پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۵
«شازده حمام در پاریس»

مجموعه کتاب‌های شازده حمام، هر کدام جنبه‌­هایی از زندگی محمدحسین پاپلی‌یزدی را دربرمی‌گیرد و این شاید به دلیل نوع زندگی پاپلی و برخورد طولانی مدت او با عامه و خاصه مردم (قشرهای فرودست و بالادست) و نیز دید و برداشت‌های جغرافیایی این نویسنده در سفرهای متناوب بوده است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا «شازده حمام» عنوان کتاب ۷ جلدی، نوشته محمدحسین پاپلی یزدی است که با همکاری مشترک انتشارات پاپلی و گوتنبرگ منتشر شده‌اند.این کتاب خاطراتِ کودکی پاپلی را در یزدِ دهه ۳۰ و ۴۰ روایت می‌کند. این روایت‌ها، نمونه تاریخچه شفاهی یزد هستند که با لحنی شیرین بسیاری از باورها و خرافات و تجربیات مردمان گذشته را بیان کرده‌اند. جلد اول و دوم این کتاب، به‌گونه‌ای، اعتراض پنهان نویسنده به شرایط اقتصادی و فقر مردمانی است که در حسرت زندگی متوسط، روزگارشان می‌گذرد؛ اعتراضی که با لحنی شیرین بارها هم در متن کتاب نمود پیدا کرده است.

مسئول فروش این انتشارات می‌گوید: کتاب‌های پاپلی‌یزدی همواره با استقبال بسیاری همراه بوده و مردم از خواندن این کتاب‌ها لذت می‌برند. پس از چاپ چهار جلد از این نویسنده مردم تقاضای نگارش جلدهای بعدی را داشتند زیرا برخی از آن‌ها با خواندن کتاب‌هایش گویی با آن زندگی می‌کنند.

کتاب‌های پاپلی یزدی با این مقدمه آغاز می‌شود: «حتی باهوش ترین افراد ۵۵ ساله نمی توانند خاطرات اولیه ی دوران کودکی خود را به درستی تاریخ گذاری کنند و ادعا کنند که یک خاطره مربوط به یک روز و سال خاص است، با این حال چیزهای مبهمی از خاطرات اولیه ی کودکی فرد در خاطر او می ماند. البته این قاعده درباره ی بچه های مرفه یا معاصر صدق نمی کند؛ چرا که با بهره گیری از تجهیزات پیشرفته امروزی، والدینشان به طور مداوم از آن فیلم می گیرند و تاریخ، زمان، روز، ماه و سال حوادث را در فیلم بیان کنند. و اگر این فیلم هر چند هفته یکبار به بچه ها نشان داده شود، ممکن است بتوانند تجربیات دوران کودکی خود را دقیقاً همانطور که بوده در شصت، هفتاد سالگی به خاطر بیاورند.

افرادی که در سال ۱۳۲۷ در یزد متولد شدند، هنوز بخش زیادی از تکنولوژی رایج امروز نظیر ضبط صوت، تلویزیون، کامپیوتر و فیلم را در اختیار نداشتند و به این سبب، فقدان خاطرات دوران کودکی، همیشه برایشان گیج کننده بوده است.»

شازده حمام در میان کردهای سلیمانیه

دفتر پنجم به شازده حمام در میان کردهای سلیمانیه می‌پردازد. طه، یک مبارز کرد است که نویسنده علاوه بر داستان دردناک او، به رژیم دیکتاتوری صدام حسین، حملات شیمیایی، مهاجرت مردم کرد به ایران و مظلومیت آنها اشاره می‌کند. نیمه اول کتاب مملو از رنج است و آنها در جایی از کتاب اظهار داشتند که نمی‌خواهند اشک دیگران را به چشم بیاورند، بلکه می‌خواهند تجربیاتشان درس زندگی برای بقیه باشد تا دیگر کسی در پی جنگ و نزاع نباشد. پاپلی یادآور می‌شود که درست است استبداد وجود دارد ولی چرا این‌همه آدم از آن پیروی می‌کنند و باعث مرگ میلیون‌ها نفر می‌شوند.

بخش دوم کتاب، خوانندگان را با کردستان امروزی آشنا می‌کند و آنها را به گشت و گذار در شهر دوست داشتنی سلیمانیه، که مملو از صلح، آرامش و زیبایی است، می‌برد. وی به وضوح تفاوت بین کردستان قدیم و کردستان معاصر را به تصویر می‌کشد. در سراسر کتاب، نویسنده تأکید می‌کند که توسعه بدون آزادی غیرممکن است و آزادی شرط اصلی برای به انجام رسیدن همه پیشرفت ها است.

شازده حمام و گل‌های ماه پرویز

و در دفتر ششم با نام «گل‌های ماه پرویز» پاپلی یزدی سراغ زندگی نامۀ زنی ایلیاتی از طبقۀ فرادست با نام مستعار «ماه بانو» می‌رود که به همراه عشقش شیرو که از طبقۀ فرودست ایل بوده و پیوند با او ممنوع بوده از ایل فرار می‌کند و در روستایی در یزد به عقد همسرش در می آید و زندگی سراسر رنجی را همراه با سیزده فرزند خود طی می کند. این خاطرات از زبان زنی به نام گل پری، دختر ماه بانو که در همسایگی نویسنده در مشهد زندگی می کرده، بیان می شود. پر واضح است که بسیاری از صحنه های زیبای این خاطره-داستان، حاصل قلم نویسنده است و نه بیان خاطرۀ گل پری و این هم از هنرهای ویژۀ پاپلی است. نه آنکه بگوییم از کاه، کوهی ساخته، ولی بنا به ضرورت نقل چنین خاطراتی که گاه خشک و بی روح است، قدرت قلمی می باید تا بدان جانی تازه ببخشد و پر کشش و خواندنی شود. نویسنده بنا به آنچه در دیباچه گفته برخی نام ها را به ویژه نام قهرمانان اصلی این دفتر را تمامی مستعار کرده و برای اینکه کسی پی به نام واقعی آنان نبرد، حتی نام روستا را هم ننوشته است.

شازده حمام در پاریس

عنوان دفتر هفتم «شازده حمام در پاریس» نام دارد. در این بخش پاپلی چنین آورده است: آدم موجودی است تسلط گرا همواره به دنبال سلطه بر همه چیز است. سلطه طبیعت کوه‌ها را جابه جا می‌کند بیابان‌ها را آباد می‌سازد و آبادی‌ها را بیابان رودخانه ها را مهار می‌کند دریاچه می‌سازد و دریاچه‌ها را خشک می‌کند جنگل ایجاد کند و جنگل را نابود بر هوا آسمان و فضا تسلط پیدا می‌کند سلطه دیگران چی؟ برای تسلط بر دیگران و همنوعان خود هیچ رحم و مروتی نمی‌شناسد. جنگ و ویرانی به پا می‌کند.

بشر بر عناصر، آب، باد خاک و آتش چیره شده است امواج را کشف و آن را کنترل کرده است. همه عناصر طبیعت را تحت فرمان خود درآورده است. عناصر جدول مندلیف چه؟ با آنها نیز ارباب‌گونه رفتار می‌کند اما یک چیز هست که بشر تاکنون بر آن تسلط نیافته و به نظر نمی‌رسد به این زودی‌ها هم بتواند حتی کوچکترین تسلطی بر آن پیدا کند آن زمان است تمام انسان‌ها حتی قدرتمندترین آنها مغلوب قدرت زمان هستند همه قدرتمندان جهان در برابر این یکی تسلیم شده‌اند.

تمامی ضعفا و فقرا نیز در برابرش ناتوان‌اند اسکندر نیز در مقابل زمان شکست خورد بزرگانی چون ارسطو، خیام شکسپیر و انیشتین هم از آن شکست خوردند من و شما نیز هر لحظه در برابر زمان شکست می‌خوریم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها