سرویس بینالملل خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهه شمس: در آوریل ۲۰۲۵، انتشارات پنگوئن اثری را منتشر کرد که بیش از یک کتاب، یک سند تاریخی و یک مانیفست انسانی است. «نامههایی از غزه: به قلم مردم، از سالی که گذشت» (Letters from Gaza: In Their Own Words, In Their Own Year)، به ویراستاری محمود الشاعر و محمد الزقزوق، تلاشی نظاممند برای شکستن دیوار سکوتی است که اغلب، فجایع انسانی را در هالهای از آمار و اخبار کلیشهای محصور میکند. این کتاب با گردآوری صداهای مستقیم از قلب غزه، خواننده را از جایگاه یک ناظر منفعل به یک شاهد درگیر تبدیل میکند و روایتی را به نمایش میگذارد که در هیاهوی تحلیلهای سیاسی و نظامی گم شده است: روایت انسانهایی با رؤیاها، ترسها و زندگیهای منحصربهفرد که ناگهان در یک سرنوشت مشترک و ویرانگر سهیم شدند.
فلسفه وجودی کتاب
بنیان تحلیلی کتاب بر یک اصل استوار است: مقابله با سازوکار روانی «دیگریسازی» که به انسانها اجازه میدهد با ساختن پردهای از بیتفاوتی یا توجیه «دوری جغرافیایی»، خود را از رنج دیگران مصون نگه دارند. «نامههایی از غزه» این پرده را با خشونت و صداقتی بیرحمانه کنار میزند. این اثر، مجموعهای از نامهها، اشعار و تکگوییهای ۳۰ نفر از ساکنان نوار غزه با سنین و پیشینههای گوناگون است که در طول یک سال پرتلاطم پس از اکتبر ۲۰۲۳ به نگارش درآمدهاند. ویراستاران عامدانه از ارائه یک روایت یکپارچه و منسجم پرهیز کردهاند. در عوض، آنها با کنار هم قرار دادن این قطعات پراکنده، پازلی از یک تجربه جمعی را میسازند که در عین اشتراک در درد، در جزئیات و واکنشهای فردی، عمیقاً شخصی باقی میماند.
این کتاب به خواننده یادآوری میکند که پشت هر عدد و آمار، دنیایی کامل از خاطرات، امیدها و روابط انسانی وجود داشته که اکنون یا نابود شده یا برای بقا تقلا میکند. این مجموعه صرفاً گزارشی از جنگ نیست، بلکه دعوتی است به درک این حقیقت که سرنوشت بشریت چگونه به سرنوشت تکتک این افراد گره خورده است.
تضادهای روایی: جستجوی امید در برابر خشم مقدس
کتاب در سه فصل مجزا سازماندهی شده و در هر بخش، طیف وسیعی از واکنشهای انسانی به ترومای شدید را به نمایش میگذارد. این ساختار به خواننده اجازه میدهد تا پیچیدگی روانشناختی زیستن زیر بمباران دائمی را درک کند. محتوای کتاب از یک سو به بیحسی و تلاش برای بقای روانی میپردازد و از سوی دیگر، خشم و استیصال را فریاد میزند. برای مثال، احمد مرتجی در نوشته «حب و حرب» (عشق و جنگ)، از یک مکانیسم دفاعی کلاسیک میگوید: او برای تحمل شرایط، وانمود میکند که صدای انفجارها، آتشبازی است و فریادها، هیاهوی پیش از جشن عید. این تلاشی مذبوحانه برای حفظ بقایای یک نظم روانی در دل آشوب مطلق است.
در نقطهای دیگر از این طیف، شعر «وقتی موشک فرود میآید» اثر یحیی عاشور قرار دارد. بیت پایانی این شعر، «اما مرگ، به خوششانسی من، سراغ کسانی نمیرود که بیش از همه آماده مردناند»، گویای وضعیتی است که در آن، مرگ نه یک تراژدی، بلکه یک رهایی بالقوه تلقی میشود. این وارونگی مفاهیم بنیادین (زندگی و مرگ)، عمق فاجعه را بیش از هر تصویر دیگری آشکار میسازد.
فاطمه حسونه (عکاس)، این سرگشتگی را در یک کلمه تکاندهنده خلاصه میکند: «چرا؟». این پرسش، نه به دنبال پاسخ، که خود بیانگر فروپاشی هرگونه منطق و معناست. روان حسین نیز در شعر «سوراخ»، ترس ملموس و روزمره مرگ را به تصویر میکشد؛ هراس از اینکه هر روز میتواند آخرین روز زندگی باشد. این قطعات، در کنار هم، گزارشی دقیق از مراحل مختلف مواجهه با فاجعه را ارائه میدهند: از انکار و عادیسازی تا پذیرش تاریکترین احتمالات.
این مجموعه صرفاً یک کتاب دیگر نیست؛ توجه خواننده را به واقعیتهای عمیق و ریشهدار زندگی مردم غزه معطوف میسازد و بهجای ساختن دیوار جدایی، پلی میان ما و آنها بنا میکند. محمود جوده در نوشتهای با عنوان «همه اینها، چرا؟» به توصیف تجربه مردم از عادی بودن در دل آشوب میپردازد؛ روایتی که با جملهای از ویکتور هوگو پایان مییابد: «وقتی امید از میان میرود، آواز باقی میماند.»
اما در مقابل این نگاه، روایت باتول ابو اکلین در «عید کریسمس» قرار دارد. او هرگونه تلاش برای عادیسازی را با خشمی مقدس رد میکند و خود را «گرگی تنها» میبیند که در برابر جهانی بیتفاوت زوزه میکشد. او از هدایای کریسمسی میگوید که انگار با «پوست مردگان» بستهبندی شدهاند و مستقیماً همدستی و سکوت جهان را در «نسلکشی» مردمش به پرسش میگیرد.
ویراستاران و مترجمان:
نقش محمود الشاعر و محمد الزقزوق در این مجموعه، فراتر از ویراستاری صرف است؛ آنها نقش «معمار» را ایفا کردهاند. وظیفه آنها نه تنها گردآوری، بلکه چینش هوشمندانه این صداها به گونهای بوده که یکدیگر را تکمیل کرده و تصویری جامع بسازند. آنها با این کار، یک بایگانی حیاتی از تجربه انسانی را خلق کردهاند که میتواند در برابر فراموشی تاریخی بایستد. با این حال، همانطور که در متن کتاب نیز به درستی اشاره شده، این پل ارتباطی بدون یک حلقه واسط دیگر ناقص میماند: مترجمان.
پایان کتاب «نامههایی از غزه» شما را وا میدارد تا اندیشههای خود را مرور کنید و تمام حقیقت و درد نهفته در هر قطعه از این نوشتهها را با جان و دل لمس کنید. این آثار، تجربههایی انسانی را به تصویر میکشند که گاه چنان دردناک است که به دشواری میتوان بیانشان کرد؛ اما همان زندگیای است که مردم غزه گذرانده و همچنان میگذرانند. این کتاب، همزمان حس انسان بودن و درماندگی را در شما برمیانگیزد. اما در عین حال، سندی است از پایداری و تلاشی که برای خاموش نشدن صدای مردم صورت گرفته است. برای بیان حقیقتی که شاید آدمهای بیشتری بتوانند آنچه را بر مردم گذشته و میگذرد، درک کنند.
این مجموعه، تلاشی است برای ثبت تجربه عبور از یک نسلکشی و هنری که در این بستر متولد میشود؛ هنری که فقط ستمِ ستمگر را به پرسش نمیگیرد، بلکه بُعد جهانی این فاجعه را نیز پیش چشم ما میگذارد و ما را به بازاندیشی در نقش جهان در این ویرانی وامیدارد.
منابع: نیوایندین پرس و آمازون
نظر شما