چاپ نخست كتاب «نقش تربيتي خوف و رجا در تكامل انسان» نوشته كاظم دليري به كوشش مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما از سوي نشر دفتر عقل منتشر شد._
خوف و رجا، دو مولفه مهم در تربيت انسانها و هدايت به سوي تعالي هستند. اسلام نيز به عنوان مكتبي ديني و انسانساز، خوف از خدا و رجا به بخشش الهي را به عنوان دو اصل اساسي در تربيت ديني مطرح ميكند.
كار پيامبران الهي انذار و تبشير كه همان ايجاد خوف و رجا است، شناخته ميشود. البته هريك بايد در جاي خود به كار گرفته شوند و نميتوان در هر موقعيتي، از اين دو بهره برد و پيامبران اين هنر را داشتند كه از آنها به طور مناسب و متناسب استفاده ميكردند.
همانگونه كه در اين اثر نيز اشاره شده است، اگر رسانه ملي ميخواهد در عرصه فرهنگي و ارشادي پيروز باشد، بايد همان شيوه پيامبران را سرلوحه برنامهها و كار خود قرار دهد. بر اين اساس، در برنامه رسانه ملي اگر از هيچيك از عناصر خوف و رجا بهرهگيري نشود يا از يكي، به صورت پررنگ و از ديگري، بسيار ضعيف استفاده شود، اثر مورد انتظار پديد نخواهد آمد.
مكتبهاي روانشناسي در دو سه سده اخير، مسيري پرپيچ و خم را پيمودهاند. برخي از آنها مانند مكتب روانتحليلي فرويد، با نگاهي بسيار بدبينانه به سرشت انسان، آن را بد دانستند و به نااميدي وي دامن زدهاند. برخي ديگر از مكتبهاي معاصر مانند مكتب انسانگراي راجرز و پيروانش، با تاكيد بر اهميت خوشبيني و مثبتگرايي در زندگي، نمره 20 را در تربيت، به اميد و خوشبيني ميدهند.
در اين ميان، مكتب تربيتي ـ اخلاقي اسلام، از بيش از 14 قرن گذشته، با طرح كردن اهميت و فضيلت «خوف و رجا»، هنوز هم حرف نخست را در اين زمينه ميزند؛ زيرا از يكسو، با توجه به آسيبهاي خطرناك نااميدي، اهميت ويژهاي به اميدواري ميدهد و از سوي ديگر، با معرفي درست خوف، از آسيبهاي جدي زيادهروي در اميدواري پيشگيري ميكند. به بيان ديگر، با تاكيد بر همراهي دو فضيلت قلبي خوف و رجا و برقراري توازن و تعادل آنها، آسيبهاي احتماليشان را براي انسان، يادآوري و از پيدايش آنها پيشگيري ميكند.
امتياز ديگر مكتب تربيتي اسلام، جهتدهي درست به خوف و رجاست. اسلام با سفارش به رعايت اعتدال در دو حالت خوف و رجا، آنها را در مسير كمال و سعادت انسان، يعني در راه خوف از پروردگار و عذاب آخرت و اميد به رحمت او به ويژه رحمتش در آخرت، هدايت كرده است. اگر بيم و اميد در اين راه قرار گيرند، ديگر بيم و اميدها نيز به پيروي از آنها، در مسير مثبت و مفيد براي انسان به جريان ميافتند و اين نكتهاي است كه در ديگر مكتبهاي تربيتي چندان پررنگ نيست؛ زيرا آن مكتبها بيشتر از خوشبيني به زندگي و توجه به استعدادهاي انساني دم ميزنند و توجهشان به همين زندگي دنيوي و استعدادهاي مادي انسان است. آنها مانند دين اسلام، تعالينگر نيستند كه بهترين متعلق؛ يعني خدا و آخرت را براي خوشبيني معرفي ميكند و خوف و رجا را مركبي قرار ميدهد براي رسيدن به معنويت كه گوهر ارزشمند و اصيل وجود انسان است.
