سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - کیوان زارعی: در یک نگاه اجمالی به اشعار این مجموعه میتوان دریافت که ذائقه آب از زبانی امروزین و معیار برخوردار است و شاعر توانسته است به دور از تعقیدهای لفظی و چالش های دستوری، زبان خاص خود را به خواننده ارائه کند.
دقت نظر شاعر به نکات زبانی و ارکان جمله در بندهای هر شعر نشان از آن دارد که پروین نگهداری در اشعارش، زبان را فدای بازی های رایج زبانی در شعر نکرده است و شاهد این مدعا تقریباً تمام اشعار این مجموعه است.
شبها / در خواب / تقسیم درد میکنند / بیدار که میشوند / اشاره انگشت سوخته / گواه آتش بیپیری است / که روز را / بر سینه خاکستر / طرح میزند.
از زبان شعر که بگذریم، در ساحت هنری نیز باید گفت که پروین نگهداری شاعری نازک خیال و مضمون پرداز است و این نکته اشراف او به علوم بلاغی و نگاه تیز بین او را به آنچه پیرامونش قرار دارد نشان میدهد.
حروف سرشکستهی آجر / بیتقصیرند / رویم به دیوار و / قاب درشت شعارهای مدنی / کارتن – خواب های قبر – باز / به سرفه قبر مجاور / می خندند / خوناب و کبودی رگ / می تند در لخته های سرخ و سیاه / و روی ما / به دیواری / که تا / ثریا / کج رفته است.
برای مثال با آوردن ترکیب کنایی «روی به دیوار» ایهام ظریفی را هم به کار برده است و یا تداعی مثل معروف «خشت اول گر نهد معمار کج …» پایان بندی شعر و حتی سرشکستگی آجر با تداعی خجالت زدگی به علت کج رفتن دیوار تا ثریا که از لحاظ فرم نیز شکل بی نظیری را برای شعر ساخته است.
همچنین میتوان به استفاده از بینامتنهای بسیاری که به شعر شاعر عمق و گستردگی میدهد اشاره کرد.
شاعر در بسیاری از اشعار این مجموعه از این امکان برخوردار بوده است.
.... / خیزاب / سر به صخره میکوبد / و… / «کسی که مثل هیچکس نیست» / با گردن آویزی از دندان نیش نهنگ / سر از سطرهای خیس و خسته / در میآورد.
یا
..../ آنجا / که جنون / رعشه های طوفان / در اندام ابر میپیچد و خورشید خانم / فکر مشتی برنج را / تا پشت کوه / بر شانه های بی آفتابش / حمل میکند.
که در این شعر علاوه بر استفاده از پیش متن (افتاب زده پشت کوه …) آشنایی شاعر با ادب عامیانه و فولک را نشان میدهد بی آنکه به دام زبان محاوره بیفتد. مثلاً در شعری دیگر از باران با «دختر گیسو بریده طوفان» نام میبرد. یا در شعری دیگر: … حالا بگو / نامه را / از کدام سمت بخوانم / تا گوش راه / صدا نکند.
دیگر خصیصههای اشعار این کتاب استفاده از ظرفیتها و ظرافتهای کلامی است. مثل: پهلو به پهلو / دریده شدیم / بی که بدانیم / جهان / روی شاخ کدام گاو / میچرخد.
که علاوه بر اشاره به یک باور کهن، طنز بسیار ظریفی هم در آن نهفته است.
از خصایص مهم شعر سپید که نمونه بارز آن را در شعر پروین نگهداری میتوان دید پیوستگی کلمات است.
ذهن شاعرانه نگهداری و شعر برخاسته از فضای ذهنی او که در قالب کلمهها شکل مییابد در فضای واحدی از سلسله واژهها و ترکیبات شکل گرفته است و میتوان گفت در ساختار و فرم شعر به صورتی همگون و متناسب نشستهاند این همگونی و تناسب هم از منظر آوایی قابل ملاحظه است و هم از منظر معنایی و همین امراست که شعر پروین را از لحاظ انسجام شعری منسجم و قابل تامل ساخته است. مثلاً این نمونه را ببینید:
این ماهی / که با بالههایش / فندق میشکند / و میان جلبکهای آکواریم / دور خودش / میچرخد / از دریا هیچ نمیداند / از همسایگی با سایه نهنگ / از تورهای ماهیگیر / که به لبها / با قلاب بوسه میزنند / از احتمال خشکی / در شبی پر از مد و ماه / از خوف از رجا / از سفر به اعماق / تا قصرهای مرجانی / از ماهی سیاه / از گلوی ماهیخوار / از ارس / که یک شب با صمد نشست / این ماهی صنم / در انبساط آبشش روزمرهگی / مطیع / منظم / دور حباب مقدس میچرخد / و با بالههایش / فندق میشکند.
