به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در یادداشت تحلیلی اخیر محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی آمده است: فریدون پنجاه سال پس از پادشاهی، صاحب سه پسر میشود و وقتی آنها به بزرگسالی میرسند در جستجوی همسر به دربار سرو، پادشاه یمن میروند.
در مسیر بازگشت فریدون تصمیم میگیرد تا پسران خود را بیازماید و به شکل اژدهایی خشمگین بر آنها ظاهر میشود. پسر بزرگتر به گوشه امنی میگریزد. پسر دوم، سرخوشانه نبرد را میپذیرد ولی سومین پسر دلاورانه به پیش میآید و فریاد میزند من پسر فریدونم و از هیچ هیولایی، هراس ندارم.
فریدون پس از این آزمون نامهایی برای پسرانش برگزید. بزرگترین فرزند را که به گوشه امن خزید، سلم و دومین پسر را که جسارتی بیملاحظه نشان داد تور نامید به معنای بیپروا. کوچکترین پسر که دلاوری محتاطانه از خود نشان داد ایرج نام گرفت چون مانند آزادهای نجیب، لایق ستایش بود. از آن پس فریدون، جهان را به سه قلمرو تقسیم کرد. غرب را به سلم بخشید و شرق را به تور داد و ایران را که بهترین بخش گیتی بود به ایرج سپرد اما سلم و تور به ایرج حسد بردند، دوستانه دعوتش کردند و با او جنگیدند.
اسطورهها و افسانهها، حکایتهایی تاریخی هستند اما ریشه در باورهای ما دارند و بر امروز ما سایه انداختهاند. ما که امروز به فیروزه نیشابور، شیر سنگی همدان، سرو ابرکوه، گنبد دماوند، نخلستانهای آبادان، ساحل گرم خلیجفارس، گردنه حیران اردبیل، بیستون کرمانشاه، نغمههای کردستان و … میبالیم وارثان پهلوانان و پادشاهانی چون رستم و ایرج هستیم که دلاورانه به پاسداری از این مرز و بوم برخاستند و از هیچ هیولایی نترسیدند.
فرزندان شیر خدا و رستم دستان! کیست که نداند سلم و تور امروز هم چشم به گوهر ایران دارند وگرنه از بیان خمینی کبیر شعار بینظیر نه شرقی و نه غربی به عنوان نماد استقلال میهن به یادگار نمیماند. تار و پود این استقلال با رنج و زخم نبردهای بیشمار گره خورده اما نقشی که بر آن حک شده سرود سرافرازی و دلاوری سرداران و سربازانی است که جان دادند تا جانان وطن پایدار بماند.
چشم ایران، به انتظار فرزندانش نشسته که در نبردی مدرن، دیوهای در کمین نشسته این سرزمین را ناامید کنند. یا علی!
نظر شما