شنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۸:۴۴
تازه‌ترین رمان احمد آرام در قفسه‌های کتابفروشی‌ها نشست

بوشهر – تازه‌ترین رمان احمد آرام، نویسنده و داستان‌نویس جنوبی با نام «شبی که انتو با درد خویش آشنا شد» به همت نشر افق در قفسه‌های کتابفروشی‌ها نشست.

نویسنده «شبی که انتو با درد خویش آشنا شد» در این باره به خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در بوشهر گفت: این رمان درباره کرونا؛ همان ویروس دهشتناکی است که مردم را مجبور کرد در خانه‌هایشان محبوس شوند.

احمد آرام ادامه داد: محوریت رمان بر حول یک زن و شوهری می‌چرخد که در مجتمعی شلوغ زندگی می‌کنند و هر روز با یک چالش جدید روبه‌رو می‌شوند اما این بار آن‌ها و مردم و آدم‌های مطرح‌شده در رمان با واقعیت‌هایی روبه‌رو می‌شوند که هرگز به آنها فکر نکرده بودند.

این نویسنده و داستان‌نویس جنوبی افزود: وهمِ این فضا باعث می‌شود تا اتفاق‌های دیگری در این رمان بیفتد که برای خواننده غیر قابل انتظار است؛ مانند پایان آن.

در بخشی از این رمان می‌خوانیم: «اندک‌اندک از ماندن در خانه لذت می‌بردیم و وقتی به خودمان آمدیم، فهمیدیم که داریم به این کار عادت می‌کنیم. درست مانند پرندگانی که هنگام طوفان سهمگین ترس برشان می‌دارد و جرئت ندارند از آشیانه‌شان بیرون بزنند، ما هم عادت کردیم چمباتمه بزنیم در سه کنج خانه‌هامان. به‌راحتی فهمیدیم که ما مردم عادت‌کردنیم؛ عادت می‌کنیم و خیال برمان می‌دارد که این عادت‌کردن‌ها حق ماست: عادت می‌کنیم، پس هستیم…»

به گزارش ایبنا؛ احمد آرام، نویسنده، داستان‌نویس و نمایشنامه‌نویس جنوبی و کارگردان و مدرس تئاتر و سینماست. وی اولین داستانش را در سال ۱۳۴۸ در مجله فردوسی منتشر کرد و در سال ۱۳۵۷ به استخدام اداره فرهنگ و هنر درآمد. آرام بعد از مدتی کار را در اداره فرهنگ رها کرد و برای تحصیل در رشته سینما به ایتالیا رفت. پس از بازگشت به عنوان کارشناس آمار در دانشگاه علوم پزشکی مشغول به کار و نهایتاً نیز از همین دانشگاه بازنشسته شد.

احمد آرام دانش‌آموخته دوره کارشناسی بازیگری- کارگردانی از دانشگاه آزاد و کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی از دانشکده هنر و معماری است. از افتخارات این نویسنده جنوبی می‌توان به کسب عنوان شایسته تقدیر از نخستین دوره جایزهادبی یلدا (۱۳۸۰)، رتبه سوم در بخش داستان‌کوتاه هفتمین دوره جایزهادبی اصفهان (۱۳۸۸) و بهترین مجموعه‌داستان در سومین دورهجشن فرهنگ فارس برای مجموعه داستان «غریبه در بخار نمک» اشاره کرد.

آرام در داستان‌هایش با به‌کارگیری روایتی وهم‌آلود و درآمیختن رویا و واقعیت و عناصری از فرهنگ بومی جنوب ایران، صداها و تصاویر تازه‌ای خلق کرده است. «غریبه در بخار نمک» (مجموعه داستان- نیم‌نگاه، ۱۳۸۰)؛ «مرده‌ای که حالش خوب است» (رمان- افق، ۱۳۸۳)؛ «آنها چه کسانی بودند؟!» (مجموعه داستان- افق، ۱۳۸۷)؛ «همین حالا داشتم چیزی می‌گفتم» (مجموعه داستان- چشمه، ۱۳۸۹)؛ این یارو، آنتیگونه (نمایشنامه- نوح نبی، ۱۳۸۹)؛ «به چشم‌های هم خیره شده بودیم» (مجموعه داستان- کتابسرای تندیس، ۱۳۹۰)؛ «حلزون‌های پسر» (رمان- افق، ۱۳۹۳)؛ «بیدار نشدن در ساعت نمی‌دانم چند» (مجموعه داستان- نیماژ، ۱۳۹۵)؛ «باغ استخوان‌های نمور» (رمان- نیماژ، ۱۳۹۶) و… از جمله آثاری است که این نویسنده جنوبی تا کنون راهی بازار کتاب کرده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها