سرویس جهان کتاب خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهه شمس: راجه شهده – وکیل، فعال اجتماعی و بزرگترین نثرنویس فلسطین – مدتهاست که صدایی عاقلانه و متعادل در دنیای پرتنش و جدلی سیاست عربها و اسرائیل به شمار میرود. نخستین کتاب غیرآکادمیک او، «وقتی بلبل آواز را قطع کرد»، محاصره سال ۲۰۰۲ شهر زادگاهش رامالله را روایت میکرد؛ در حالی که «گامهای فلسطینی»، که جایزه اورول را دریافت کرد، شرح میداد که چگونه اشغال دوفاکتوی کرانه باختری توسط اسرائیل اصولاً هم جغرافیا و هم تاریخ آن را دگرگون کرده است. سال گذشته، شهده کتاب «اسرائیل از چه چیز فلسطین میترسد؟» را منتشر کرد؛ اولین کتاب او پس از حملات ۷ اکتبر. این اثر دو بخش داشت: بخش اول، تحلیلی همواره متعادل از مسیر تاریخی که ما را به این نقطه رسانده است؛ بخش دوم، روایتی تلخ و خشمگین از ویرانیای که بر غزه تحمیل شده است. برداشت کلی، مردی بود که پس از دههها فعالیت، سرانجام و به شکلی تراژیک، به نومیدی تن داده بود.
پس یافتن چیزی متفاوت در کتاب «فراموششده» نوعی آسودگی غیرمنتظره است: شهدهای که همچنان درگیر است، دقیق و هوشیار نسبت به سنگینی تاریخ، اما نمیخواهد اجازه دهد که این بار بر او غلبه کند. شاید علت این موضوع حضور همسرش، نویسنده همکار و استاد دانشگاه، پنی جانسون باشد. سبک نثر همچنان حقوقی و تا حدی وسواسانه، دقیق باقی مانده است؛ اما همکاری این دو به آن صلابتی آرام میبخشد. لحن اول شخص جمع که در سراسر کتاب استفاده میشود، صمیمی و در عین حال استوار است، و اشاره گهگاهی به «راجه» و «پنی» در سوم شخص نوعی فاصلهگذاری ایجاد میکند؛ نوعی پذیرش اینکه آنها نیز همچون راویان، سوژههایی در این تراژدی عظیم تاریخیاند.
هدف پروژه «فراموششده» بازتابی از «گامهای فلسطینی» است، اما این بار شهده و جانسون هدف مشخصی دارند. آنها به دنبال شواهد تاریخ فلسطین در کرانه باختریاند؛ ردپاهایی هم کهن و هم معاصر از فرهنگی پویا که هزاران سال در این منطقه دوام آورده، و یادبودهایی که گواه رنج کسانی است که اینجا را خانه مینامند.
بارها و بارها هنگام خواندن «فراموششده» به یاد دابلیو. جی. سبالد افتادم. این شباهت تنها به ظرافت سوگوارانه نثر بازنمیگردد، بلکه به روش کار نیز مربوط است: کاوشی اندیشمندانه در تاریخ نهادینهشده در چشمانداز. اما اینجا، در فلسطین اشغالی، خشونت نه مدفون است و نه تاریخی. خشونت، فوری و جاری است. نویسندگان میپرسند: «چند جان انسان و چند آینده حفظ میشد اگر دولت اسرائیل جلوی شهرکسازیهای بیشتر را گرفته بود؟ هزاران تن از آن زمان جان باختهاند، و اینک، ما عازم نابلوس هستیم تا ببینیم فلسطینیها چگونه مردگانشان را گرامی میدارند.»
در مرکز آثار شهده، ایده «زیستسیاست» قرار دارد؛ مفهومی که اندیشمندانی مانند میشل فوکو و جورجیو آگامبن به آن پرداختهاند. «فراموششده»، همچون «گامهای فلسطینی»، بررسی میکند که چگونه جغرافیا و تاریخ دستکاری، کنترل و حذف میشوند. حرکت در فلسطین به معنای عبور از تارنمایی از محدودیتهاست – مجوزها، ایستهای بازرسی، مسیرهای انحرافی – که نه تنها برای ایجاد مانع بلکه برای فرسودهکردن طراحی شدهاند. این کتابی درباره حافظه و یادمانهاست، اما همچنین درباره دشواری محض دست یافتن به آنهاست. شهده و جانسون مینویسند: «ایستهای بازرسی، محدودیتها و رژیمی از طردها، نسلهای جدید را از شکلگیری تصویری از کشور به عنوان یک واحد جغرافیایی محروم کردهاند.» و البته، هدف دقیقاً همین است.
این نویسندگان به سراغ ویرانههای کفربرعم میروند؛ روستایی فلسطینی در منطقه جلیل که ارتش اسرائیل در سال ۱۹۵۳ آن را نابود کرد، و همچنین بر سر مزار محمود درویش، دوست شهده و بزرگترین شاعر فلسطین میروند. آنها از کاروانسراهای عثمانی بازدید میکنند و به دنبال بقایای جبعون باستان و قصر الیهود در رود اردن، محل غسل تعمید مسیح، میگردند. یادبودی برای اسکادرانی از هوانوردان ترک و تنها بنای عمومی نکبت – کوچ اجباری ۷۵۰ هزار فلسطینی در سال ۱۹۴۸ – را پیدا میکنند. در همه جا، تاریخ یا تحریف یا محو میشود؛ توسط قدرت اسرائیل بازنویسی میگردد.
با اینحال، با وجود همه اینها، «فراموششده» کتابی است از مقاومت، نه فقط مقاومت سیاسی، بلکه وجودی. شهده و جانسون که اکنون در دهه هفتم زندگی خود هستند، چشماندازی از میراث فلسطینی ارائه میدهند که حاضر نیست پاک شود؛ و ریشهای را ردیابی میکنند که هزاران سال امتداد یافته و با وجود تلاشهای بیامان برای محو کردن آن، امروز هم زنده است. تاریخ، مانند خود زمین، به این سادگی پاک نمیشود. حتی پس از بولدوزرها و بمبها، گلها رشد میکنند، درختان زمین ویران را دوباره تصرف میکنند، شقایقهای سرخ از میان سنگها بیرون میزنند. شهده و جانسون همچنان مجذوب تپهها هستند؛ مجذوب کرکسها و عقابهایی که بر فراز آنها میچرخند، و ابر سالانهی شکوفه بادام. این گذشته چندلایه، همانطور که «فراموششده» بر آن اصرار دارد، در خود نوید آیندهای به همان اندازه غنی و ماندگار را دارد.
در نقدهای قبلیام نوشتم که کتابهای شهده چون فانوسهایی هستند که در تاریکی سرکوب اسرائیل برافراشته میشوند. «فراموششده» شاید روشنترینِ این نورها باشد.
منبع: گاردین، الکس پرستون، ۱۳ آوریل ۲۰۲۵
نظر شما