سه‌شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۸
وظیفه ماست که داستان‌های غزه را جاودانه کنیم

احمد النوق خبرنگار متولد غزه و ساکن بریتانیا، که در حملات هوایی اسرائیل بیش از ۲۰ نفر از اعضای خانواده‌اش را از دست داده، نوشته‌های جوانان فلسطینی را از پلتفرم آنلاینی با نام «ما عدد نیستیم» (We Are Not Numbers/WANN) که خود بنیان گذاشته، گردآوری و در قالب کتابی جدید با همان نام منتشر کرده است.

سرویس بین‌الملل خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهه شمس: احمد النوق در یکی از روزهای پاییز ۲۰۲۳، وقتی خبر بمباران خانه‌اش در دیرالبلح، غزه را شنید، دنیا برایش فرو ریخت. ۲۱ نفر از اعضای خانواده‌اش کشته شدند: پدرش، دو برادر و سه خواهر با همه فرزندان‌شان. او آن زمان ساکن لندن بود، جایی که سال‌هاست به عنوان خبرنگار و فعال حقوق بشر زندگی می‌کند. از آن حادثه چنین یاد می‌کند: «کامل درهم شکستم.» از لندن فقط می‌توانست به دوردست‌ها چشم بدوزد و بی‌اختیار عزاداری کند. چه چیزی بر ذهنش سنگینی می‌کرد؟ نه خشم، که همان عذاب تلخ بازماندگی: «مدام پیش خودم می‌پرسم چرا من زنده‌ام، چرا من با خانواده‌ام کشته نشدم؟»

پاسخ این چرایی را فقط در یک چیز می‌بیند: «دلیل اینکه زنده ماندم شاید همین باشد که بتوانم داستان‌شان را به جهان بازگو کنم.»

هشت سال پیش، در سایه آوار جنگ دیگری، احمد النوق تصمیم گرفت کاری کند تا صدای مردم غزه از زیر خاکستر موشک‌ها به دنیا برسد. در تابستان ۲۰۱۴، حمله هوایی دیگری، این بار جان برادر بزرگترش، ایمن، و چهار دوستش را گرفت؛ او در آن دوران به شدت افسرده شد. از دفتر کوچکش در لندن می‌گوید: «آن اتفاق مرا به‌شدت بهم ریخت، خیلی عمیق. همه امیدم را از دست دادم، واقعاً فقط منتظر لحظه مرگ بودم تا شاید کنار برادرم آرام بگیرم.» کم‌کم نسبت به اخبار هم بی‌تفاوت شد؛ هر خبر از غزه برایش فقط عددی بود از انسان‌هایی که هر روز کشته می‌شدند.

تا اینکه یک روز، پم بیلی، روزنامه‌نگار و کنشگر آمریکایی که پیش‌تر در غزه با او آشنا شده بود، پیامی برایش فرستاد و حالش را پرسید. احمد اول جواب داد «خوبم»، اما بیلی اصرار کرد چیزی واقعی‌تر بگوید، از حالِ دلش بعد از مرگ برادرش. او هم تسلیم شد: «بسیار افسرده‌ام. بیشتر وقت‌ها کنار مزار برادرم می‌نشینم. وقتی تنها می‌شوم، بی‌اختیار اشک می‌ریزم.»

بیلی پیشنهاد داد داستانی به انگلیسی درباره برادرش بنویسد. احمد اول مخالفت کرد چون به زبان انگلیسی‌اش اطمینان نداشت، اما سرانجام قبول کرد. نوشتن این یادداشت سه ماه طول کشید؛ پیش‌نویس‌های احمد و بازخوردهای دقیق بیلی، تا بالاخره به نسخه نهایی رسیدند و بیلی آن را منتشر کرد.

آن نوشته ساده اما موجی از همدردی و پیام‌های حمایت را از سراسر دنیا به سویش روانه کرد. احمد می‌گوید: «برای اولین بار، آدم‌هایی بیرون غزه برایمان دل می‌سوزاندند. قبلاً فکر می‌کردم غربی‌ها اهمیتی به سرنوشت ما نمی‌دهند و داستان‌مان را دوست ندارند؛ اما اشتباه می‌کردم.»

اثر این تجربه چنان بود که او و بیلی این سوال را با خود مطرح کردند: «چرا این فرصت را برای دیگران فراهم نکنیم؟ چرا جوانان غزه نتوانند به انگلیسی از رنج و امیدهایشان بنویسند و صدایشان را جهانی کنند؟» این شد که پلتفرم «ما عدد نیستیم» (We Are Not Numbers/WANN) را به راه انداختند.

وظیفه ماست که داستان‌های غزه را جاودانه کنیم

پروژه از سال ۲۰۱۵ شروع شد؛ بیست جوان مستعد، اغلب دانشجویان ادبیات انگلیسی، با همراهی داوطلبان بین‌المللی کار را آغاز کردند. نوشته‌ها فقط شرح بی‌پایان از فقدان و خشونت نبودند. ضمن روایت آشفتگی روزمره و ترس‌های حملات پیاپی اسرائیل، از زیبایی‌ها و زنده‌دلی‌های غزه هم حرف زدند: زندگی با محدودیت، بچه‌هایی که حتی در بدترین شرایط دنبال سرخوشی‌اند و آدم‌هایی که لحظات معمولی‌شان را به مقاومت در برابر فراموشی بدل می‌کنند.

در ده سال گذشته، بیش از ۱۵۰۰ داستان و شعر منتشر شده و بسیاری از نویسندگان جوان، از جمله شاعری چون مصعب ابوتوحه و خبرنگاری مانند هند خضری، از دل همین پلتفرم بیرون آمده‌اند. النوق حالا با بیلی مجموعه‌ای از ۷۴ متن برجسته این سال‌ها را در قالب کتابی به اسم «ما عدد نیستیم: صدای جوانان غزه» منتشر کرده‌اند. هر فصل، رویدادهای مهم سالی را با روایت‌های شخصی پیش می‌برد. مثل نوشته‌ی ندا حماد که از دل ویرانی، با دیدن دیواری سفید و گرافیتی میان کانکس‌ها، نشانه‌های زنده ماندن را دنبال می‌کند و می‌نویسد: «این تلاشی برای فراموشی نبود، این اعلام بقا بود.»

در تمام این سال‌ها، جنگ و قطع برق و بیکاری سد راه نوشتن نشده‌اند. نویسندگان جوان گاه نه اینترنت دارند و نه لپ‌تاپ؛ اما با موبایل داستانشان را می‌نویسند و به محض اتصال به اینترنت، می‌فرستند. احمد النوق می‌گوید: «حالا شاید حجم داستان‌ها سه‌برابر شده باشد. ماهی ۳۵ تا ۴۰ روایت جدید منتشر می‌کنیم. بیشترشان خانه، لپ‌تاپ و زندگی‌شان را از دست داده‌اند.»

بعد از فاجعه حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳، النوق دیگر یعنی کسی نبود که فقط از دور رنج بکشد: این بار، بلافاصله آنچه بر سر خانواده‌اش آمده بود را در شبکه‌های اجتماعی بازگو کرد و صدای اندوهش در رسانه‌های جهان پیچید. این واکنش به او انگیزه داد تا پروژه‌اش را فراتر از اینترنت ببرد: «گفتیم حالا وقتش است داستان‌ها را جمع کنیم و کتابی منتشر کنیم تا آدم‌های بیشتری از آنچه اینجا می‌گذرد باخبر شوند.» فقط از اکتبر ۲۰۲۳ تا کنون، چهار نفر از نویسندگان این پلتفرم در غزه کشته شده‌اند. النوق می‌گوید: «وظیفه ماست که داستان آن‌ها را روی کاغذ ثبت کنیم. باید روایتشان ماندگار بماند.»

اگرچه جنگ هر روز تیره‌تر شده، اما اشتیاق جوانان غزه برای نوشتن نه تنها کم نشده، که بیشتر هم شده است: «هیچ چیز متوقفشان نکرده. فقط گوشی تلفن‌شان مانده؛ اما باز هم روایت‌هایشان را می‌نویسند و به دستمان می‌رسانند.»

النوق با تأکید می‌گوید این پلتفرم فقط برای مقاومت سیاسی نیست: «ما داریم تاریخ غزه را ثبت می‌کنیم، نه با آمارهای خشک و خبرها، که با روایت تجربه زیسته مردم عادی. این داستان‌ها سرکشی روزمره در جایی است که همه می‌خواهند ما را فقط با اعداد بشناسند، اما ما عدد نیستیم. ما انسانیم.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها