سرویس مدیریت کتاب خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کاغذ تحریر، بهعنوان پُرمصرفترین انواع کاغذ در ایران و تاثیرگذارترین مولفه در تعیین قیمت کتاب، موجب شده، تامین زمینههای تولید داخلی این کالای استراتژیک، جزو رویکردهای چند دهه گذشته متولیان باشد. حذف کاغذ از ردیف کالاهای اساسی، این رویکرد و افزایش توان، برای بهرهمندی از ظرفیتهای داخلی تولید کاغذ ایرانی را تقویت کرد.
آنچه هدفگذاری شده بود، پاسخ به نیاز ناشران و قطع وابستگی به واردات بود اما آنچه رخ داد، با وعدهها همخوانی نداشت؛ خودکفائی در تولید کاغذ داخلی، به خودکفائی در تولید کاغذ کتابهای درسی تبدیل شد و کاغذهای تحریر تولید شده، انتظارات را پاسخ نداد؛ بهویژه در بحث کیفیت. این مهم، حتی درباره انتخاب کاغذ کتابهای درسی نیز تداوم پیدا کرد و موجب شد، تصمیم چاپ منابع درسی دانشآموزان سال تحصیلی ۱۴۰۴- ۱۴۰۵ به حذف کاغذ ایرانی منجر شود.
به این جریان، باید مسائل فرسودگی ماشینآلات و فناوری ضعیف، کمبود مواد اولیه مثل «چیپس چوب» یا خمیر کاغذ و تامین دشوار هزینههای انرژی، قیمت گران و تولید نامنظم را اضافه کرد.
بهطور معمول از کاغذ تحریر برای چاپ کتاب، دفتر، جزوه، اوراق اداری و آموزشی استفاده میشود و مجموعههایی چون کارخانه چوب و کاغذ مازندران و پارس خوزستان، در تولید این محصولات و واحدهای دیگر در خراسان رضوی مشغول هستند که بیشتر در زمینه کارتن و کاغذ بازیافتی فعالیت دارند.

به گفته، امیرسامان اسفندیاری، دبیر سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوا، نیاز سالانه کشور به کاغذ تحریر بین ۱۸۰ تا ۲۰۰ هزار تن است، به اعتقاد وی، تولیدکنندگان میتوانند به راحتی و به شرط تامین برق و تخصیص ارز برای تامین مواد اولیه، ۱۲۰ هزار تن یعنی ۷۰ درصد نیاز کشور را تامین کنند.
از نیمه دوم سال ۱۴۰۳، تولید و توزیع کاغذ ایرانی، که پیشتر با چالشهای مختلف ازجمله ناترازی انرژی، تامین مواداولیه، احیا کارخانههای تولیدی، موانع تاسیس کارخانههای جدید مواجه بود، محدود شد.
به این چالشها باید، بازخورد ناشران را نیز اضافه کرد؛ بنابراین ایبنا در گفتوگو با ۱۴ ناشر، به بررسی دیدگاه آنها درباره کاغذ ایرانی پرداخته است. ناشران، براساس عملکرد در بازه زمانی تابستان سال ۱۴۰۱ تا تابستان سال ۱۴۰۴ و جایگاه آنها بهعنوان ناشر فعال براساس آمارهای «میزان تولید»، «شمارگان کتاب»، آمار «چاپ نخست» و «تجدید چاپ» و «مصرفکننده» انتخاب شدهاند.
بیتردید همانطور که پیشتر، رسانههای مختلف به مقوله کاغذ ایرانی پرداختند، همچنان فرصت برای بررسی دغدغهمندانه به موضوع کاغذ براساس دیدگاه ناشران دیگر وجود دارد.
کاغذی برای کتاب درسی؟
برخی از ناشران مصرفکننده کاغذ ایرانی، اشاره داشتند، مقاومت دربرابر جوهر، یکی از چالشهای کاغذ ایرانی است؛ همچنین جذب جوهر و پخش رنگ روی برخی کاغذهای داخلی موجب کاهش وضوح چاپ میشود؛ علاوه براین در برخی موارد، یکنواختی گرماژ و سطح کاغذ مناسب، برای مسئله چاپ افست و دیجیتال مشکل ایجاد میکرد.
محمدحسین متولی، مدیر انتشارات «هوپا» به ایبنا گفت: هوپا، یک پالت کاغذ ایرانی گرفت اما به دلیل کیفیت پایین، نتوانستیم در روند تولید از کاغذ ایرانی استفاده کنیم؛ علاوه براین قیمت نیز ناشر ایرانی را ترغیب نمیکرد.
این ناشر کودک و نوجوان، ادامه داد: معتقدم اگر قرار است، تولید کاغذ تحریر برای ناشران ایرانی، دوباره آغاز شود، مدیران فنی حتماً باید برای ارتقا کیفیت کاغذ، فکری کنند. بهعنوان مثال گرماژ کاغذ باید کاهش پیدا کند، بخش عمدهای از این کاغذها برای کتابهای درسی و کمک درسی کارایی دارد و برای کتابهای عمومی چندان مناسب نیست.
متولی همچنین درباره مسئله دیگر کاغذ تحریر ایرانی، گفت: چگالی این کاغذها کم بود؛ همین مسئله عطف کتاب را بهم میزد و حین چاپ و صحافی مشکلات مختلفی ایجاد میکرد؛ بنابراین فکر میکنم تولید و استفاده از کاغذ ایرانی تا زمانی که کیفیت لازم را کسب نکرده، نباید انجام شود.

اقتصادی یا ارزان؟
گرچه کاغذ ایرانی معمولاً کمی ارزانتر از کاغذ وارداتی است اما ناشران، معتقدند اختلاف کیفیت بین این دو نوع کاغذ، موجب کاهش جذابیت کتاب و در نتیجه کاهش فروش میشود.
«پیدایش» ناشر حوزه کودک و نوجوان، ازجمله مصرفکنندگان کاغذ ایرانی است. مریم طائب، مدیرداخلی پیدایش، به خبرنگار ایبنا درباره این کاغذ گفت: کیفیت کلی کاغذ ایرانی، بد نبود اما چالش اصلی، قیمت نزدیک این محصول به کاغذ وارداتی بود؛ بهطوری که برخی مواقع، فقط بین ۱۰ تا ۲۰ هزار تومان تفاوت قیمت وجود داشت و گاهی فکر میکردیم، صرفه اقتصادی برای نشر نداشت.
وی با بیان اینکه توزیع این کاغذ، مشکلاتی داشت، ادامه داد: گاهی چند ماه کاغذ داشتیم و یکباره چند ماه روند توزیع قطع میشد؛ ناشر برای تولید برنامهریزی دارد؛ با این وضعیت، سرگردان میشدیم.
طائب، با اشاره به قیمت گران کاغذ تحریر وارداتی افزود: اگر شرایطی فراهم شود که بار دیگر کاغذ ایرانی توزیع شود، خوب است، اما مطالبه این است، عرضه مستمر باشد و مقطعی نباشد تا بتوانیم درطول سال برنامهریزی کنیم.
ظرفیت کارخانهها باید بررسی شود
طبق آمار و ارقام ارائه شده در سامانه گمرک، طی سال گذشته، حدود ۲۶۰ هزار تُن، کاغذ چاپ و تحریر به کشور وارده شده است حتی برخی آمارها از ۲۴۳ هزار تُن و برخی تا ۳۰۰ هزار تُن خبر دادهاند. با این همه اما بازار چاپ و نشر این حوزه با چالش و مشکلات مختلف تامین کاغذ دست و پنجه نرم کرده است و کاغذ داخلی نتوانست حتی مدت کوتاهی که در مدار تولید بود، چندان رضایت مخاطبان را جلب کند.
مرتضی کاردر، مدیر نشر «هرمس» با بیان اینکه کاغذ ایرانی یا خارجی مزیت چندانی نسبت به هم ندارند، به خبرنگار ایبنا گفت: باید اقتضائات نشر و چاپ را دید. از قدیم، کاغذ ایرانی در بازار کمتر بود در دولت قبل قرار شد، تولید کاغذ ایرانی تقویت شود و این کار با فعالیت کارخانه چوب و کاغذ مازندران انجام شد. اوایل کیفیت خوب بود و وقتی میزان تولید زیاد شد، کیفیت کاهش پیدا کرد و دیگر مطلوب نبود.
وی با بیان اینکه اگر قرار است، تولید کاغذ داخلی داشته باشیم، ظرفیت کارخانهها باید دوباره بررسی شود، ادامه داد: البته در اقتصادی که معیار قیمتگذاریها مشخص نیست، قیمت در برابر کیفیت مهم است اما وقتی با نارضایتی چاپخانهها از کیفیت و مواد کاغذ تحریر ایرانی مواجه میشویم، باید دقت بیشتری در تصمیمگیری نهایی داشته باشیم.
تیر خلاص تفاوت قیمت!
اگرچه کاغذ ایرانی معمولاً ارزانتر از کاغذهای وارداتی است، اما ناشران معتقدند، اختلاف کیفیت موجب کاهش جذابیت کتاب و کاهش فروش میشود. برخی ناشران هم ترجیح میدهند کتابهای خود را در شمارگان کمتر اما با کاغذ باکیفیت چاپ کنند تا اینکه تعداد بیشتری کتاب با کاغذ ایرانی اما کیفیت کم روانه بازار کنند.
نادر قدیانی، ناشر پیشکسوت کودک درباره استفاده از کاغذ ایرانی، گفت: بخش عمده کاغذی که کارخانه مازندران تولید میکرد، ۷۵ گرمی بود، با وجود نکتههایی که درباره این کالا داشتیم اما تا زمانی که این کاغذ در خانه کتاب توزیع میشد، استفاده میکردیم.
وی با بیان اینکه کیفیت کاغذ دیبای شوشتر هم خوب نبود، ادامه داد: ازجمله دلایل استفاده از کاغذ تحریر ایرانی، تفاوت قیمت ۳۰۰ هزار تومانی آن با کاغذ خارجی بود؛ اگرچه حدود ۱۵۰ هزار تومان اختلاف وجود داشت، به دلیل کیفیت نهچندان خوب، در چاپخانه و حین چاپ، ضربه میخورد، اما هر بند، حدود ۱۵۰ هزار تومان سود میکردیم و به صرفه بود اما الان که قیمت کاغذ ایرانی با خارجی فاصلهای ندارد، به صرفه نیست که به سراغ آن برویم.

تکلیف اعتبار ناشر با کاغذ بیکیفیت!
بسیاری از خوانندگانی که به لمس و دیدن کاغذهای سفید و سبک خارجی عادت دارند، نسبت به کاغذ زرد یا کمکیفیت داخلی واکنش منفی نشان میدهند، این نکتهای مهم است که بخش عمده ناشران در صحبتهای خود بر آن تاکید دارند. با توجه به اینکه کاغذ ایرانی معمولاً متمایل به زرد یا خاکستری است و سفیدی کمتری دارد، مخاطبان اقبال کمتری نسبت به آن دارند.
سیدعباس حسینی نیک، مدیر انتشارات مجد و رئیس هیئتمدیره انجمن فرهنگی ناشران دانشگاهی درباره استفاده از کاغذ ایرانی به ایبنا گفت: زمانی که کاغذ تحریر ۷۰ گرمی گرفتیم، مشکلات زیادی داشت، وقتی به توزیعکنندگان مشکلات را گزارش کردیم، گفتند که انتهای رول بوده و کاغذ را عوض کردند اما باز هم کیفیت خوبی نداشت. پِرتی آن زیاد و بندها اغلب زیر ۵۰۰ تایی بود.
وی با اشاره به چاپ کتابهای انتشارات خود با کاغذ ایرانی، ادامه داد: تعدادی از کتابهای پُر تیراژ را با این کاغذها منتشر کردیم که خوب نشد؛ زیرا اصلاً برای نشر، مناسب نبود و با انتقاد مشتریها روبهرو شدیم که از کیفیت و رنگ کاغذها رضایت نداشتند. مخاطبان و مشتریان، اغلب ماندگار هستند و اغلب آثار نشر مجد در قفسههای کتابخانه قضات و استادان دانشگاه قرار میگیرد.
حسینینیک، با بیان اینکه استمرار انتشار کتاب با کاغذ ایرانی فقط اعتبار نشر را زیر سوال میبُرد، افزود: کاغذ، کالای استراتژیکی است که دولت برای آن یارانه بدهد، فقط در صورتی استفاده از آن به صرفه است که قیمت آن نصف قیمت کاغذ اندونزی باشد.
این ناشر، با طرح این موضوع که تولید کاغذ در ایران با توجه به شرایط آب و هوایی و زیست محیطی مشکل دارد، گفت: کاغذسازی از دقیقترین و پیچیدهترین صنایع دنیا است که فناوری پیچیدهای دارد؛ بنابراین تولید و خودکفایی به اقتصاد ایران ضربه میزند، در این زمینه پیشنهادم این است که دولت کاری به کاغذ نداشته باشد.
به گفته حسینینیک، دولت میتواند روند کار را تسهیل کند، یعنی به هر ناشر یا شرکت تعاونی دلار آزاد بدهد و عوارض گمرکی نگیرد تا کاغذ وارد کند؛ نکته اینجا است که دولتهای قبل هم از تولید کاغذ ایرانی حمایت کردند اما کتاب ارزان نشد!
جای خالی کاغذ باکیفیت
کاغذ ایرانی، معمولاً مشمول سیاستهای حمایتی و توزیع سهمیهای میشود اما کاغذ خارجی، واردات محدودی داشته و وابسته به ارز است، علاوهبراین اگرچه کاغذ تحریر وارداتی، بسیار یکنواخت و دقیق است اما کاغذ تحریر داخلی گاهی ناهمگونی در ضخامت و سطح دارد. با این حال اما برخی ناشران از آن استفاده میکردند.
علیرضا سبحانینسب، مدیر انتشارات جمال در حوزه کودک و نوجوان، درباره کاغذ ایرانی گفت: اغلب از کاغذ ایرانی برای کارهای تکرنگ و دورنگ استفاده میکردیم که کاغذ خوبی بود، البته باید بگویم که این کاغذ در یک بازه زمانی خوب بود اما بعداً کیفیت آن کاهش پیدا کرد؛ البته ابایی نداشتیم از کاغذ ایرانی استفاده کنیم اما به دلیل مسائل فنی، چاپخانهداران با آن مشکل داشتند.
وی ادامه داد: اما اینکه چرا بعد از مدتی کیفیت کاهش داشت را نمیدانیم، با این حال اگر کاغذ ایرانی باز هم تولید شود و کیفیت آن به گونهای باشد که بشود با کمترین اذیت و مشکل کتاب چاپ کرد، برای کتابهای تکرنگ و دورنگ استفاده خواهیم کرد اما برای چاپ چهار رنگ نمیشود به سراغ کاغذ ایرانی رفت.
سبحانینسب، با بیان اینکه یکی از حساسترین کالاهای فرهنگی کاغذ است که نبود آن فرهنگ دچار مشکل میشود، عنوان کرد: دولتمردان برای ملی کردن این کاغذ تلاش کنند، طی این سالها ۱۰ برابر بیش از اینکه برای کاغذ ملی هزینه شود یارانه داده شده است اما چون تدبیر لازم اندیشیده نشده است، یارانهها کمکی نکردهاند، معتقدم به طرح منسجم دولت نیاز داریم تا خروجی داشته باشد. هزینههای زیادی شده اما کاغذ خوب و باکیفیت توزیع نشد.
مشکل جدی چاپخانهها
شاید اگر در روند تولید کاغذ ایرانی، سرمایهگذاری برای بهروزرسانی خطوط تولید کاغذ انجام، یا از مواد اولیه مرغوبتر و استانداردی استفاده و بر فرایندهای تولید، برای یکنواختی و شفافیت کنترل بیشتری انجام میشد، کیفیت تولید کاغذ، ارتقا پیدا میکرد. مذاکره با کارخانههای کاغذ برای ایجاد محصول سفارشی با مشخصات مد نظر ناشران و پیشبینی امکان بازخورد مستمر و نمونهبرداری از کاغذهای مصرفی را هم شاید بتوان در زمره اقداماتی نام برد که باید در ادوار مختلف به آن توجه میشد.
محسن فرجی، مدیر نشر «خزه» هم ازجمله ناشرانی است که نسبت به استفاده از کاغذ ایرانی در تولید کتابهایش نقدهای جدی مطرح میکند، او با بیان اینکه در روند استفاده از این کاغذ مشکلات متعددی ایجاد میشد، گفت: از چاپخانه تماس میگرفتند و میگفتند که این کاغذ، گرد و خاک، همچنین تاب زیادی دارد و به دستگاهها آسیب میزند. خیلی از مواقع، چاپخانهها اصلاً راضی به چاپ کتاب با این کاغذ نمیشدند.
فرجی ادامه داد: به همین دلیل، دیگر استفاده از کاغذ ایرانی را دنبال نکردیم؛ چون کیفیت کتابها را کاهش میدهد؛ بنابراین هیچ تمایلی به استفاده از این کاغذ نداریم، حتی اگر قیمت پایینتری داشته باشد.

مسئله تغییر رنگ کاغذ تحریر ایران
اما تجربه عملی تولید با کاغذ ایرانی، نشان میدهد که نیاز به ارتقای کیفیت و هماهنگی فنی با نیازهای چاپ و نشر وجود دارد؛ زیرا این کاغذ در تغذیه ماشینهای چاپ به دلیل اصطکاک یا برش ناصاف مشکلات زیادی ایجاد میکند.
حمیدرضا سیدناصری، مدیر نشر «ذکر» یکی از منتقدان جدی کیفیت کاغذ تحریر ایرانی است. سیدناصری با اشاره به تولید کاغذهای ۷۰ و ۷۵ گرمی سالهای دور این کارخانه، گفت: زمانی که برای چاپ کتاب، این کاغذها را به چاپخانهها میبردیم، میگفتند غلطک دستگاه یک کالای گران است و کاغذ ایرانی آن را خراب میکند، به همین دلیل چاپخانهها سرعت را کاهش میدادند؛ بنابراین راندمان کار را کم میکردند.
وی همچنین به تغییر رنگ کاغذ تحریر ایرانی به عنوان یک چالش جدی اشاره کرد و افزود: بعد از چاپ کتابها، طی ۲۰ روز تا یک ماه، دور تا دور کاغذ، زرد میشد، و کاغذ، نخودی رنگ یا دو رنگ و زردی پُررنگی پیدا میشد؛ همین مسئله موجب گلایه خانوادهها شد.
سیدناصری با بیان اینکه تنها خوبی کاغذ تحریر ایرانی، حرکت نرم مداد بود، ادامه داد: این کاغذ، برای چاپ چهار رنگ خوب نبود اما برای تکرنگها، نسبتاً خوب بود با این حال، کفه ترازو در کیفیت سنگینتر بود.
وی همچنین به افزایش قیمت این کالا اشاره کرد و گفت: این کاغذ در ماههای آخر تولید، گران شده بود، وقتی سوال میکردیم که چرا گران است؟ میگفتند تولید آن به صرفه نیست و اواخر کار، تفاوت قیمتها ۱۰۰ هزار تومانی بود.
کاغذ ایرانی نم داشت
یکی از نکاتی که برخی ناشران در روند تولید کتاب با کاغذ تحریر ایرانی با آن مشکل داشتند، در برخی مواقع، رطوبت کاغذها بود و بهنظر میرسد، باید راهکارهایی برای جلوگیری از نفوذ رطوبت و گرد و غبار در انبارها انجام شود یا برای نگهداری کاغذ در شرایط استاندارد دما و رطوبت، تمهیدی اندیشیده شود.
علیرضا رئیس دانایی، مدیر نشر «نگاه» با اشاره به استفاده از کاغذ ایرانی، گفت: سایز ۷۰ در ۱۰۰ کاغذ ایرانی را گرفتیم اما حین کار متوجه شدیم، یک طرف آن وزن بالاتر یا پایینتری دارد و در یک ورق تفاوت گرماژ داشتیم که این مسئله تاثیر مستقیمی بر کیفیت چاپ دارد.
وی با بیان اینکه کاغذ تحریر ایرانی اغلب پُرز دارد، ادامه داد: با توجه به اینکه کاغذ در شمال تولید میشود، نم دارد. به یاد دارم، مجبور شدیم، حدود دو ماه کاغذها را نگه داریم تا خشک شود؛ زیرا با این حجم از نم، نمیشد چاپ کرد و کاغذ زیر دستگاه چروک میشد.
رئیس دانایی افزود: یک زمانی کاغذ پارس، خوب بود اما بعد از آتشسوزی، گویا دستگاههای کارخانه خراب شد و تولیدات برای چاپ کتاب مناسب نبود.
وی به فرسودگی ماشینهای تولید کاغذ و نبود مواد سفیدکننده هم اشاره کرد و افزود: به دلیل قیمت گران، استفاده از این محصول، اصلاً به صرفه نیست، زیرا تفاوتی با کاغذ خارجی ندارد.
ترجیح کاغذ بالکی به کاغذ ایرانی
محدودیت در طیف و تنوع محصولات را باید یکی از نقطه ضعفهای کاغذ ایرانی دانست. تنوع در ضخامت، گرماژ، نوع سطح (مات، نیمهمات) و ویژگیهای خاص در مقایسه با کاغذهای وارداتی در کاغذهای ایرانی کمتر است.
انتشارات «ثالث» ازجمله ناشرانی است که هیچگاه به سراغ کاغذ ایرانی نرفت. علی جعفریه، مدیر این انتشارات به ایبنا گفت: همکارانی که از این کاغذ استفاده کردند، گفتند که کیفیت آن نیز خوب نبوده است؛ حتی میزان تولید هم محدود و برگزاری مراسم مختلف مثل جشن خودکفایی، الکی بود و میزانی هم که تولید شد، برای کتابهای درسی اختصاص پیدا کرد.
وی با بیان اینکه در چاپ کتابهایمان معمولاً از کاغذ بالک استفاده میکنیم، افزود: با توجه به استفاده از کاغذ بالک و اینکه در آن برهه زمانی، قیمت کاغذ ایرانی و بالک برابر بود، به سراغ کاغذ خارجی میرفتیم.
جعفریه، به تجربه زمان جنگ ایران و عراق و تولید کتاب در آن ایام هم اشاره کرد و ادامه داد: در آن دوران تولیدات کارخانههای کاغذ پارس و دیبای شوشتر با توجه به اینکه دستگاهها نو داشتند خوب بود و کاغذ با کیفیتی تولید میکردند. در آن دوره، بیشتر کاغذ داخلی مصرف میکردیم اما کارخانههای داخلی تولید باکیفیت و مناسبی ندارند.

نکتههایی که باید به آن توجه کرد
کارشناسان صنعت سلولزی معتقدند، برای بهبود کیفیت کاغذ ایرانی، استفاده از روکشها یا پوششهای بهبوددهنده سفیدی در فرآیند تولید، ضروری است؛ علاوه براین افزایش کیفیت خمیر کاغذ و استفاده از مواد سفیدکننده استاندارد و کمخطر که به محیطزیست آسیب نزند، نیز شاید بتواند بخش زیادی از چالشهای این حوزه را برای ناشران و چاپخانهداران کاهش دهد.
بهنظر میرسد، استانداردسازی برش و برگهها برای جلوگیری از گیر کردن کاغذها در چاپخانهها و آزمایش کاغذها روی دستگاههای رایج چاپ، پیش از تولید انبوه نیز شاید بتواند گرهگشا باشد.
رضا هاشمینژاد، مدیر انتشارات «افق» دلیل اصلی عدم استقبال این مجموعه از کاغذ ایرانی را کیفیت پایین آن عنوان کرد و گفت: به دلیل پُرز زیاد کاغذ ایرانی و آسیبی که به ماشینآلات چاپ وارد میکند، از این کاغذ استفاده نخواهیم کرد.
بسیاری از کارشناسان صنعت سلولزی بر این باورند که کیفیت کاغذ ایرانی باید ارتقا پیدا کند، زیرا با کیفیت آزمون شده، استفاده از این نوع کاغذ برای ناشران مقرون به صرفه نیست؛ بنابراین نباید از استانداردسازی کیفیت کاغذها غفلت کرد. اقدام برای دریافت گواهیهای استاندارد بینالمللی مانند ISO ۹۰۰۱ (مدیریت کیفیت) و FSC یا PEFC برای نشان دادن پایبندی به اصول جهانی تولید و محیط زیست، میتواند در ارتقای کیفیت موثر باشد.
عباس نوروزی، مدیر داخلی انتشارات «ارجمند»، ناشر تخصصی حوزه پزشکی، با اشاره به به استفاده از این نوع کاغذ در تولید و انتشار برخی از کتابها، به خبرنگار ایبنا گفت: زمانی که یکسری از کتابها را با کاغذ تحریر ایرانی چاپ کردیم، مشتریان از کیفیت آن رضایت نداشتند، علاوهبراین در چاپخانه پرتی و باطله زیاد داشت، همین مسائل موجب شد، دیگر به سراغ این کاغذ نرویم.
وی با بیان اینکه زمانی که کاغذ خارجی گران یا کم بود، مجبور بودیم از کاغذ ایرانی استفاده کنیم، ادامه داد: با توجه به قیمت آن دوست داشتیم از کاغذ ایرانی استفاده کنیم اما بازخورد مشتریان خوب نبود، میگفتند کاغذ تیره است و چشم را اذیت میکند؛ بتابراین استفاده از کاغذ را متوقف کردیم.
به گفته وی، اگر جریان تولید مجدد احیا شود و با کیفیت باشد و البته قیمت در مقایسه با نمونه خارجی ارزانتر باشد، ممکن است، دوباره به سمت استفاده از این نوع کاغذ برویم اما اگر تفاوت قیمت زیاد نداشته باشد، بهصرفه نیست.
کنار ناشرانی که به دلایل مختلف ترجیح دادند از کاغذ تحریر ایرانی استفاده نکنند، برخی ناشران هم به دلایل مختلف ترجیح میدهند از این کاغذ استفاده کنند؛ به عنوان مثال انتشارات «شهید کاظمی».
حمید خلیلی، مدیر انتشارات در این زمینه به ایبنا گفت: نقطه قوت و مهمی که برای نشر اهمیت داشت، این بود که کاغذ تحریر یک جنس ایرانی باشد؛ همچنین مقام معظم رهبری بر استفاده از کالای ایرانی تاکیدات ویژهای دارند؛ بنابراین به تبعیت از فرمایش ایشان، استفاده از کالای ایرانی برایمان در اولویت قرار داشت.
وی همچنین ادامه داد: کالا و کارگر ایرانی اولین حُسن و ویژگیای بود که نشر شهید کاظمی را به سمت استفاده از این کالا سوق داد، هرچند شاید از نظر کیفیت، مثل کالای وارداتی نباشد. معتقدم باید از کالای ایرانی حمایت و از آن استفاده کرد تا به مرور کیفیت آن هم ارتقا پیدا کند.
به گفته خلیلی، دورهای کاغذ ایرانی کیفیت خیلی خوبی نداشت، اما به مرور بهتر شده بود، نبود حمایت از تولید داخلی موجب شد تولید آن متوقف شود. به نظرمیرسد وقتی این کاغذ در بازار موجود بود، امکان خرید چکی کاغذ وجود داشت که مزیت محسوب میشود.
محمدتوکل صدیق، مدیر نشر صابرین، درباره تجربه استفاده از کاغذ ایرانی به ایبنا، بیان کرد: در یک بازه زمانی، از کاغذ ایرانی استفاده میکردیم اما به دلیل ایجاد مشکلات فنی، استفاده از آن را متوقف کردیم.
وی درباره برخی از این مشکلات توضیح داد: کاغذ خاک زیادی داشت، بعد از مدتی تغییر رنگ میداد و کیفیت خوبی نداشت، حتی با اینکه قیمت آن از کاغذ وارداتی کمتر بود اما به تفاوت قیمت آن نمیارزید.
به گفته توکل صدیق، استفاده از این کاغذ را متوقف کردیم، زیرا معتقدیم با توجه به سطح کیفیت ضعیف، شرمنده مشتریان میشویم.
در جریان بررسی دیدگاه ناشران درباره کاغذ ایرانی، خبر تخصیص ۴۰ میلیون دلار، برای حل مشکل کاغذ مطبوعات و نشر، در جلسه پیگیری مشکلات حوزه کاغذ ازسوی محمدرضا عارف، معاون اول رئیس جمهور دولت چهاردهم اعلام شد. این رویکرد دولت را باید در ادامه تلاش دولت برای پاسخ به نیاز آموزش و پرورش، در تامین کاغذ کتاب درسی دید. پیشتر نیز کاظمی، وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده بود که «کاغذ کتابهای درسی تحصیلی ۱۴۰۳ - ۱۴۰۴، ترکیبی از کاغذ ایرانی و خارجی بود. برای تولید کتابهای درسی از حداکثر تولید کاغذهای ایرانی استفاده شده و برای چاپ کتابهای جدید هم از همین ظرفیت استفاده میکنیم اما تولید داخل، کفاف نیاز آموزش و پرورش را نمیدهد؛ بنابراین باید بخشی از کاغذ مورد نیاز را وارد کنیم و درحال وارد کردن کاغذ هستیم.»
وی همچنین در پاسخ به پرسش ایبنا درباره تامین ارز واردات کاغذ گفته بود: «صددرصد میتوانیم ارز خرید کاغذ خارجی را تامین کنیم. دکترعارف، جلسه ویژهای برای تامین ارز کاغذ وارداتی برگزار کردند و دستورات لازم نیز ابلاغ شده است؛ پیگیر این موضوع هستیم.»

علاوهبراین اظهارات اخیر مدیرعامل جدید کارخانه چوب و کاغذ مازندران، درباره وضعیت این مجموعه، زوایای دیگری از موضوع کاغذ ایرانی را نشان میدهد.
وی از شرایط کارخانه بعد از پذیرش مسئولیت، گفته است که براساس ماده ۱۴۱ این شرکت ورشکسته شده و شرکت ورشکسته را با این بدهی، مالیات، ناترازی انرژی و با گرفتاریهایی که در کشور وجود دارد، مدیریت میکنیم. وی همچنین از بدهیهای سنگین این مجموعه بالغ بر ۳۰۰ میلیارد تومان به بانک ملی خبر داده بود.
این وضعیت، ناگفته از نبود چشمانداز روشن برای آینده کاغذ ایرانی میگوید؛ و بهنظرمیرسد حداقل میتوان از متولیان پیشین پرسید که منشا این میزان بدهی کجا است؟
نوسازی خطوط تولید و افزایش تولید داخلی، سرمایهگذاری در این حوزه میتواند تا حد زیادی وابستگی به واردات را کاهش دهد اما لازمه کار، با طرحی جامع و کامل با حضور کارشناسان حوزه سلولزی و نشر، آسیبها و مشکلات، شناسایی و برای رفع آن یک برنامه جامع و کلان پیشبینی شود.
شناسایی فرصتها و تهدیدهای تولید کاغذ ایرانی با توجه به مزیتها و معایبی که در حوزه زیست محیطی وجود دارد، میتواند نقشه جامعی برای تولید کاغذ ایرانی در آینده نزدیک باشد.
نظر شما