چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۴
بیش از ۱۲۵۰ اثر به دبیرخانه جایزه‌ ادبی هشت رسید

خراسان‌رضوی - دبیر نخستین دوره «جایزه ادبی داستان‌کوتاه هشت» اعلام کرد: تاکنون بیش از هزار و ۲۵۰ اثر از ایران، افغانستان و پاکستان به این رویداد ادبی ارسال شده است.

نگار تشکری در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مشهد اعلام کرد: این جایزه که به همت موسسه آفرینش‌های آستان‌قدس‌رضوی برگزار می‌شود، موضوعات خود را از آموزه‌ها و روایات امام رضا (ع) الهام گرفته و انسان را در مرکز روایت‌های خود قرار می‌دهد؛ «انسان در رابطه با خدا»، «سیره انسانی امام رضا و سخنان ایشان»، «انسان در ارتباط با خانواده»، «انسان با جامعه»، «دیگر دوستی»، «انسان با احساس و عاطفه و خوشی‌ها و ناخوشی‌هایی که همه ما در زندگی تجربه می کنیم»، «انسان در رابطه با امید با تمام ناملایمات‌هایی که هر کدام از ما تجربه می‌کنیم» و «عدالت‌ورزی» از جمله زیرموضوعات این جایزه ادبی هستند.

بیش از ۱۲۵۰ اثر به دبیرخانه جایزه‌ ادبی هشت رسید

وی، ضمن ابراز خرسندی از استقبال نویسندگان اظهار داشت: تعداد بالای آثار رسیده نشان از اهمیت این رویداد در بین نویسندگان فارسی‌زبان دارد.

تشکری در ادامه گفت: در شهری که به نام امام مهربانی‌ها شناخته می‌شود، باور داریم که داستان می‌تواند پل دوستی باشد میان دل‌ها. جایزه هشت فقط یک رقابت ادبی نیست، تلاشی‌ست برای بازگرداندن مفاهیم والای انسانی به زبان داستان. ما می‌خواهیم از دل واژه‌ها، نوری به جهان پرهیاهوی امروز بتابانیم.

وی افزود: این جشنواره علاوه بر معرفی بهترین داستان کوتاه در سه رتبه، سه بخش مستقل شامل «بهترین شخصیت‌پردازی»، «بهترین طرح داستانی» و «بهترین ایده‌پردازی» را نیز در نظر گرفته است. همچنین، بخش «قلم جوان» ویژه شرکت‌کنندگان تا ۲۵ سال، با اهدای جوایز و برگزاری کارگاه‌های داستان‌نویسی با اساتید برجسته کشوری، فرصتی برای شکوفایی استعدادهای جوان فراهم کرده است.

این داستان‌نویس گفت: داوری آثار این جشنواره بر عهده جمعی از نویسندگان و منتقدان برجسته ادبی از جمله علی خدایی، صادق کرمیار، نفیسه مرشد زاده، علی‌اصغر عزتی پاک، امیرمهدی حکیمی، احسان عبدی پور و الهام فلاح است.

دبیرخانه جشنواره همچنین اعلام کرد: در صورت کیفیت مناسب، آثار ارسالی را در قالب پادکست و کتاب منتشر و حق‌التالیف صاحبان اثر را پرداخت خواهد کرد.

به گزارش ایبنا؛ مهلت ارسال آثار به این جشنواره تا ۳۰ مهرماه ادامه دارد، علاقه‌مندان می‌توانند با مراجعه به پایگاه اینترنتی www.festival۸.net نسبت به ثبت‌نام و ارسال آثار خود اقدام کنند.

برچسب‌ها

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 5
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • باقر چراغی IR ۰۱:۰۴ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۶
    باسلام بر عزیزانی که در این همایش جهانی فوق لعاده با عزت عمل فراوان درمسیر تبلور وتداعی شخصیت این امام مهربانی با تلاش خود راه را بر آیندگان وجوانان هموار مینمایند،انتقادم فقط از بابت ارسال اثر است کاش یکی از پیام رسانها را برای ارسال اثر انتخاب میکردین این سایتی معرفی کردین پدر آدمو درمیاره من که سه روزه نتونستم آخرشم بیخیال شدم مانند من کلی هست خواهشن تجدید نظری دراین ام بکنین ممنون،از ارومیه هستم من
  • طاهره کرمی پور IR ۱۳:۲۲ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۶
    لطفا تمدید کنید
  • حسین مرکزی IR ۱۰:۱۷ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۸
    قابلیت‌های داستان کوتاه بسیار است جوری که چیزی دیگری جایش را نمیگیرد و همه چیز در آن هست. شروع این جشنواره تصمیم خوبی‌ست، آرزوی سلامت.
  • حسین مرکزی IR ۱۰:۱۷ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۸
    قابلیت‌های داستان کوتاه بسیار است جوری که چیزی دیگری جایش را نمیگیرد و همه چیز در آن هست. شروع این جشنواره تصمیم خوبی‌ست، آرزوی سلامت.
  • Koobra motallebi IR ۰۱:۴۵ - ۱۴۰۴/۰۷/۳۰
    کوله پشتی چیریکی در روستایی کوچک تنگه گلوله، در چهار محال بختیاری، خانه‌ای کاه‌گلی با سقف چوبی که حیاطش پر از مرغ و خروس بود. بوی گاو و گوسفند همیشه حس خوبی را القاء می‌کرد. با طلوع خورشید، صدای زنگوله‌ها و بع‌بع گوسفندها به فرمان‌های پدر ظفر از داخل آغل با هم درمی‌آمیخت. در همین خانه‌ی کوچک و باصفا، پسری به‌نام نادر زندگی می‌کرد؛ او حالا چهارده سال داشت توجه به موهای مشکی و چشمانی سیاه خود نداشت او بیشتر از همسن و سالانش می‌فهمید. ظفر میان بوی شیر تازه، کاه خشک و صدای اذان بزرگ قد می‌کشید. گاهی شلوار وصله‌دارش می‌پوشید و گاهی دفتر مشقش را کنار رادیو جا می‌گذاشت. دلش نه با مشق‌های ناتمام بود، نه با چرا بردن گوسفندان. پدرش همیشه می‌گفت: - ئی پسر نه به درسش میرسّه نه کمک موکونه، فکر ذکرش شده جبهه. پدرش راست می‌گفت. دل او جای دیگری بود، جایی میان امواج رادیو، که نوای آشنای رزم را پخش می‌کرد: ـ رزمندگان آماده شید... آماده شید بهر نبردی دیگر آماده شید آماده شید ... وقتی اخبار منطقه‌ی جنگی پخش می‌شد، اگر کسی می‌خواست رادیو را خاموش کند، با صدایی که تازه داشت دو‌رگه می‌شد، می‌گفت: -

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها