به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در یزد، این کتاب که از تولیدات سازمان زنان اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس یزد است، توسط ابوالفضل وکیلی تألیف شده است.
کتاب ۸ در قطع رقعی اروپایی و در ۱۰۴ صفحه توسط انتشارات خطشکنان به چاپ رسیده و شامل مجموعهای از خاطرات برخی زنان شهرستان اردکان در دوران دفاع مقدس و همچنین پشتیبانی و کمکهای مردمی به جبهه است.
فاطمه ذاکری به عنوان ویراستار، علیرضا زمانی به عنوان صفحه آرا، مجید الهی به عنوان طراح جلد و محمدرضا کلانتری سرچشمه به عنوان تأییدکننده محتوا در انتشار «کتاب ۸» همکاری داشتهاند.
در گوشهای از خاطرات یکی از بانوان راوی کتاب میخوانیم:
اولین شهید جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شهرستان اردکان
مرداد ماه سال ۱۳۵۹ بود که پیکر شهید قاسم مختاری را آوردند. من هم به خانوادهاش پیغام دادم، آماده باشند تا خودم آنها را برای دیدن پیکر فرزندشان همراهی کنم. آن روز هوا خیلی گرم بود. تنها چیزی که ذهنم را مشغول کرده بود این بود که این گرمای هوا باعث میشود پیکر شهید بو بگیرد یا متلاشی شود؛ ولی باورم نمیشد. وقتی مادرش بالای جنازه فرزندش نشست، روی جنازه را باز کردند. بوی عطری به مشامم خورد که تا آن لحظه تجربهاش نکرده بودم. جنازه هم سالم بود. ناگهان به فکرم افتاد که پوتین پای شهید را در بیارم و بو کنم. بهر حال بوی کفش و پوتین با بدن فرق میکند؛ اما در کمال ناباوری، در حضور همگان، پوتینهای شهید هم بوی خوشی میداد. کنار مادرش ایستادم و رو به جمعیتی که که در سالن بودند گفتم:
-فکر میکردم جنازه شهید توی این گرما متلاشی شده؛ اما میبینید که سالم است. فکر میکردم با وجود گذشت چند روز از شهادت این عزیز، جنازهاش بو گرفته. خودتان شاهدید و کنار جنازه هستید. حتماً متوجه بوی خوش و بوی عطر پیکر شهید هستید. حالا پوتین شهید را از نزدیک ببینید تا قدر و منزلت شهید را بهتر بفهمید. پوتین پای شهید هم معطر است و انسان را به یاد تربت پاک امام حسین (ع) میاندازد.
مادرش پوتین را گرفت و بویید و زار زار گریه میکرد.همه جمعیت یکی یکی جلو آمدند و جنازه را میدیدند و....
نظر شما