جمعه ۲۸ آذر ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۰
محاکمه یک فیلسوف یا سفسطه بی‌نتیجه شاگردان او

حال پس از گذشت قرن‌ها، بَدیو در نمایش‌نامه خود در پی اثبات این نکته است که شاید آن‌چه سقراط به آن معتقد بود و در جهت نشر و بسط آن در جامعه معاصر خود می‌کوشید، اکنون خریداری داشته باشد، همچنان‌که بسیاری از جریان‌های گوناگون طی قرن‌ها پس از زیست او، درصدد بوده و هستند تا زیر سایه واژگان انقلاب، به طرز فکری جدید، ساختاری نوین در مناسبات و روابط اعضا و اجزای تشکیل‌دهنده یک اجتماع برسند.

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - امیرسجاد دبیریان؛ «دومین محاکمه سقراط» نمایش‌نامه‌ای است به قلم آلن بَدیو؛ متفکر و نمایش‌نامه‌نویس فرانسوی است که در اغلب آثار مکتوبش رگه‌هایی از انگاره‌ها و اندیشه‌های فلسفی مشهود است. در این نمایش‌نامه نیز او یک جریان فلسفی را محوریت ارتباطات و تعاملات میان اشخاص نمایشی خود قرار می‌دهد؛ جریانی فلسفی که حول شخصیت یکی از فلاسفه یونان (سقراط)،که اتفاقاً پدر و استاد بسیاری از آنهاست، می‌چرخد؛ فلاسفه‌ای که همچنان نظریات آنها پایه و اصول بسیاری از نحله‌های فلسفی دوره‌های متأخر است.

نکته جالب توجه این‌که بنیانی که سقراط در زمان حیات خود آنها را بر اساس نظریات و فرضیات فلسفی خود طرح کرد، به جهت آن‌که ظرفیت و گنجایش پذیرش آن در زمان معاصرش نبود، مطرود واقع شد و اتفاقاً انگی بر پیشانی او نیز خورد که با این طرز تفکر و اندیشه در پی از راه به‌درکردن مردم جامعه و به ویژه جوانان است. او در زمان خود به جهت نشر این افکار که به نوعی هتک حرمت به مقدسات و باورهای اعتقادی مردم بود، به مرگ با نوشیدن جام شوکران محکوم شد.

حال پس از گذشت قرن‌ها، بَدیو در نمایش‌نامه خود در پی اثبات این نکته است که شاید آن‌چه سقراط به آن معتقد بود و در جهت نشر و بسط آن در جامعه معاصر خود می‌کوشید، اکنون خریداری داشته باشد، همچنان‌که بسیاری از جریان‌های گوناگون طی قرن‌ها پس از زیست او، درصدد بوده و هستند تا زیر سایه واژگان انقلاب، به طرز فکری جدید، ساختاری نوین در مناسبات و روابط اعضا و اجزای تشکیل‌دهنده یک اجتماع برسند؛ امری که بدیو در آغاز نمایش‎نامه خود به شکلی نمادین آن را در ساختار و شاکله دفتر تحریریه یک روزنامه ترسیم کرده است.

اتفاقاً روزنامه مورد اشاره بدیو در این نمایش‎نامه یک واژه فرانسوی است؛ رولوسیون به معنی انقلاب که اعضای آن به دنبال ایجاد تحولی در محتوای تولیدشده‌ای هستند که معمولاً در این نشریه به چاپ رسیده و منتشر می‌شود و چه مطلب و محتوایی جذاب‌تر از این‌که «رول تابیل» یکی از خبرنگاران آن، درباره برگزاری دادگاهی تجدید نظر درباره اتهامات مطرح‌شده درباره سقراط به آنها خبر دهد؟ محکمه‌ای نمادین که در اصل بازخوانی انگاره‌های فکری و نظریات فلاسفه‌ای است که هر یک شاگردان معلم بزرگی به نام سقراط بوده‌اند و در حال حاضر با طرز فکری فاصله پیداکرده نسبت به اندیشه‌های خود، به باور و بنیان فکری متفاوت از استاد خود رسیده‌اند اما همچنان معتقد به این امر هستند که زمانه در حق سقراط منصف نبوده است.

هر یک از آنها به ویژه افلاطون و گزنفون در دادگاه تجدید نظر درباره اتهامات وارده به سقراط، حضور پیدا کرده و لَه یا عَلیه سقراط به نقد اندیشه‌های او دست می‌زنند؛ اندیشه و تفکراتی که هرچند برآمده از مَشرب فکری اوست اما همچنان در پی سفسطه و لجاجت برای رد همه آن چیزهایی است که قرن‌ها پیش، او آنها را مطرح کرده است.

بَدیو خود به عنوان یک کارشناس فلسفی در دل این نمایش‌نامه با زیر و روکردن اندیشه‌های متقدم فلسفی که رشحاتی از آن همانگونه که گفته شد در تفکرات و نظریات فلاسفه متأخر نیز مشهود است، به دنبال اثبات این باور شخصی است که هر پدیده بااصالتی هرچند که در گذر زمان تکثیر شده و ممکن است دیگر ماهیت سابق خود را نداشته باشد اما در یک ازنمایی و بازخوانی یا به تعبیر دیگر تأویل و رجعت به ماهیت اولیه خود، مجدد می‌تواند اصالت خود را بازیابد. هرچند که شاید تجربه زیست فلسفی انسان مدرن نیز تاب تحمل چنین عقایدی را نداشته باشد و با سفسطه‌ای جدید به دنبال فرار و نپذیرفتن آن باشد.

نمایش‌نامه «دومین محاکمه سقراط» را انتشارات روزبهان با ترجمه محمدرضا خاکی در پنج پرده و ۱۵۴ صفحه منتشر کرده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها