سه‌شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۰
گروهی از مردم پارسی وان در غرب افغانستان ولایت هرات، قرن نوزدهم

شکل‌گیری ملی‌گرایی در ایران و افغانستان بدون روابط و کشمکش‌های فرامنطقه‌ای فرهنگی و ادبی یکسره توجیه‌ناپذیر می‌بود. به عبارتی، افغان‌ها و ایرانی‌ها در فرآیند تبدیل شدن به اجتماعاتی ملی و مدرن به یکدیگر-و به دیگران- نیاز داشتند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، طاهره مهری: درست که ملی‌گرایی چارچوب سیاسی غالب جهان مدرن به شمار می‌آید، اما هم الزام اندیشیدن به آن و هم تلاش و تکاپو برای تبیین آن در کشورهای مختلف حتی در مرکز تولدش یعنی در اروپای غربی –به دوره‌ای خاص از موجودیت هر کشور باز می‌گردد. بیرون از جهان غرب و برای اکثر قریب به اتفاق کشورهای غیرغربی، این دورۀ خاص به پایان جنگ اول جهانی بازمی‌گردد. پایان جنگ اول جهانی سرآغاز دوران جدیدی در سیاست بین‌الملل بود که آن را عصر دولت-ملت‌ها می‌نامند.

بیشتر پژوهش‌هایی که به دگرگونی‌ها و تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایران در یکصد و پنجاه سال اخیر پرداخته‌اند، آنها را در چارچوب نظریۀ مدرنیزاسیون مورد نقد و ارزیابی قرار داده‌اند. کتاب «خواندن فراسوی مرزها؛ افغان‌ها، ایرانی‌ها و ملی‌گرایی ادبی» تالیف آریا فانی و ترجمه علی قاسمی منفرد که از سوی نشر شیرازه به بازار کتاب آمد، با پرداختن به دولت-ملت‌سازی از طریق گشودنِ بحث ملی‌گرایی، استثنایی است بر این قاعده.

انگلیسی‌ها این بار چه کرده‌اند؟

این کتاب در چهار فصل به شکل‌گیری گفتمان مدرن ادبیات (۱۳۴۰-۱۲۴۰)، روابط ادبی ایران و افغانستان و ملی‌گرایی رمانتیک (۱۳۲۴-۱۳۰۰)، انجمن‌ها و گسترش ادبیات در ایران (۱۳۲۵-۱۲۹۵)، نهادینه‌سازی ادبیات فارسی در افغانستان (۱۳۳۵-۱۳۱۰)، فرجام سخن: زائران ملی و اسطوره ایران بزرگ و پیوست به زندگینامه‌های برخی ادبا پرداخته است.

در پیشگفتار این کتاب به قلم مولف کتاب می‌خوانیم: سال ۲۰۱۷ ایمیل‌های زیادی از دوستان افغانستانی و ایرانی دریافت کردم که با شور و حرارت از من می‌خواستند دادخواستی را علیه بنگاه خبررسانی بریتانیا (بی.بی.سی.) امضا کنم. اولین واکنش من آن بود که «عجب، انگلیسی‌ها این بار چه کرده‌اند؟». ماجرا از این قرار بود که بی.بی.سی. در فیسبوک، در کنار صفحۀ بی.بی.سی. فارسی، یک صفحه را هم به نام بی.بی.سی. دری راه‌اندازی کرده بود. این موضوع بسیاری از افغانستانی‌های فارسی زبان را خشمگین کرده بود؛ آنها باور داشتند فارسی و دری به یک زبان تعلق دارند و این بهره‌گیری از دری تلاش آشکاری است در جهت جدایی و انزوای بیشتر آنها از جمعیت فارسی زبانی که بیرون از مرزهای افغانستان زندگی می‌کنند. عبداللطیف پدرام، نمایندۀ مجلس نمایندگان مردم یا ولسی جرگه افغانستان، این حرکت را به عنوان حرکتی رذیلانه و تفرقه‌افکنانه محکوم کرد.

ایران و افغانستان: یک تاریخ ادبی مشترک

در سال ۱۳۱۱ مجلۀ کابل مقاله‌ای با عنوان «گفت‌وگو با استاد عبدالوهاب محمدحسن عزام» منتشر کرد. در زیربخش یک تاریخ ادبی مشترک می‌خوانیم: اصل مقاله به عربی و مربوط به روزنامۀ مصری الهلال بود. عزام (د .۱۳۳۸) محقق، مترجم و دیپلمات برجستة مصری بود که در ادبیات فارسی نیز تبحر داشت. مقاله با اظهار تاسف نسبت به این واقعیت آغاز می‌شود که بیشتر ادب‌پژوهان شرقی، در آن دوران، درگیری اصلی‌شان با میراث ادبی زبان‌های اروپایی، همچون انگلیسی و فرانسوی است. اما نویسندۀ ناشناس این متن می‌گوید محتمل است که این جریان به لطف نوزایشی در ادبیات عربی، ترکی و فارسی دگرگون شود. پس از آن به روابط ادبی فارسی و عربی می‌پردازد و اشاره‌ای دارد بر نهضت ترجمه در دوران خلافت عباسی. این یادداشت درآمدی است بر مصاحبۀ نویسنده با محقق و مترجم مصری دربارۀ ادبیات فارسی.

