به گزارش خبرنگار سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، آیین رونمایی از مجموعهشعر «از زیتونزار تا دشت گوزن»، سرودهی فرزاد کریمی در تاریخ ۷ آذرماه ۱۴۰۴ در تالار استاد معین باغموزهی نگارستان تهران برگزار شد. دکتر سیدمهدی زرقانی استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد نخستین سخنران این نشست بود که در گفتاری با عنوان «هجوم سازمانیافته به زبان» به نقد و بررسی شعرهای این مجموعه پرداخت. زرقانی این عنوان را تعریفی از سوی فرمالیستها برای شعر معرفی کرد و آن را هجومی کنترلشده برای ایجاد برجستهسازی در زبان هنری دانست.
وی گفت: در این رویکرد باید دید شاعر چگونه توانسته زبان را تبدیل به شعر کند. با این توجه میتوان شعرهای این مجموعه را اشعاری مدرن دانست. زبان این شعرها به گونهای است که امکان گسترش را برای خود حفظ کرده است بنابراین نباید نگران این بود که شاعر برای ادامهی مسیر شاعری دچار کمبود تکنیک شود. بهکاربردن تکنیکی اینچنین بسیار دشوار است و درنتیجه تشریح این تکنیک هم برای تحلیلگر شعر کاری دشوار است و این خاصیت چنین شعری است.
این پژوهشگر ادبی بنمایهی شعرهای فرزاد کریمی را در مجموعهی مورد بحث، عشق برای یک انسان مدرن دانست و وجود زمینههای اجتماعی در این شعر را به شعرهای عاشقانه نزار قبانی تشبیه کرد که مسائل اجتماعی بهصورت پراکنده در پسزمینهی شعر او وجود دارد.
به گفتهی زرقانی شعرهای ضعیفی نیز در مجموعه وجود دارد و شاعر خود آنقدر تیزهوش هست که بداند کدام شعرها ضعیف است و لازم است در چاپهای بعد حذف شوند.
وی دو عبارت «خوابهای پرابهام» و «خاطرات دور» را، که از شعرهای همین مجموعه برگرفته شده است، بسیار راهگشا و کلیدی برای فهم شعر فرزاد کریمی دانست.
دکتر پروین سلاجقه، مدرس دانشگاه و شاعر، دومین سخنران این نشست بود که گفتاری با عنوان «زبان و محورهای هنجارگریزی» در زمینهای از زبانشناسی همگانی ارائه کرد. این منتقد ادبی، شعر فرزاد کریمی را، بهدلیل خروج از هنجارهای بلاغت سنتی، شعری مدرن دانست.
سلاجقه توضیح داد: این خروج از هنجار فراتر از عدول از قافیه یا برخی دیگر از آرایههای بلاغت سنتی اتفاق افتاده است. نخستین عاملی که زبان شعرهای این مجموعه را از هنجارهای زبان معیار خارج کرده عنصر عاطفه است. نتیجهی این خروج از هنجار شعر را به زمانپریشی، مکانپریشی، فردپریشی، و مواردی از این دست هدایت کرده است. چنین رویکردی با دستاندازی به فراخوان تاریخ، فراخوان اسطوره و مقداری اندک فراخوان نماد، بلاغت قدمایی را پشت سر گذاشته است تا جایی که گاه با هذیان شاعرانه در این مجموعه روبهروییم.
سلاجقه زبانپریشی در شعرهای این مجموعه را محصول تخیل، نه از نوع شباهتانگاری بلکه از نوع ایجاد فضاهای خاص هذیانی، دانست. زمانپریشیهایی که اسطورههای پهلوانی ایران یا دیگر مناطق و نیز تاریخ را به شعر فرامیخواند، مسیری دیگر را برای زبانپریشی شعر باز کرده است. همچنین ذهنیت آرکائیک شاعر بدون استفادهی زیاد از زبان آرکائیک و بهگونهای آمیختن زبان فاخر با زبان معیار، وجهی دیگر از زبانپریشی شعر را رقم زده است.
دبیر نشست، دکتر نرگس باقری، شاعر و عضو هیأت علمی دانشگاه بینالمللی قزوین سومین سخنران برنامه بود. وی گفتار خود را با عنوان «زیباییشناسی فاصله» ایراد کرد. باقری حضور اسطوره را در متن ادبی مانند مسکنی دانست که جهان را به دنیایی امنتر برای زندگی بدل میکند و به ما کمک میکند تا در دل این دنیای بیمعنا، معنایی برای زندگی خود بسازیم. با این رویکرد مجموعهشعر «از زیتونزار تا دشت گوزن» تلفیقی است از اسطورهزدایی و اسطورهسازی.
به عقیدهی این پژوهشگر ادبی، در شعرهای این مجموعه هرجا با نقش زن روبهروییم، شاعر دست به اسطورهآفرینی یا احضار اسطوره زده است.
وی در توضیح این سخن خود گفت: برای نمونه میتوان به اسطورهی آناهیتا اشاره کرد که وقتی پایش را درون زایندهرود میگذارد آب جاری میشود، نماد باروری است، حمایتکننده است، مظهر عشق و زندگی است. چنین مواجههای موجب میشود که ما در متن با فقدان زن مواجه شویم. در این جهانواره الاهه دال مرکزی است که نبود او جهان را از معنا تهی میسازد. دربرابر، هرجا از مرد یاد شده با اسطورهزدایی روبهروییم مانند سطر: «مردی که مشغول مردن خود بود» از شعر اول مجموعه. نقد اسطوره و ایجاد فضا برای ایجاد معنای جدید و اسطورهی جدید نشانهی پویایی متن و جامعه است. اگر زن را به یک ابژه تقلیل دهیم، ولو اینکه ابژهی جنسی هم نباشد بلکه ابژهای معنوی باشد، به ربالنوعی برای مرد تبدیل خواهد شد که دارد از نگاه مرد دیده و بیان میشود. از نگاه فمینیستی این زیبایی و این معنویت محصول نگاه مردسالانه است.

سخنران چهارم نشست دکتر قدرتالله طاهری استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید بهشتی بود. وی سخنرانی خود را باعنوان «درنگ» و با اشاره به تندی دور زندگی در دنیای مدرن آغاز کرد. به عقیدهی او باید بدانیم کجا درنگ میکنیم زیرا حاصل درنگ ادراک است. پدیدههای درنگآفرین میتوانند خوشایند یا ناخوشایند باشد اما نتیجهی هر دوی آنها زیبایی است. بسیاری موارد در زندگی انسانی ایجاد درنگ میکند. پدیدههای زبانی از مواردی است که میتواند در متن ادبی ایجاد درنگ میکند.
طاهری افزود: زبان شعرهای این مجموعه نسبت به مجموعههای قبلی فرزاد کریمی سرراستتر و بهسوی کاستن از ابهام است. شاعر اسطورهها را کمتر از آثار پیشین به متن سرازیر کرده است تا بتواند ارتباط بهتری با مخاطب پیدا کند. این پژوهشگر ادبی سپس با خوانش نمونهای از شعر این مجموعه به بررسی وضعیت درنگ در آن پرداخت: «زن از زیبا گوزنتر بود». به عقیدهی طاهری ساختن صفت تفضیلی از اسم، برخلاف قواعد دستور زبان فارسی، ایجاد درنگ در متن میکند. این یک پدیدهی زبانی نامتعارف است اما این نامتعارفبودگی آنقدر نیست که نشود آن را ادراک کرد. نمونهی دیگر: «و هجرت من به من بود». با توجه به معنای هجرت، سوژهبودن در عین ابژهبودن درنگی ایجاد میکند که محصول کشفهای زبانی شاعر است.
وی گفت: نمونههای چنین کشفهای زبانی در این مجموعه بسیار است. خواننده همانطور که به کشفهای زبانی نامعمول و نامنتظر عادت میکند به معناهای نامعهود و نامنتظر هم عادت میکند؛ مثلاً در مضمون یک مرد که مشغول مردن خود بود / مردی که مشغول مردن خود بود، باز هم سوژه و ابژه در همآمیختهاند.
دکتر رضا ترنیان، مدرس دانشگاه، شاعر و پژوهشگر ادبی، آخرین سخنران نشست بود که دربارهی اسطورهی گوزن در فرهنگ ایرانی توضیحاتی ارائه کرد. ترنیان گوزن را یکی از اسطورههای ایرانی معرفی کرد که اگرچه در زمانهای متأخر کمتر مورد توجه قرار گرفته اما در پیشینهی فرهنگی ایرانیان حضوری پررنگ داشته است. به عقیدهی این پژوهشگرادبی، نوع گوزنی که در شعر فرزاد کریمی مورد توجه است، گوزنی متعلق به سرزمینهای شمالی آمریکاست و بنابراین متعلق به فرهنگ ایرانی نیست و این سبب میشود گوزن را در این شعرها خیالی بدانیم.
در پایان این نشست فرزاد کریمی با اشارهای کوتاه به طرح جلدهای هفت مجموعهشعرِ تاکنون منتشرشدهاش، و با اشاره به اهمیت طرح جلد در تکمیل و معرفی و نمایگی کتاب، از ناصر نصیری طراح جلدهای هفت مجموعهشعرش تقدیر کرد.
مجموعهشعر «از زیتونزار تا دشت گوزن» مشتمل بر ۷۶ شعر و در ۱۲۴ صفحه بهتازگی از سوی نشر نگاه راهی بازار کتاب شده است.
نظر شما