دوشنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۱
وقتی پزشک مدرن جای طبیب سنتی را گرفت

نویسنده در کتاب «پزشکی مدرن در ایران عصر قاجار» به خاموش ماندن منابع موجود در مورد بُعد اجتماعی بیماری‌ها و فراگیری آنها در میان توده مردم سخن گفته است. او فقدان اطلاعات در این زمینه را به دلیل بی‌توجهی حاکمان و مورخان به تاریخ اجتماعی و نوپایی این شاخه از تاریخ توجیه‌پذیر می‌داند.

سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا طاهره مهری- فراگیری بیماری‌های واگیردار در ایران و جهان سابقه‌ای طولانی دارد. نخستین اطلاعات در این زمینه غالباً از کتب مذهبی یهودیان و زرتشتیان استخراج شده است. این اطلاعات با وجود محدود بودن، امکان ارائه تصویری هر چند ناقص از وضعیت فراگیری بیماری‌های واگیردار در دوره‌های ابتدایی تاریخ را به دست می‌دهد.

در ایران این مسیر با گذشت زمان و حرکت به سمت دوره‌های تاریخی متاخر روندی تکمیلی یافت. بُعد جهانی قدرت در ایران دوره باستان و تلاقی این کشور با آنچه در فراسوی مرزهای غربی، چه در قالب جنگ و چه در قالب دادوستد مالی، فرهنگی و علمی در جریان بود، منجر به این شد تا مورخان در لابه‌لای ثبت وقایع سیاسی و نظامی، اطلاعاتی از وضعیت واگیری برخی بیماری‌ها ارائه کنند. کتاب «پزشکی مدرن در ایران عصر قاجار» با عنوان فرعی بیماری‌های واگیر دوره ناصری به کوشش دنیا عسگریان به این موضوع پرداخته است.

نویسنده در این کتاب به خاموش ماندن منابع موجود در مورد بُعد اجتماعی بیماری‌ها و فراگیری آنها در میان توده مردم سخن گفته است. او فقدان اطلاعات در این زمینه را به دلیل بی‌توجهی حاکمان و مورخان به تاریخ اجتماعی و نوپایی این شاخه از تاریخ توجیه‌پذیر می‌داند و بر این نکته پای می‌فشارد که این فقدان اطلاعات در مورد فراگیری بیماری‌های واگیردار در دوره‌های پس از حمله اعراب نیز پابرجاست.

منابع به جای مانده از دوره‌های مختلف تاریخ ایران پس از اسلام تا اواخر دوره سلطنت فتحعلی شاه قاجار، محتوای غالباً مشابهی با مضمون تاکید بر پزشکان سرشناس، تلاش آنها برای تشریح و درمان بیماری‌ها و همچنین ارائه اطلاعات در مورد روش‌های شناخت و درمان بیماری‌ها ارائه می‌کنند؛ اما چندان به دانش ما نسبت به میزان همه‌گیری شناخت و درمان بیماری‌ها در جامعه ایران نمی‌افزایند.

وقتی پزشک مدرن جای طبیب سنتی را گرفت

دنیا عسگریان یادآور می‌شود که سکوت منابع در مورد وضعیت بیماری‌ها در میان توده مردم در طی قرن‌ها ادامه داشت تا اینکه مواجهه ایرانیان با تمدن جدید در دوره قاجار به ویژه دوره طولانی حکمرانی ناصرالدین شاه به درهم شکسته شدن نظم پیشین می‌انجامد.

او شکسته شدن این نظم را به دلیل رخدادهایی همچون ورود مسافران خارجی به ویژه پزشکان به ایران، اعزام دانشجویان به کشورهای اروپایی برای تحصیل طب، تاسیس نهادهای آموزشی جدید نظیر دارالفنون، استخدام اساتید پزشکی درباری و به ویژه چاپ روزنامه‌ها می‌داند که در جریان مواجهه ایرانیان با مفاهیم جدید دنیای غرب، وضعیت پزشکی و ذیل آن بیماری‌شناسی در ایران دچار چرخشی معنادار شد.

