است. اگر امام معصوم نبود، برای ما چیزی نمی‌ماند، مگر غرقه‌شدن در سرمستی که در بانگ اناالحق آمده است. 

بنا بود در این نشست دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی هم سخنرانی کند که طبق اعلام مجری نشست، وی به علت کسالت امکان حضور در این برنامه را نیافت. همچنین اجرای این نشست قرار بود توسط دکتر اسماعیل آذر انجام پذیرد که چنین نشد و سهیل محمودی برنامه را اجرا کرد. از نکات جالب توجه در این برنامه حضور دختر علامه طباطبایی بود. 

قصیده «کیش مهر» علامه طباطبایی که در این نشست به کرات مورد بحث قرار گرفت، به شرح زیر است: 
همی گویم و گفته‌ام بارها........................بود کیش من مهر دلدارها
پرستش به مستی است در کیش مهر........برو‌ اند زین جرگه هشیارها
به شادی و آسایش و خواب و خور..............ندارند کاری دل افگارها
به جز اشک چشم و به جز داغ دل .............نباشد به دست گرفتارها
کشیدند در کوی دلدادگان ........................میان دل و کام، دیوارها
چه فرهادها مرده در کوه‌ها ......................چه حلاج‌ها رفته بر دارها
چه دارد جهان جز دل و مهر یار ..................مگر توده‌هایی ز پندارها
ولی رادمردان و وارستگان ........................نبازند هرگز به مردارها
مهین مهرورزان که آزاده‌اند .....................بریزند از دام جان تارها
به خون خود آغشته و رفته‌اند ..................چه گل‌های رنگین به جوبارها
بهاران که شاباش ریزد سپهر ...................به دامان گلشن ز رگبارها
کشد رخت،سبزه به هامون و دشت ..........زند بارگه، گل به گلزارها
نگارش دهد گلبن جویبارها ......................در آیینه‌ی آب، رخسارها
رود شاخ گل در بر نیلفر ..........................برقصد به صد ناز گلنارها
درد پرده‌ی غنچه را باد بام ......................هزار آورد نغز گفتارها
به آوای نای و به آهنگ چنگ ...................خروشد ز سرو و سمن تارها
به یاد خم ابروی گل رخان .......................بکش جام در بزم می خوارها
گره از راز جهان باز کن ............................که آسان کند باده، دشوارها
جز افسون و افسانه نبود جهان ................که بستند چشم خشایارها
به اندوه آینده خود را مباز ......................که آینده خوابی است چون پارها
فریب جهان مخور زینهار ..........................که در پای این گل بود خارها
پیاپی بکش جام و سرگرم باش ...............بهل گر بگیرند بیکارها 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط