گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «تاریخ و امر قدسی در تاریخ نگاری انقلاب اسلامی» تالیف مینا آونج توسط انتشارات یام منتشر شده است این کتاب به انقلاب ۱۳۵۷ ایران به عنوان انقلابی با ماهیت دینی و مبتنی بر شعار های اسلامی میپردازد که ناگزیر با مقوله باورهای الهیاتی پیوند خورده است.
مینا آونج در این پژوهش بازتاب نگرشها و بینشهای قدسی و کلامی را در آثار تاریخ مربوط به انقلاب ۵۷ نشان میدهد و زمینههای پیدایی رویکرد تاریخی و کلامی را شرح میدهد.
هستی، در آیینه الهیات و تاریخ
در بخشی از این کتاب به بررسی رویکرد کلامی میپردازد. در این رویکرد نگاه به هستی، امری قدسی است همه وقایع در ارتباط با قدرت الهی دیده میشود در این رویکرد به امور ماوراءطبیعه بیش از وقایع طبیعی توجه میشود و گزارههای الهیاتی حتمی و قطعی است.
در رویکرد تاریخی به واقعیت خارج از ارتباط با عالم معنوی توجه میشود، جهان همان است که میشود با عقل سنجید و مشاهده کرد. همچنین به گزارههای تاریخی همیشه به دید انتقادی نگاه میشود و قطعی نیستند.
مدرن عقلانیت تاریخ، در مقابل پست مدرن
در ساحت معرفتشناختی روایتهایی که مورخان ارائه میدهند بر پایه تفسیر اسناد، مدارک و شواهدی است که در اختیار دارند همچنین مورخ هرگز نمیتواند از تاثیر ارزشها و باورهای خود برکنار بماند و این عاملیست که اندیشمندان پست مدرن عقلانیت تاریخ را زیر سؤال ببرند.
در تقابل با نظریات پست مدرن تلاشهایی صورت گرفت تا از عقلانیت تاریخ دفاع کند و باور داشت تاریخ به طور کامل برساخته مورخ نیست و روایتها و توصیفهای معتبری را با استفاده از روشهای خاص ارائه میکند.
به باور «ادوارد هالت»، مورخ میان واقعیت و تفسیر و میان واقعیت و ارزش تعادل خود را نگه میدارد و این امکان برای مورخ وجود دارد که ضمن باور داشتن به مبانی دینی و کلامی خاص نسبت به سایر باورها نیز قضاوت منصفانه داشته باشد.
پدیدارشناسی، رویکردی نو در تاریخنگاری انقلاب اسلامی
در تاریخنگاری انقلاب اسلامی به دنبال بررسی انقلاب اسلامی به عنوان یک پدیده طبیعی و انسانی هستیم که جنبههای دینی آن برجسته است در این عرصه مطالعاتی امکان اختلاط رویکرد تاریخی و کلامی بیشتر میشود که به نظر میرسد پدیدار شناسی یکی از رهیافتهای مهم در جهت تقویت رویکرد تاریخی در عرصه مطالعات انقلاب اسلامی است.
پدیدارشناسی جامعه را همان تجربههای زیسته انسانی میداند و جهان را از منظر انسانی و شخصی توصیف میکند. به باور «ادموند هوسرل» ارزشها و باورها مانعی بزرگ در راه مشاهده جهان هستند و تنها از طریق معلق ساختن آنهاست که جهان خودش را برای ما آشکار میسازد.
پدیدارشناسان معتقدند که گفتوگو و بحثهای کلامی را باید به حاشیه راند و به مبانی عینی روی آورد.
بسیاری از آثار تاریخنگارانه تفاسیری بر پایه ارزشهای کلامی الهیاتی و ایدیولوژیک ارائه میدهد و این ارزشها و باورها بر رخداد تاریخی تحمیل میشود. به بیانی دیگر رخداد تاریخی به ابزاری برای اثبات این گرایشها و باورها تبدیل میشود.
به باور بیژن عبدالکریمی پدیدارهای تاریخی بسیار پیچیدهتر از قالبها و مفهومسازیهای ذهنی ما هستند. مورخی که رویکرد پدیدارشناسانه در پیشگرفته پدیدارهای تاریخی را فراتر از نظامهای نظری مورد اعتقاد خود میداند و تلاش میکند تا از تاریخ بیاموزد نه اینکه به وسیله تاریخ اعتقادات خود را اثبات کند.
آثار تاریخ نگاری انقلاب اسلامی با رویکرد تاریخی
معمولاً آثار حوزه تاریخنگاری معاصر از دریچهها و قالبهای الهیاتی و یا ایدئولوژیهای سیاسی روایت شدهاند. چرا که بیش از انقلاب اسلامی مخالفان سلطنت پهلوی در سه طیف مذهبی، مارکسیست و ملیگرا جریانهای فعال سیاسی را تشکیل میدادند و با ائتلاف موقت آنها انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. پس از آن جریانهای تاریخنگاری در روایتهای خود از تاریخ انقلاب تلاش میکنند که تمام پیروزیها و موفقیتها را به جناح خود نسبت داده و در مقابل، هر شکستی را به کم کاری و خیانتهای جریان مقابل مرتبط سازند.
