شنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۰ - ۱۲:۴۷
علي حقي: کمیت‌مان در شرح، لنگ است!

دكتر علي حقي، مترجم و مدرس فلسفه دانشگاه فردوسي مشهد، شرح خوب با زبان امروزي از فلسفه اسلامي را مقدمه نقد كارآمد اين فلسفه دانست و گفت: بيشتر شروح قدیمی به قدری دشوارند که خود نیازمند شرح‌اند. اگر شروحی منطبق با امروز بر فلسفه اسلامی بنویسیم، راه را برای فهم بهتر و نقادی آن باز کرده‌ایم. به نظر من، کمیت‌مان در شرح لنگ است!-

 اين مترجم و مدرس فلسفه در گفت‌وگو با خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، اظهار كرد: فلسفه اسلامی از جهات مختلفی با فلسفه غرب تفاوت دارد كه يك وجه آن نقادي است. سنت فلسفی غرب به ویژه پس از کانت، رویکردی نقادانه به خود گرفت. کانت طلایه‌دار نقادی است و این خط و مشی را به خوبی در فلسفه غرب تبیین کرد، به گونه‌ای که این سنت فلسفی را به «ماقبل انتقادی» و «انتقادی» تقسیم‌بندی کرد.

وی درباره مقصود کانت از مفهوم انتقادی گفت: به باور کانت، فلاسفه پیشین با استفاده از ابزار عقل مبادرت به شناخت می‌کردند، در حالی که این ابزار را نمی‌شناختند و توانایی، ضعف و محدوده شناخت آن را درنیافته بودند. کانت کتاب قطوری با عنوان «نقد عقل محض» نوشت و در آن این مسایل را بررسی کرد. پس از او و نقادی‌هایش بود که فلسفه غرب به نقادی گروید، به این معنا که مدام در پی نقد نظام‌ها و نظریاتی برآمد که در سنت فلسفی غرب پا می‌گرفتند. در چنین فضایی، نظام و نظریه‌ای بر جا می‌ماند که تاب تحمل را در برابر نقدها داشت و از میدان نقد به در نمی‌شد.

مترجم كتاب «نظريه‌هاي امروزي شناخت» با بیان این که «فلسفه اسلامی، به تعبیر کانتی، نقادانه نیست» گفت: من نقادانه نبودن سنت فلسفی‌مان را ضعف یا قوت آن نمی‌دانم، بلکه روند این فلسفه، چنین است. ما فلاسفه مشهوری مانند ابن‌سینا، سهروردی و ملاصدرا را داشتیم که سایر فلاسفه در دولت آنها می‌زیستند و کتاب‌های آنان را شرح و تعلیق و توصیف می‌کردند، اما این شرح‌ها کمتر از متون اصلی دشوار نبودند. برای نمونه، خواجه‌نصیر اشارات بوعلی را شرح کرد. این شرح به اندازه‌ای متقن است که استادان، متن اشارات را به همراه شرح خواجه درس می‌دهند. بنابراين، مي‌توان آن را هم‌سنگ خود اثر دانست.

حقي ادامه داد: انسان علاقه‌مند به فلسفه اسلامی در درجه نخست باید متون دشوار آن را دریابد، به گونه‌ای که قادر به توصیف آن باشد. متاسفانه شروح و توصیفات ساده از متون این فلسفه کمتر به چشم می‌آیند. البته در سالیان اخیر علامه طباطبایی شرح‌های خوبی بر ملاصدرا نوشت اما این ضعف درباره انديشه‌هاي ابن‌سینا و سهروردی همچنان وجود دارد. تمامی متون کهن فلسفی ما نیازمند شروح امروزی‌اند، چرا که شروح قدیمی به قدری دشوارند که خود نیازمند شرح‌اند. در واقع ما در پله نخست مانده‌ایم، در حالي كه تا شرح امروزی از فلسفه اسلامی وجود نداشته باشد، نقد کارسازی هم نخواهیم داشت.

مترجم كتاب «سه چالش درباره اخلاق» درباره شرح و نقدنویسی غربیان بر متون کلاسیک فلسفی گفت: نقدهای خوبی در فلسفه غرب وجود دارند، اما پیش از آنها، شروح قابل توجهی بر این سنت فلسفی نوشته شده بودند. 

وي افزود: همواره به عنوان استاد راهنما، به دانشجویان توصیه می‌کنم که پیش از نقد یک فیلسوف، اندیشه‌اش را شرح دهند تا مشخص شود که اساسا فلسفه‌اش را فهمیده‌اند تا توانایی نقد آن را داشته باشد یا خیر. بار دیگر تاکید می‌کنم که غربیان ابتدا راه شرح‌نویسی را طی کردند و سپس به نقد رو آوردند.

حقي درباره مقصودش از شرح خوب گفت: شرح خوب، زبان امروزی دارد و از روش‌های رایج در شرح‌نویسی بهره برده است. برای مثال، استاد مطهری در تدریس «منظومه» بخش‌هایی از آن را حذف کرد، زیرا معتقد بود که برای دانشجویان قابل فهم نیستند و دانستن آنها نیز لزومی ندارد.

مترجم كتاب «علم، عقل و دين» آنچه را غربیان در شرح و نقد فلسفه اسلامی نوشته‌اند، ضعیف و کم‌عمق دانست و گفت: استادان بومی فلسفه اسلامی، همچنان بهترین شارحان این فلسفه‌اند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط