به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، معراج قنبری، نویسنده کتاب «محمد بهرامی: زندگی و گزیده آثار» و پژوهشگر و مدرس دانشگاه درباره اهمیت پرداختن به زندگی این هنرمند گفت: در تاریخ گرافیک، حلقههای گمشده و افرادی داریم که بسیار مهم و تاثیرگذار بودهاند؛ افرادی که حدوداً از سال ۱۳۱۷ کار خود را آغاز کردند و تا پیش از کودتای ۲۸ مرداد اوج کار خود را میگذراندند. این افراد دهه ۴۰ و ۵۰ نیز کار کردند و زمینه و پایههای گرافیک مدرن را چیدند که شاید محمد بهرامی مهمترینشان بوده باشد. بعد از این افراد نسل بعدی پدید آمدند که ما اسامی آنها را بیشتر شنیدهایم و میشناسیم مانند مرتضی ممیز، قباد شیوا، علیاکبر صادقی، آیدین آغداشلو و...
وی درباره چالشهای نگارش این کتاب گفت: من طراح گرافیک هستم و بیش از ۱۰ سال است که در حوزه تاریخ طراحی گرافیک پژوهش میکنم. در تاریخ دنیا هنرمندان انگشتشماری داریم که همانند محمد بهرامی باشند و در موضوعات مختلف هنری توانایی داشته باشند؛ بهرامی همزمان نگارگر، مینیاتوریست، نقاش، طراح جلد و لوگو، پژوهشگر و مولف بوده و وجه معلمی داشته است. او به نوعی میکلآنژ ایران بوده است. این هنرمند تک بعدی نبوده و در دورهای که کار کردهاند تاثیرات مختلفی داشتهاند. اگر کتاب را مطالعه کنید، به نظر میرسد چند کتاب از چندین هنرمند تجمیع شده است. مهارت و تبحر این هنرمند این بوده که در سادهترین شکل ممکن تصویرگریهای شاهنامه با جزئیات کار شود.
قنبری درباره کتاب «محمد بهرامی: زندگی و گزیده آثار» گفت: این کتاب سه فصل اصلی دارد؛ بحث گرافیک و طراحی جلد. محمد بهرامی زمانی با انتشارات امیرکبیر، نیل و با ناشران مختلف کار میکرد؛ در این کتاب نیز بالای ۲۰۰ طرح جلد گردآوری شده است. مهمترین بخش این کتاب از نظر تنوع کاری این فصل است. در این فصل طراحی نشانهها و طراحی آگهیهای تبلیغاتی و بستهبندی بهرامی آمده است که البته بیشتر این طراحیها توسط شاگردانشان به صورت گروهی انجام شده است. این تنوع کاری بسیار جالب است. در بخش گرافیک و دیزاین این کتاب هم چند جلد کتاب فروغ فرخزاد و نیما یوشیج که بهرامی طراحی کرده است آورده شده است؛ او گاهی با این افراد دمخور بوده و گاهی هم برای بستهبندی سیگار و چای و… که نیاز جامعه آن زمان بوده طراحی میکرد. بخش «نقاشیها» نیز شامل نقاشیهای شاهنامه و تصویرگریها و دیوان حافظ و تصویرگریهای مجله اطلاعات است که توسط محمد بهرامی انجام شده است.
وی ادامه داد: بخش دیگر نقاشیها شامل دوره بعد از دوره انقلاب و دهه ۷۰ و ۸۰ بوده است که دربرگیرنده نقاشیهای آبرنگ و رنگ روغن است و بیشتر طراحی طبیعت بیجان است. در آن دوره بهرامی بیشتر نقاشی میکرد.
قنبری با اشاره به روند زندگی محمد بهرامی گفت: او از سال ۱۳۲۵ وارد موسسه اطلاعات میشود، با سمت مدیر هنری تا سال ۱۳۳۱ آنجا میماند. در این دوره باعث میشود کارهایش بسیار دیده و شناخته شود که بیشتر در نشریه اطلاعات هفتگی و ماهانه بود. بعد از آن تصمیم میگیرد که مستقل شود و در خیابان لالهزار اولین آتلیه خود را افتتاح میکند. بسیاری از افرادی که به عنوان هنرمند نسل پیشگام میشناسیم به او اضافه میشوند.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: بهرامی چند سال بعد به خیابان شاهآباد میرود و کار خود را توسعه میدهد؛ آتلیه پارس را به چاپ گوتنبرگ تغییر میدهد و فراتر از طراحی گرافیک یک مجموعه چاپ و بستهبندی را با تعداد افرادی بیشتر و مجموعهای عریض و طویل ادامه میدهد و تا زمان انقلاب فعال بوده است. یکی از مهمترین همکاریهای او با عبدالرحیم جعفری، برای طراحی شاهنامه امیرکبیر است. او در دوره بعد از انقلاب دیگر طراحی جلد و لوگو انجام نداد.
وی با اشاره به هنر بازآفرینی محمد بهرامی در بازدید از آثار هنری گفت: یکی از مهمترین کارهای ایشان بعد از انقلاب تالیف و تحقیق کتاب «تاریخ فرهنگ و هنر ایران» بوده است. بخش جالبی که در کتاب وجود دارد، بخش بازآفرینیها است. او در طول زمان درباره هنر ایران باستان تحقیق میکرد و تمام نقوشی که میدید بازآفرینی میکرد. مثل طرح یک نقش که روی یک سفال که در یک موزه دیده بود. این طراحیها در این کتاب برای اولین بار منتشر میشود.
قنبری با اشاره به جزئیات مربوط به کتاب گفت: این کتاب ۳۶۸ صفحه در قطع رحلی بزرگ با جلد گالینگور است که نشر نظر منتشر کرده است. ۸۰ درصد این کتاب از جمله اسناد شاهنامه و عکسها برای اولین بار منتشر میشود. چون راجع به ایشان بسیار جسته و گریخته کار شده است. ۱۰ سال در فضای مختلف و نشریات درباره ایشان نوشته بودم با ایشان گفتوگو کرده بودم ولی کار جامعی نشده بود. این اولین منبع جامعی است که غیر از پرداختن به شخصیت محمد بهرامی به کارهایشان اشاره شده است. نوع کار ایشان برآیندی از تاریخ گرافیک و تاریخ نقاشی است. در کتاب صرفاً به زندگی هنرمند پرداخته نشده و چند دوره مهم هنر را نشان میدهد.
قنبری درباره منابع پژوهش این کتاب گفت: مهمترین منبع خانه ایشان بود که با نظارت و همکاری همسر ایشان بود؛ عمارتی در درکه بود که همه چیز آنجا حفظ شده بود. من در آن دو سالی که کار تحقیق و نگارش این کتاب را بر عهده داشتم به اتاق کار ایشان رفت و آمد داشتم و از آرشیو ایشان استفاده میکردم. همچنین هر کتابی از ایشان در کتابفروشیهای قدیمی و سایتها بود را خریداری و اسکن میکردم. چون فایل دیجیتالی نداشتیم تمام کارها اصل بود. کتابهایی که خریداری شده بود کهنه بودند و باید بازسازی و اصلاح میشد تا بتواند با کیفیت منتشر شود. همچنین در نگارش این کتاب از منابع دیگری مثل آرشیو انتشارات امیرکبیر، کتابخانه ملی و آرشیو شخصی و … استفاده شد.
وی یادآور شد: من در هنرستان هنرهای زیبا و دانشگاهها تدریس میکنم و بحث سرفصل تاریخ طراحی گرافیک در مراکز آموزشی به تازگی راه افتاده است. بچههای جدید چهرههای معروفی که ما میشناختیم را نمیشناسند. متاسفانه آنقدر اطلاعات تحقیقی درباره طراحی گرافیک کم است که نه تنها دانشجویان بلکه در میان طراحان حرفهای هم این گونه است. فعالیتهای تحقیقی و تئوری به اندازهای که باید باشد نیست. آنقدر که تاریخ غنی و اتفاقات مهم در این حوزه داریم، تحقیقات و تلاش در این زمینه وجود ندارد. متاسفانه تلاشها فردی است. مهم است که تکتک این پازلها کامل شود و با پرداختن به هر هنرمند و نگارش یک کتاب، یکی از این چراغهای خاموش، روشن میشود.
نظر شما