خوف و رجا در دايره اخلاق بندگي هستند، اما آثار تربيتي و اجتماعي فراواني به همراه دارند و نظير ديگر صفات ايماني، در همه عرصههاي حيات انساني جلوهگر ميشوند و نقش مهمي بازي ميكنند. بنابراين، بجاست با بازكاوي اين دو مفهوم ديني، به ويژه با استفاده از ابزار تبليغي رسانه ملي، از آثار آنها، بيشتر و بهتر بهره بريم. هدف اين اثر از پرداختن به اين موضوع، بيان اهميت و كاركردهاي ويژه هريك از دو مفهوم خوف و رجا ـ به صورت جداگانه و در كنار يكديگر ـ، برجسته كردن آثار تربيتي و اجتماعيشان و نيز بهرهمندي از آنها در رسانه ملي است.
نويسنده كتاب حاضر معتقد است كه اگر مفاهيم بلند ديني، درست واكاوي و به زبان روز، به نسل جوان و نيز حقيقت جويان دنيا عرضه شوند، آنان به غنا و عظمت مكتب اسلام پي ميبرند و ديگر به مكتبهاي فلسفي و عرفاني معاصر ـ كه جز بر حيرت آدمي نميافزايند ـ پناه نميبرند و جام جمي را كه خود دارند، از بيگانه تمنا نخواهند كرد.
«خوف و رجا» يا «بيم و اميد» از مفاهيمي هستند كه از جهتهاي گوناگون ميتوان آنها را بررسي كرد. از ديدگاه تاريخي، برخي مكتبهاي كلامي ـ اخلاقي مانند «مرجئه»، با سردادن شعار رجا و نفي خوف، آن را دستاويز فرار از مسووليتهاي اخلاقي و ديني خود قرار داده و برخي مكتبها نيز با تكيه بر شعار خوف، پيروان خويش را از جنبههاي اميدبخش دين محروم كردهاند. برخي مكتبهاي روانشناسي نيز به افراط و تفريط در اين زمينه گرفتار شدهاند كه در پيشگفتار اين اثر، اشارهاي به آنها شده است.
احوال زندگي روزمره مردم نشان ميدهد، بيشتر آنان دچار تندروي يا كندروي در اين زمينهاند كه يك دليل اين امر، روشن نبودن جنبههاي علمي و ديني مساله است. بنابراين، با بيان دقيق جنبههاي ديني مساله ميتوان از تندرويها و كندرويها در اين دو ميدان جلوگيري كرد. از اينرو، لازم است نخست اين دو مفهوم ديني و نسبتشان با يكديگر، كاركردهاي تربيتي هريك از آنها، كاركرد مجموع آنها و آسيبهاي احتماليشان تبيين و سپس راهكارهايي براي هنجارسازي اين چند فضيلت ديني در اختيار رسانه ملي نهاده شود تا جامعه اسلاميمان به آرمان اصلياش كه همان جامه عمل پوشاندن به همه دستورهاي ديني است، نزديكتر شود.
اين نوشتار درصدد گردآوري همه آيات و روايات خوف و رجا و بيان داستانهاي زندگي خائفان و اميدواران نيست، بلكه هدف آن؛ آشنايي با اين موضوع و آثار تربيتي و اجتماعياش، برطرف كردن كاستيها در اين زمينه، دغدغه ساختن اين موضوع مهم به وسيله رسانه ملي و قرار دادن اين موضوع فراروي تهيهكنندگان و برنامهسازان رسانه است.
كتاب حاضر در شش فصل نقش تربيتي خوف و رجا در تكامل انسان را بررسي ميكند. كليات، مفهومشناسي و آثار خوف، مفهومشناسي و آثار رجا، اهميت و رابطه خوف و رجا، آسيبشناسي خوف و رجا، و همراه با برنامهسازان، عناوين ششگانه فصول اين اثرند.
چاپ نخست كتاب «نقش تربيتي خوف و رجا در تكامل انسان» در شمارگان 1400 نسخه، 134 صفحه و بهاي 20000 ريال راهي بازار نشر شده است.
نظر شما