واژههای ماهی، باله، آکواریوم، چرخیدن، دریا، نهنگ، تور، ماهیگیر، قلاب، مد، اعماق، مرجان و همچنین در یک گردش معنایی و ارجاع به داستان ماهی سیاه کوچولو واژه های ماهی سیاه، ارس، صمد فضای کلی شعر را به صورت مستقیم و غیر مستقیم با همدیگر ارتباط می دهد. ارتباط مستقیم کلمهها از همنشینی و پیوند معنایی آنها به وجود میآید و ارتباط غیر مستقیم از طریق قرار گرفتن واژهها در فضای مشترک شکل می گیرد. واژه ها با تنفس در هوای مشترک دست در دست همدیگر صورت درونی شعر را بازسازی می کنند. این بند از اولین شعر کتاب را تماشا کنید.
دختر گیاه بودم من / در ریشه های اقاقی / در زهدان بالغ سیب / در دانههای درشت توت / که از شیار پیشانی زمین / شیر می نوشید / …
میبینید که این شعر در فضای واحدی سروده شده است. واژهها در پیوند معنایی و یکدستی فضا، نقش عمده را ایفا کردهاند و از طرفی هم این وحدت فضایی، موجب گردیده است تا رابطه مصراعها و کلمهها همچنام محفوظ باقی بماند. همچنین محتوای این شعر هم میتواند در ایجاد پیوند میان واژه ها نقش داشته باشد چون هر مفهومی برای بیان، واژه خاص خود را میطلبد. چنانچه در شعرفوق میبینیم که واژه ها به دنبال محتوا حرکت میکنند تا شاعر آنچه را که می خواهد بیان کند.
آهنگ نیز در این کتاب عامل دیگری در تشکیل فرم کلی اشعار است. قافیهها، جناسها و تضادها و طباقها و همچنین واجهای قریب المخرج از عناصری هستند که آهنگ شعر را تامین میکنند. مثل آهنگی که در این شعر دیده میشود.
به طاقتی که طاق شده / چه میگویند / وقتی که پوست کشیده بر تن آدم / آب میرود / تنگ میشود / و عطش رگ / در پی جهیدن / از آب تیغ / خاطره ای لیز و لذیذ میسازد / حالا بگو / جان پدر کجاستی / که در کام پنجره / ایام فصل نمیگذرد / و دامان وصل / برچیده … / چیده / با انگشتانی هیز / که چشم جهان را / تاریک میکند.
یکی دیگر از شگردهای سرودن شعر سپید که در منظومه ذائقه آب به صورتی آشکار توسط شاعر رعایت شده استفاده از شگرد تسلسل است. میدانیم در شعر سپید شعر همیشه یک شعر است. از آغاز تا انتهای آن پیام واحدی دارد. زبان در عین پیچیدگی از پیوستگی نیز باید برخوردار باشد. در مثالی که از شعر نگهداری می اوریم می بینیم که دقیقاً عاطفه وتخیل درخدمت یک زبان واحد قرار گرفته اند و شاعر مسیر مشخصی را برای بیان مفاهیم شعری خود می پیماید. از زمانی که شعر آغاز می شود تا هنگامی که پایان می یابد، خواننده در خط معینی با شعر شاعر حرکت می کند و شعر با یک هدفمندی شروع و با همان هدف به پایان می رسد. این گره خوردگی عناصر، توام با جهت منطقی شعر به پیش می رود و شعر شکل حلقه و یا زنجیری را پیدا می کند که هردو سوی آن به هم دیگر گره خورده اند.
خیابانهایی هستند / که عینک میزنند / کفش و کلاه میپوشند / تابلوهای عبور ممنوع را / پایین میکشند / چراغهای قرمز را / خاموش میکنند / دستشان را / زیر سر درختان میگذارند و / منتظر میمانند / آنها / با اشاره باد / آستین را بالا زده / زیر پای درختان / پهن میشوند / و هزاران پرنده را / تا ته میدان / پرواز میدهند / این خیابانها / بیهیچ نام و نشانهای / با بنبستهای مزور / روی فرار قوزکهای شکسته / شرط بستهاند.
شعر با خیابان شروع میشود. با بن بست پایان مییابد.
این شعر، هم در محور افقی وهم در محور عمودی از هماهنگی خوبی برخوردار است و جدا از پیام، فضا و حرکت در مسیر مشخص خود، در بعد صوری و زبانی نیز از یگانگی و همزیستی لازم بهرهمند است و از همان آغاز، وقتی نگاه میکنیم، میبینیم میان کلمهها رابطهء معنوی خاصی برقرار میباشد.
در پایان باید گفت مجموعه ذائقهی آب سروده پروین نگهداری در حوزه شعر سپید نمونه بسیار آشکاری است که خوانندگان و طالبان سرودن در قالب سپید علاوه بر التذاذ از خواندن آن، میتوانند از ان به عنوان یک الگوی شعر در سرایش شعر سپید بهره ببرند.
نظر شما