مسئلة تامل‌برانگیز تاریخ‌نگاری ایران‌محور

نویسنده به مسئلۀ تامل‌برانگیز تاریخ‌نگاری ایران‌محور اشاره می‌کند و می‌نویسد: بیشتر مطالعاتی که دربارۀ ادبیات مدرن فارسی انجام شده تا حد زیادی مرزهای مرتبط با دولت- ملت را تقویت و تثبیت کرده‌اند. بررسی‌های دربارۀ جوامع فارسی زبان تاجیکستان، افغانستان و ایران یا به طور جداگانه یا بیشتر در نسبت با اروپا (در مورد ایران) و آسیای مرکزی و جنوبی (در مورد افغانستان) بوده است. در نتیجه مفهوم‌سازی ما از ملی‌گرایی ادبی در این جوامع کاملاً به هم پیوسته تا اندازۀ زیادی مجزا مانده است. این حوزه توجه چندانی به روابط ادبی و پژوهشی میان روشنفکران ایرانی، تاجیک، افغان و جنوب آسیا نداشته و از آن مهم‌تر نحوۀ اثرگذاری تعاملات فرهنگی و سیاسی را در شکل‌گیری چارچوب کلی ادبیات فارسی در عصر ملی‌سازی نادیده گرفته است.

شکل‌گیری گفتمان مدرن ادبیات (۱۳۴۰-۱۲۴۰)

این فصل به شرح شکل‌گیری ادبیات به منزلۀ یک مقولۀ فرهنگی و استعماری در ایران و افغانستان و در میان جمعیت پراکندۀ آنان می‌پردازد. تعبیر «استعماری»، هم گفتمانی و هم تاریخی است زیرا که تحقق مدرنیته در جهان جنوب نمی‌تواند از رابطه با گفتمان‌های استعماری قدرت و دانش برکنار باشد. مقولۀ مفهومی و مدرن ادبیات در ایران و افغانستان در اواخر سدۀ سیزدهم و اوایل سدۀ چهاردهم پدیدار شد؛ مفهومی که امروزه به معنای پیکره‌ای متن بنیاد است که هویت تاریخی و دستاوردهای تمدنی گروه یکپارچه‌ای از مردم را دربرمی‌گیرد.

روابط ادبی ایران و افغانستان و ملی‌گرایی رمانتیک

این فصل به یکی از منابع می‌پردازد، یعنی روزنامه‌ها و نشریات، تا به این وسیله گونه‌های ماندگار جامعه‌پذیری را که حتی با ظهور یگانگی فرهنگی نیز از خود پایداری به خرج دادند، در کانون توجه قرار دهد. می‌خواهیم ببینیم که نشریات و روزنامه‌ها چگونه در آن دوران شکل گرفتند؛ رسانه‌ای که برای روشنفکران جالب توجه بود چون می‌توانستند از طریق آن دربارۀ موضوعات مختلف، در مقیاس محلی و فرامنطقه‌ای بحث و گفت‌وگو کنند. نشریات پایگاهی قدرتمند برای تفکر ملی در ایران و افغانستان و بسیاری از دولت-ملت‌های نوظهور بودند. اما این فقط نیمی از ماجراست. نیمۀ دیگر حکایت از آن دارد که الزامات فرهنگی و سیاسی دولت-ملت روشنفکران را از گفت‌وگو و تعامل با همتایان‌شان در دیگر کشورها بازنداشت. ادعای فصل حاضر آن است که شکل‌گیری ملی‌گرایی در ایران و افغانستان بدون روابط و کشمکش‌های فرامنطقه‌ای فرهنگی و ادبی یکسره توجیه‌ناپذیر می‌بود. به عبارتی، افغان‌ها و ایرانی‌ها در فرآیند تبدیل شدن به اجتماعاتی ملی و مدرن به یکدیگر-و به دیگران- نیاز داشتند.

چانه‌زنی در باب زبان، ادبیات و تاریخ سلسله پادشاهی

در اواخر سدۀ سیزدهم برخی از شخصیت‌ها و سلسله‌های تاریخی برای اندیشه‌وران ایرانی و افغان به چراغ راه بدل شده بودند و در میان آنان، بیش از همه، نادرشاه شخصیت نظرگیری بود. در شکل‌گیری حکومت پهلوی در ۱۳۰۴ نشان از تغییری در درک و دریافت تاریخ‌نگارانه از پادشاهی ترکی-فارسی در سدۀ دوازدهم داشت. نادر که سیمایی تخریبگر و خشن داشت از سوی نخبگان پهلوی، در مقام قهرمانی ملی، جلوه‌ای اسطوره‌ای به خود گرفت تا شکوه و افتخار از دست رفتۀ ایران را پس از دوران صفوی، مرمت و بازسازی کند. هدف این تلاش به ویژه آن بود که پادشاهی قاجار را در مقابل نادر، خودکامگانی ضعیف نشان دهند. که تحت فرمان‌روایی آنها یکپارچگی سرزمینی ایران از دست رفت و راه چپاول برای قدرت‌های امپریالیستی گشوده شد.

کتاب «خواندن فراسوی مرزها؛ افغان‌ها، ایرانی‌ها و ملی‌گرایی ادبی» تالیف آریا فانی و ترجمه علی قاسمی منفرد با ۳۲۰ صفحه، شمارگان ۷۷۰ نسخه و بهای ۳۶۵ هزار تومان از سوی نشر شیرازه منتشر شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها