دكتر علياصغر كيا در گفتوگو با خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، اظهار داشت: مبحث جنگ نرم از دهه نود يعني با توسعه اينترنت، پخش مستقيم ماهوارهها و گسترش تكنولوژيهاي ارتباطي در كشورمان مطرح شد. همزمان با پيدايش اينترنت و شبكههاي ماهوارهاي، رويكرد قدرتهاي جهاني به اين سمت رفت كه از اين ابزارها براي انتقال پيامهايشان به نو احسن استفاده كنند. به مرور زمان بحثهاي مربوط به جنگ سرد رو به اتمام رفت و مقولههايي كه تغييرات فرهنگي را ايجاد مي كردند، مطرح شدند.
نويسنده كتاب «رسانه و سياست به زبان انگليسي» گفت: آنچه كه در جنگ نرم به آن پرداخته و در واقع موضوع اصلي آن محسوب ميشود، تغييرات فكري و فرهنگي است، بنابراين در جنگ نرم تغيير در انديشهها و افكار مطرح است؛ يعني روشهايي كاملا متفاوت با جنگ سرد.
وي افزود: در جنگ سرد با نيروها و تجهيزات نظامي به صورت مستقيم مواجهايم، اما در جنگ نرم شكل نيروهاي جنگي كاملا تغيير پيدا ميكند و عناصر جنگي شكل متفاوتي به خود ميگيرند. پس جنگ نرم يك مبحث بسيار جدي است كه مخاطبان آن مراكز فرهنگي، دانشگاهها، حوزه هاي كتاب و رسانههايند.
مترجم كتاب «جامعهشناسي روزنامهنگاري» افزود: اكنون به دليل اهميت اين موضوع چند پاياننامه درباره تاثيرات جنگ نرم تاليف شده است. همچنين برگزاري سمينارهايي را در اين حوزه پيشبيني كردهايم كه ضمن معرفي جنگ نرم، به بررسي ابعاد مختلف آن پرداخته ميشود. هدف از اين فعاليتها آگاه ساختن مردم از اهميت و ضرورت پرداختن به اين موضوع است، چرا كه اهميت جنگ نرم در دنياي حاضر كمتر از اهميت و ضرورت جنگ سرد در گذشته نيست.
نويسنده كتاب« ارتباطات جمعي و روابط بينالمللي» ضمن تاكيد بر تغيير رفتار در نتيجه تغيير افكار، اظهار داشت: امروزه ابرقدرتها از طريق كانالهاي غيرمستقيم يعني با نفوذ در انديشهها و افكار مردم، بهويژه قشر جوان كشورمان سبب ايجاد تغيير در رفتار ميشوند.
وي ادامه داد: در كشور ما نياز است كه در اين حوزه بيشتر كار شود، چون جنگ نرم يك موضوع نو است. بايد از طريق صدا و سيما برنامههايي تهيه شود كه هدفشان روشنگري مردم جامعه باشد و در اين ميان رسانهها، خبرگزاريها و مولفان بيتاثير نيستند. اين آگاهسازي بايد به گونهاي باشد كه افرادي كه از نظر اجتماعي در سطح پايين قرارگرفتهاند، از اين موضوع مطلع شوند.
وي تصريح كرد: ايران به دليل موقعيت جغرافيايي و منابع عظيم زيرزميني كه دارد، از جانب بيگانگان چشمداشتهايي به آن شده است. بنابراين لازم است اهميت موضوع براي نخبگان و مولفان اين حوزه مسلم شود و جايگاه والاي ايران توسط اين قشر از جامعه درك شود تا آن را به عامه مردم منتقل كنند.
نويسنده حوزه رسانه اظهار داشت: در اين ميان مدارس، دانشگاهها و خانوادهها بيتاثير نيستند. اين مراكز به ويژه خانوادهها ميتوانند از طريق آموزش در درازمدت بر روي نسل اول كار بكنند تا نسل بعدي به صورت خود به خود تغييرات را از درون دريافت كنند. در واقع بهترين شيوه تغيير، همان تغييرات دروني است كه توسط اين مراكز ميتواند صورت بگيرد.
وي عنوان داشت: امروزه كتاب به صورت سنتي براي مخاطب جذابيتي ندارد و آنچه كه اكنون مخاطب را به سمت خود جذب ميكند، كتابهاي online است. همچنين ميتوان با تغيير شيوههاي انتشار كتاب مانند چاپ كتابها در قطع جيبي كه قابل حمل باشند، شرايط را به وجود آورد تا مردم بتوانند در زمانهاي مختلف آن را مطالعه كنند.
وي در پايان از كمبود منابع مكتوب در اين حوزه خبر دارد و گفت: بايد آموزش و پرورش و انتشارات «سمت» با بازنگري كتابهاي درسي مفهوم جنگ نرم را به دانشآموزان انتقال دهند و كميتهاي در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تشكيل شود كه بتواند كتابهايي را در اين حوزه تاليف كند. بايد جامعهشناسان، روزنامهنگاران و سياستمداران گروهي را تشكيل دهند كه اين گروه بتواند در قالب كارگاههاي آموزشي، كتابهاي مناسب را تدوين و سمينارها را برگزار كند. در غير اين صورت، موضوع مقابله جنگ نرم حالت شعاري پيدا ميكند و جامعه به راحتي از كنارآن ميگذرد. زماني ميتوان اين موضوع را نهادينه كرد كه در كتابهاي درسي و سرفصل كتابهاي دانشگاهي تدوين شود.
شنبه ۱۹ تیر ۱۳۸۹ - ۱۱:۳۰
نظر شما