رضویفقیه در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره کتاب «تحلیلی در سیر مکتب وقوع در شعر فارسی» و مکتب وقوع توضیح داد: از حدود قرن نهم هجری-قمری تحولی شگفتانگیز در شعر فارسی رخ داد و زبان فارسی در میان عامه مردم گسترش یافت. از سوی دیگر این تحول ارتباط وسیعی میان جامعه شرقی و زبان فارسی ایجاد، و شرق ایران را در این حوزه فعال کرد.
وی به هندوستان، افغانستان و پاکستان اشاره و تصریح کرد: در این سرزمینها شعر و زبان فارسی دچار تحول شد و زبان واسطهای پدید آمد که این زبان مقدمه سبک هندی بود. در بستر این سبک هندی زبان شاعرانه دیگری نیز پدید آمد که البته بسیار عامیانه بود و استحکام سبک هندی را نداشت.
این نویسنده شاعران محلی و صاحبسبک را شاعرانی خواند که از سبک هندی استقبال کردند و افزود: شاعران سبک هندی با مضمونپردازیهای قوی در شعر سعی میکردند شعر خود را از شعر سبک عراقی و شاعران آن که آخرینش عبدالرحمن جامی بود جدا کنند.
وی به پیشه شاعران مکتب وقوع اشاره و تصریح کرد: شاعران این مکتب از میان کشاورزان، پینهدوزان، نجارها و دیگر پیشههای مختلف بودند. زبان شعر آنها متفاوت و به زبان عامیانه نزدیکتر بود.
رضویفقیه از بابافغانی شیرازی به عنوان بزرگترین شاعر مکتب وقوع یاد کرد که در قرن نهم میزیسته است و توضیح داد: بابافغانی شیرازی شاعری منحصربهفرد بود و زندگی پرماجرایی داشت. او در شعرش نوع جدیدی از غزل را امتحان و کلماتی را که متداول نبود به حوزه غزل وارد کرد. به تدریج غزلهای او رواج یافت و تعداد زیادی از شاعران به این نوع غزل روی آوردند.
وی ادامه داد: تا قرن دوازدهم شمار شاعرانی که از این نوع غزلسرایی استقبال میکردند رو به گسترش بود. از جمله شاعران این سبک که نامدار نیز هستند میتوان محتشم کاشانی و وحشیبافقی را نام برد. البته اغلب این شاعران با نام حرفهشان شناخته میشدند، مانند لحافدوز همدانی که صاحب یکی از معروفترین شعرهای این شیوه است(در لحاف فلک افتاده شکاف/ پنبه میریزد از این کهنه لحاف) که منظور او در این شعر زمستان و بارش برف است.
مولف این کتاب افزود: حرفه شاعر برای بهکارگیری تشبیهات شعری بهکار گرفته میشده است و بسیاری از این شعرها که اغلب تکبیتی بودند به ضربالمثل بدل میشدند.
وی بیان عاشقانه بسیار صریح را دیگر ویژگی شعرهای این مکتب معرفی کرد که با استعارههای پیچیده سبک عراقی و مضمونپردازیهای پیچیدهتر سبک هندی متفاوت است.
پیشتر احمد گلچین معانی تحقیقات گستردهای را در زمینه مکتب وقوع انجام داده که حاصل آنها دو کتاب با عنوانهای «کاروان هند» و «مکتب وقوع در شعر فارسی» است.
رضویفقیه با تاکید بر این که در کتاب «تحلیلی در سیر مکتب وقوع در شعر فارسی» سیر پیدایش و تکامل مکتب وقوع را بررسی کرده است اظهار داشت: ویژگیهای شعر این دوره و شاعران آن و از سوی دیگر تفاوت آن با شعر مدرسی(کلاسیک سبک هندی) در این کتاب آمده است. زمینههای اجتماعی این شعر نیز بررسی، و گزیدهای از بهترین اشعار مکتب وقوع در پایان کتاب ارائه شده است.
وی به نظر شاعران و نظریهپردازان دوران مکتب بازگشت اشاره کرد و یادآور شد: بسیاری از شاعران مکتب بازگشت که در قرن ۱۳ ظهور کردند و شاعران دیگر تا همین دوران معتقدند که مکتب وقوع افول شعر فارسی بوده و شعر و زبان فارسی را از استحکام خود خارج کرده است.
البته این نویسنده با چنین نظری موافق نیست و میگوید: برخلاف دیدگاه این افراد معتقدم مکتب وقوع سبب شد تا شعر ماهیت اجتماعی پیدا کند و وارد زندگی عامه مردم شود. البته بهطور حتم زیباییهای اشعار کلاسیک در سبک عراقی را نداشت.
وی ادامه داد: این سبک شعری زمینههای قبلی نیز داشته است. مثلا سعدی در بسیاری از شعرهایش به نوعی وقوعنمایی میکرده است. به عنوان نمونه میتوان به بیت(ای سرو و بالای صحیح، کز صورت حال آگهی/ وز هرچه در عالم بهی، ما نیز هم بد نیستیم) اشاره کرد.
رضویفقیه افزود: در دیوان مولانا نیز کم و بیش ابیاتی که اصطلاحات عامیانه در آنها بهکار گرفته شده است دیده میشود. اما فراگیری این نوع اشعار از میانه قرن نهم به بعد و به ویژه قرن دهم و یازدهم بوده است.
نویسنده این کتاب در حال حاضر مشغول گردآوری گزیده اشعار سبک مکتب وقوع است.
وی در پایان توضیح داد: تعداد شاعران این سبک بسیار زیاد است و شاید بیش از ۱۰ هزار نفر باشند. برای این منتخب اشعار حدود ۶۰۰ بیت از ۶۰ شاعر را در نظر گرفتهام. پس از گردآوری این گزیده اشعار کتاب آماده انتشار میشود البته هنوز ناشری را برای آن در نظر نگرفتهام.
مسعود رضویفقیه متولد ۱۳۴۱ است. از جمله آثار منتشر شده او میتوان به کتابهای «لحظهای و سخنی»(دیدار با جمالزاده)، «در پیرامون شاهنامه»، «گستره تاریخ»، «آفاق فلسفه از عقل ناب تا حکمت احکام» و «سیاستگری و سیاستاندیشی» اشاره کرد.
چهارشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۰:۰۰
نظر شما