نویسنده در ادامه پرسش‌هایی مطرح می‌کند و در پاسخ بدانها می‌کوشد. پرسش‌هایی همچون؛ نخست، کدام بیماری‌های واگیردار در گستره جغرافیایی ایران شایع بوده و هر بیماری در چهار زمینه تشخیص، درمان، پیشگیری و کنترل در چه وضعیتی قرار داشته‌اند؟ دیگر اینکه غلبه کدام جبهه- پزشکی دوره اسلامی یا پزشکی مدرن- در جریان درمان بیماری‌ها بیشتر بوده است؟ که پاسخ به این پرسش‌ها زمینه پاسخ به پرسش اصلی این پژوهش را فراهم می‌آورد: «رویکرد حاکمیت، پزشکان و مردم عادی در زمینه بیماری‌شناسی در ایران عصر ناصری تا چه حد متاثر از پزشکی مدرن بوده است؟»

نویسنده برای دستیابی به پاسخ علاوه بر کتاب‌های تاریخ عمومی نگاشته شده در زمان سلطنت ناصرالدین شاه، سفرنامه‌های این عصر نظیر سفرنامه‌نویسانی نظیر پولاک و فووریه را که غالباً در کسوت پزشکان خارجی ظاهر می‌شدند، مورد بررسی قرار داده است.

کتاب «پزشکی مدرن درایران عصر قاجار» در شش فصل به موضوعاتی همچون «پزشکی مدرن در ایران عصر ناصری»، «بیماری‌های انگلی»، «بیماری‌های باکتریایی»، «بیماری‌های ویروسی»، «همه‌گیری‌های جهانی در ایران و جهان در عصر ناصری» و «پزشکی مدرن و بیماری‌های واگیر در ایران عصر ناصری» پرداخته است.

در ادامه برش‌هایی چند از این کتاب را می‌خوانیم:

«آنفولانزا بیماری واگیردار و خطرناکی است که ویروس آن از طریق حلق و بینی وارد می‌شود و عوارض آن سرفه شدید، درد پهلو، سینه درد، قی، اسهال، قولنج و درد شدید استخوان‌هاست. لویی پانزدهم، حکمران فرانسه، نخستین کسی است که آنفولانزا را نامگذاری کرده است. نقش قدرت بدنی در جریان ابتلا و مقابله با آنفولانزا بسیار مهم است؛ به طوری که این بیماری علی‌رغم سهولت در انتقال در افرادی که بنیه بدنی قوی دارند کمتر ایجاد مشکل می‌کند.

آنفولانرا در زمره بیماری‌های زئونوز –مشترک میان انسان و حیوان- است. در قدیم اقداماتی نظیر برداشتن بار از روی حیوانات عرق‌کرده و در معرض باد قرار گرفتن آنها باعث ابتلای چهارپایانی نظیر شتر به آنفولانزا می‌شده است.

بیماری آنفولانزا در ایران دوره ناصری همچون دوره‌های پیشین فراگیری محدودی داشت؛ این در حالی بود که بسیاری از کشورها نظیر انگلستان، فرانسه، بلغارستان، عثمانی، آلمان، بلژیک، اتریش، مصر، دانمارک، هلند، یونان و نیز همسایگان ایران نظیر هندوستان، روسیه و عثمانی با این بیماری دست به گریبان بودند. روزنامه‌های دوره ناصری نظیر حبل‌المتین، ناصری، اطلاع و به ویژه اختر در مورد واگیری آنفولانزا اطلاعات دقیق و وسیعی را ارائه کرده‌اند.

این اطلاعات غالباً از همه‌گیری آنفولانزا در اروپا و درگیری افراد معروفی چون پاپ، امپراتور روس، امپراتور اتریش- آلمان، حکمران بلژیک، همسر و دختر ولی‌عهد انگلستان، با این بیماری خبر می‌دهند و بر ناچیز بودن دامنه فراگیری این بیماری در ایران در مقایسه با سایر نقاط دنیا تاکید می‌کنند.

روزنامه اختر در مورد تاثیر سرمای هوا در همه‌گیری بیماری آنفولانزا در کشورهای انگلستان و آلمان این‌گونه آورده است:

«چنانکه در نسخه‌های پیش نوشته‌ایم امسال در تمام فرنگستان زمستان خیلی سخت بوده تاکنون بدین درجه برف و بوران و سرما در صفحات مذکور کمتر دیده شده از جمله در لندن و برلین سرما بسی شدت داشته است. این روزها نسبت به ایام پیش فی‌الجمله تخفیفی در سرما روی داده اما مردم آن شهرها تا خواستند نفسی بیاسایند از این طرف ناخوشی آنفولانزا بشدت هر چه تمام‌تر ظهور نموده بر همزن آسایش خلق شده است… در لندن از شدت انتشار آن ناخوشی ساری بعضی از مکاتب خصوصیه تعطیل شده است… تا چند روز پیش از این در لندن در افواه مردم همه جا سخن از شدت سرما و زمستان بود اکنون در هر طرف صحبت از استیلای ناخوشی آنفولانزا در میان مردم است.»

این روزنامه همچنین در تایید بازدارندگی هوای گرم از فراگیری بیماری در نواحی شرقی نظیر عربستان آورده است:

«… ولی از قراری که معلوم است [آنفولانزا] در آن صفحات [عربستان] دستبردی نتواند نمود چه هوای گرم عربستان مانع از صدمه و تاثیر آن است و به طوری که حکمش در ممالک سردسیر جاری است در ممالک گرمسیر نمی‌تواند حکم کند.»

پزشکان مدرن برای کشف درمان آنفولانزا تلاش‌های فراوانی را سامان دادند. از جمله این پزشکان پاستور است. وی دو روش برای درمان این بیماری مطرح کرده است: روش نخست که میکروب بیماری را به صورت مستقیم مورد تهاجم قرار می‌داد، به دلیل پرخطر بودن تا زمان اطمینان حاصل کردن از نحوه تاثیر آن متوقف شد؛ اما روش دوم که استفاده از دارچین برای پیشگیری از ابتلا به آنفولانرا و کاهش شدت این بیماری بود، مورد استفاده قرار می‌گرفت. روزنامه اختر در مورد پیشگیری و درمان با دارچین آورده است:

«… هرگاه شخص در شهری که این ناخوشی فراگیری دارد بمنزلش هر روز آب دارچینی با جوهر و عطر آن را بپاشد و بر بدن و لباس خود نیز بمالد بقول طبیب مشارالیه [دکتر پاستور] ناخوشی بدان خانه سرایت نتواند نمود. هرگاه گرفتاران را نیز در اطعمه دارچینی پاشیده و چایی آن را بدهند خیلی سودمند است.»

اما در ایران عصر ناصری تمییز دادن آنفولانزا از ناخوشی‌هایی نظیر محرقه، مطبقه، سل ریوی و… سخت می‌نمود و تشخیص اشتباه سرمازدگی از سوی پزشکان و تجویز داروهای اشتباه از علل اصلی مرگ‌ومیر این بیماری به حساب می‌آمد».

***

در کل کتاب «پزشکی مدرن در ایران عصر قاجار» با تدقیق در بیش از ۱۸ هزار صفحه روزنامه به جای‌مانده از عصر ناصری- به عنوان وسیع‌ترین پایگاه اطلاعاتی در مورد واگیری بیماری‌ها- در کنار بررسی سایر منابع موجود اطلاعاتی بدیع درباره ۲۴ بیماری واگیر یافت‌شده را در اختیار محققان قرار می‌دهد. این کتاب در پی آن است تا از دریچه تاریخ اجتماعی، رویکرد حاکمیت، پزشکان و مردم عادی در زمینه بیماری‌شناسی را تشریح کرده و میزان تاثیرپذیری سلامت ایرانیان از جریان بدیع رویارویی پزشکی دوره اسلامی و پزشکی مدرن را به تصویر کشد.

کتاب «پزشکی مدرن در ایران عصر قاجار» با عنوان فرعی بیماری‌های واگیر دوره ناصری به کوشش دنیا عسگریان با ۲۷۴ صفحه، شمارگان ۲۰۰ نسخه و بهای ۲۵۰ هزار تومان از سوی انتشارات نگارستان اندیشه به بازار کتاب آمده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها