سرویس بینالملل خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهه شمس: رمان انضباط (Discipline) داستان یک روزنامهنگار و یک استاد دانشگاه را روایت میکند که در پی موج سانسور پس از جنگ اسرائیل علیه غزه، به دنبال راهی برای بیان حقیقت میگردند – تجربهای که خود نویسنده نیز با آن بیگانه نیست. در سال ۲۰۲۱، هنگامی که راندا عبدالفتاح نوشتن تازهترین رمانش را آغاز کرد، از خود میپرسید آیا داستانی درباره خشونت دولتی، حق اعتراض و نژادیسازی جوانان عرب در استرالیا همچنان اثربخش خواهد بود یا نه. او میگوید: «بعد از ۱۱ سپتامبر، سوءظن به جامعه عرب – بهخصوص مردان جوان مسلمان – از رسانهها و سیاست به یک واقعیت روزمره تبدیل شد. همین تجربهها را سالها پژوهش کرده بودم و نتیجهاش کتاب غیرداستانی «بلوغ در جنگ با ترور» در سال ۲۰۲۲ بود. اما حس میکردم این موضوع از رادار افکار عمومی خارج شده. حتی در سپتامبر ۲۰۲۳ از ناشرم پرسیدم آیا اصلاً بازاری برای چنین کتابی باقی مانده یا نه.»
او ادامه میدهد: «بعد اکتبر پیش آمد و راستش داستان دیگر نمیتوانست با واقعیت رقابت کند.»
منظور عبدالفتاح، حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس و آنچه او «نسلکشی اسرائیل در غزه» مینامد، است. تماشای تصاویر و اخبار بمبارانهای بیوقفه غزه، روند خلاقانه او را متوقف کرد: «نمیتوانستم ادامه بدهم. هر آنچه روی آن کار کرده بودم، در برابر آنچه در واقعیت میگذشت رنگ میباخت. ولی ماهها بعد، دیدن سرکوب فزاینده اعتراضات و محدود شدن آزادی بیان باعث شد به نوشتن برگردم. ناگهان کتاب حالوهوایی تازه پیدا کرد. هیچوقت در استرالیا حمایت از فلسطین تا این اندازه – هم در عرصه عمومی و هم خصوصی – تحت فشار نبوده است.»
او میگوید: «همهچیز یکباره جاری شد. عمداً تصمیم گرفتم روی دو میدان اصلی سانسور تمرکز کنم: دانشگاه و رسانه.»
عبدالفتاح هر دو را از نزدیک میشناسد. در فوریه ۲۰۲۴، کمکهزینه ۸۳۰ هزار دلاری بورسیه «فیوچر فلوشیپ» شورای پژوهش استرالیا (ARC Future Fellowship) که برای ایجاد آرشیو دیجیتال کنشگری عربها در این کشور از دهه ۱۹۷۰ دریافت کرده بود، پس از فشار گروههای لابیگر یهودی و رسانهها تعلیق شد. کمی بعد، رسانهها گزارش دادند که شورای پژوهش در حال بررسی نحوه استفاده او از بودجه است.
چند ماه پیش هم او از «جشنواره نویسندگان بندیگو» کنار کشید؛ رویدادی که قرار بود درباره رمان انضباط در آن سخنرانی کند. دلیل، وضع مقررات تازهای بود که از شرکتکنندگان میخواست «موضوعات تحریکآمیز یا بحثبرانگیز» را کنار بگذارند و همزمان تبعیت از «طرح ضدنژادپرستی» دانشگاه لا تروب را بپذیرند. طرحی که تعریف خاصی از یهودستیزی دارد و نقد سیاستهای اسرائیل را ممکن است ذیل آن بگنجاند. عبدالفتاح انصراف داد و کمی بعد ۵۳ نویسنده دیگر نیز همراه شدند، که نتیجهاش لغو یکسوم برنامههای جشنواره بود.
انضباط داستانش را در رمضان ۲۰۲۱ و سیدنی روایت میکند؛ همان زمانی که حمله ماه می ۲۰۲۱ اسرائیل به غزه نزدیک به ۳۰۰ نفر را کشت. داستان، مسیر زندگی «هانا» – یک روزنامهنگار جوان – و «اشرف» – استادی دانشگاه – را دنبال میکند که با بازداشت یک دانشآموز مسلمان به اتهام تروریسم (به خاطر اعتراض به کارخانه اسلحهسازی اسرائیلی) درگیر موجی از سانسور میشوند.
عبدالفتاح میگوید: «این کتاب را با ایده مسئولیتپذیری شروع کردم. روایت را عامدانه همزمان با رویداد می ۲۰۲۱ و قیام رمضان انتخاب کردم، چون میخواستم بفهمم اگر پنج سال پیش جامعه جهانی با خشونت اشغال روبهرو میشد، آیا امروز به این نقطه میرسیدیم یا نه.»
رمان پر است از اشاره به وقایع، مکانها و شخصیتهای واقعی: از نبرد مونا و محمد الکرد در محله شیخ جراح، تا «دکترین ضاحیه» اسرائیل، و اردوگاه پناهندگان عینالحلوه در جنوب لبنان. این ارجاعات، برای کسانی که با تاریخ و بستر سیاسی فلسطین آشنا هستند، لایه معنایی بیشتری میآورند و برای مخاطبان تازه، آموزشی هستند. در عین حال، بستر اصلی داستان در غرب سیدنی است و لحن آن با لحظات طنز و بازیگوشی، واکنشهای بعضی سازمانهای مسلمان به بحرانهای رسانهای و احساسات متناقض جامعه عرب استرالیایی – میان شوخی و غم – را بازتاب میدهد.
عبدالفتاح به صراحت میگوید: «این کتاب را برای جامعه خودم نوشتم. بر خلاف آثار قبلیام، دیگر هیچ علاقهای به جلب نظر و نگاه سفیدپوستان ندارم.»
او الهام شخصیت «هانا» را از روایتهای واقعی روزنامهنگاران گرفت؛ کسانی که تجربه نژادپرستی، سانسور و بیتفاوتی نسبت به فلسطین را در اتاقهای خبر با او در میان گذاشتند. خودش برای خلق «اشرف» به تجربههای شخصیاش در دانشگاه رجوع کرد و میگوید این کار برایش «شکل درمان» بوده است.
او اذعان میکند که فعالیتهایش علیه صهیونیسم در دو سال گذشته دشمنان بانفوذی برایش ساخته، اما ماجرای بندیگو را «نقطه عطفی در همبستگی» میداند: «حمایتی که دیدم، خودجوش بود؛ من از کسی نخواسته بودم، اما مردم پیشقدم شدند.»
عبدالفتاح در ابتدای کتاب نوشته است: «با نهایت فروتنی این کتاب را به همه استادان و روزنامهنگاران فلسطینی که در غزه به قتل رسیدند تقدیم میکنم؛ کسانی که اگر همتایانشان در غرب وقتی فرصت داشتند میایستادند، مینوشتند و اقدام میکردند، امروز هنوز زنده بودند.»
نظر شما