دامنه آثاری که این رخداد را با رویکرد پدیدارشناسانه روایت کرده باشند محدود است و این یکی از ضعفهای عمده تاریخنگاری انقلاب اسلامی است.
رویکرد آکادمیک در تاریخنگاری انقلاب اسلامی
یکی از جریانهای تاریخنگاری انقلاب اسلامی، تاریخنگاری آکادمیک است. مهمترین ویژگی این تاریخنگاری پایبند بودن به الزامات، رویکرد تاریخی است و با ورود مفاهیم جدیدی همچون ناسیونالسیم، مارکسیسم، دموکراسی و.... باعث شد تاریخ در چارچوب مادیتری روایت شود و روایتهای دینی و الهیاتی از تاریخ تا حدی کمرنگ شود.
بسیاری از آثار کلاسیک نیز نه با هدف تولید اثری عالمانه برای تبلیغ و ترویج ایدیولوژی خود به نگارش درآمدهاند که در این بین جریان چپ به تبلیغ ایدیولوژی مارکسیسم پرداخته است؛ همچنین ناسیونالیستها نیز در توسعه تاریخنگاری انقلاب اسلامی سهیم بودند و ملی مذهبیها نیز اولین گروهی بودند که در توجه به تاریخ انقلاب ایران از رویکرد الهیاتی و بنیانهای کلامی استفاده کردند.
از نمونه نویسندگان چپگرای کلاسیک میتوان از احسان طبری با کتاب «نوشته های فلسفی و اجتماعی»، علی اکبر صفایی فراهانی با کتاب «آنچه یک انقلابی باید بداند» و مسعود احمدزاده با کتاب «مبارزه مسلحانه هم استراتژیک هم تاکتیک» یاد کرد.
آثار پژوهشگران و تاریخ ورزان دانشگاهی
از جمله نویسندگان و مولفان دانشگاهی میتوان به علی اصغر حاج سید جوادی با کتاب «محتوای انقلاب ما»، محمدعلی همایون کاتوزیان با کتاب «اقتصاد سیاسی ایران از مشروطه تا پایان سلسله پهلوی» و صادق زیباکلام با کتاب «مقدمه ای بر انقلاب اسلامی» اشاره کرد.
آثار تاریخ نگاری با رویکرد الهیاتی
از جمله نویسندگان و مولفان این حوزه میتوان به مرتضی مطهری «مجموعه یادداشتها، سخنرانیها و مصاحبههای استاد شهید مرتضی مطهری پیرامون انقلاب اسلامی»، حمید روحانی با کتاب «بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی» و اکبر هاشمی رفسنجانی با کتاب «در رابطه با انقلاب اسلامی» اشاره کرد.
آثاری که در حوزه مطالعات انقلاب اسلامی ذکر شد به دو گروه مجزا تقسیم میشوند؛ گروه نخست شامل: آثار آکادمیک مورخان، جامعهشناسان و عالمان علوم سیاسی است این گروه در این آثار علاوه بر اتخاذ رویکرد طبیعی و انسانی در توصیف و تبیین وقایع اثری روشمند محققانه و علمی در عرصه مطالعات تاریخ انقلاب اسلامی تولید کردهاند.
گروه دوم آثار تاریخنگاران چپگرای کلاسیک است. این گروه مبارزان سیاسی بودند که تحولات سیاسی و اجتماعی ایران را با رویکردی طبیعی و تاریخی روایت میکردند و با روشها و رویکردهای دانشگاهی در زمینه تاریخورزی آشنایی نداشتند.
تاریخنگاری انقلاب اسلامی با رویکرد الهیاتی
گروه سوم، تاریخنگاران انقلاب اسلامی با رویکرد الهیاتی است. بینش تاریخنگاران انقلاب ۵۷ به ویژه مورخانی که در ذیل گفتمان تاریخنگاری مذهبی قلم میزنند، بینشی معنوی و الهیاتی است. ایمان و تاریخ در آثار این دست از تاریخورزان کاملاً در هم تنیده شده است.
و در نهایت کتاب به این نکته میپردازد که در دوران جدید دانش تاریخ در حفظ موجودیت و بقای الهیات نقش مؤثری داشت و در دورهای که درستی گزارههای کلامی و الهیاتی مورد شک و تردید قرار گرفته بود این تاریخ بود که با تایید بسیاری از گزارههای الهیاتی جایگاه الهیات را تثبیت و تقویت کرد.
کتاب «تاریخ و امر قدسی در تاریخنگاری انقلاب اسلامی» نمونهای از کتابهای پژوهشی است که به توضیح آمیختگی انقلاب تاریخی ایران در سال ۱۳۵۷ با شعارهای اسلامی پرداخته است این اثر در ۲۳۲ صفحه به شمارگان ۳۰۰ نسخه توسط انتشارات یام منتشر و روانه بازار گردیده است.
نظر شما