چهارشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۶
چشم‌های گرد شده طرف مقابل را قدری هم فریب می‌دهد

محمد قاسمی‌پور؛ پژوهشگر ادبیات جنگ با اشاره به جزئیاتی درباره خاطره‌نگاری گفت: یادمان نرود طبع انسان به گونه‌ای است که اگر از در مصاحبه با بیان خاطره از صحبت‌هایش استقبال و چشم‌های طرف مقابل گرد شد، مقداری بزرگ‌نمایی و غلو خواهد کرد و طرف مقابل را شاید قدری هم فریب دهد.

سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، ماهرح ابراهیم‌پور: نگاهی به آمار کتاب‌هایی که درباره جنگ ایران و عراق منتشر می‌شود؛ حاکی از آن است که بخش زیادی از این کتاب‌ها در قالب خاطره است. خاطراتی که بخش از آنها از سوی پژوهشگران نام آشنا و بعضی دیگر با نام‌های جوان و ناآشنا گردآوری و ثبت شده است، اما در این میان حجم قابل توجهی از این کتاب‌های خاطره از کیفیت پایینی برخوردار است. چرا وقتی اقبال زیادی به قالب خاطره در دفاع مقدس وجود دارد، کیفیت اثار منتشر شده در این قالب پایین است؟ برای یافتن پاسخ سوالاتی از این دست با محمد قاسمی‌پور؛ پژوهشگر خاطره و ادبیات جنگ گفت‌وگو کردیم که این گفت‌وگو باعث بیان جزئیات زیادی از این قالب شد.

- وقتی به کتابچه کتاب سال دفاع مقدس نگاه کردم، متوجه شدم بیشترین عنوان کتاب‌هایی که در کتابچه آمده، کتاب‌های حوزه خاطره است. مثلاً در سال ٩٩ چهارصد و هفتاد و شش کتاب و در سال ١۴٠٠ این تعداد تقریباً یک و نیم برابر شده بود. به نظر شما چرا به خاطره‌نویسی در حوزه جنگ تا این اندازه اقبال وجود دارد؟

عوامل متعددی در این قضیه وجود دارد و یک عامل مطرح نیست. یکی از عوامل این است که دوران معاصر ما، دوران مهمی بوده، حداقل در پنجاه سال اخیر که دوسه رویداد جدی در آن رخ داده است که منجر به حوادث بزرگی شده که اگر بخواهیم دسته‌بندی کنیم، در اواخر دهه پنجاه، انقلاب ایران هست و در اوایل دهه شصت جنگ تحمیلی که هر دو تاثیرگذاری‌های عمیقی در ارکان جامعه داشته‌اند که در دهه‌های بعد نتایجش در زندگی افرادی که در انقلاب و جنگ حاضر بودند، نمود داشته است، تاثیراتی که برای زندگی افراد مختلف می‌توانست کاربردی باشد. یک رویکرد جدی ثبت و ضبط خاطرات برای شناسایی عوامل موثر و حاضر در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بوده است.

این اقبالی که شما می‌فرمائید عمدتاً مربوط به دفاع مقدس و جریاناتی که بعد از آن شکل گرفت، چون مدافعان حرم است و توانست خاطره‌نگاری جنگ را نگه دارد. از این رویکرد برای آشنایی با دوره‌های معاصر اجتماعی و احیاناً برای تاریخ‌نویسی نیز تعیین کننده بوده است. نکته بعدی این است که ذهن و حافظۀ خواننده ایرانی، یعنی انسان ایرانی کلاً ذهن روایت شنویی دارد و حکایت و تعریف خاطرات برایش از قدیم‌الایام و از طریق خانواده مطرح بوده است. تاثیرگذاری‌های تربیتی زیادی از طرف پدربزرگ و مادربزرگ و اطرافیان از طریق تعریف خاطرات صورت می‌گرفته است. یعنی آدم‌ها ترجیح می‌دهند تجربیات خود را از زندگی بیان کنند تا هم خاطرات باقی بماند و اینکه تاثیرگذار باشد و مفاهیم اخلاقی و انسانی که مورد توافق و پذیرش خاندان و عشیره و قبیله هست از دیرباز به مدد تعریف خاطرات پیش می‌رفته است. ذهن و گوش ایرانی به همین دلیل آمادگی دارد که خاطرات را بشنود و بخواند و قالب خاطره در زندگی و ذهن همه ما وجود دارد. خاطره‌نگاری با قواعد و اصول و به صورت یادداشت‌های علنی و ادبی، عمدتاً خاطره‌نگاری به صورت دیگر نوشت است، یعنی گستره‌ای از محققان و نویسندگان را داریم که مراجعه می‌کنند و خاطرات شفاهی را ثبت می‌کنند و با عناوینی چون تنظیم و تدوین، نویسندگی، نگارش و غیره، اقدام به ارائه این خاطرات شفاهی به صورت کتاب می‌کنند. من فکر نکنم که خاطره‌نگاری به معنای خاطره‌نگاری خودنوشت یعنی به قلم خود صاحبان خاطرات چندان مورد استقبال قرار گرفته باشد. این قالب نگارشی وجود دارد، اما رشد محسوسی ندارد و ناشران و جریان فرهنگی کشور نیز خیلی از این قالب حمایت نمی‌کنند. عمدتاً کتاب‌های خاطره‌نگاری رو به تزاید، دیگرنوشت هستند، یعنی شخص دیگری وجود دارد که با هر عنوانی اعم از نویسنده، محقق، پژوهشگر، خاطره‌نگار و… می‌رود و خاطرات فرد دیگری را ثبت و ضبط می‌کند و آنها را با سلیقه و ذوق خود و به سفارش ناشری، تبدیل به یک اثر می‌کند که در قالب کتاب منتشر می‌شود. حجم قابل توجهی از آنچه که در کتاب‌های خاطره‌نگاری شاهد هستیم، خاطره‌نگاری دیگرنوشت است. طبیعتاً در این میان استانداردها و اصولی برای خاطره‌نگاری وجود دارد، یک ظرفیت‌هایی در خاطره‌نگاری است، سبک و سیاق پژوهشی و یک استانداردهای کلی این کار دارد که باید ببینیم در این کتاب‌های نوشته شده رعایت می‌شود یا خیر. چقدر امانت‌دار به واقعیت هستند؟ چقدر به حقیقت نزدیک هستند؟ آیا نویسنده هنگام خاطره‌نگاری، خاطره‌ها را به درستی ثبت و ضبط کرده یا تنها گوش داده و شنیده‌هایش را به نوشته تبدیل کرده است؟

همچنین برخی نویسندگان نسل جدید هستند که تمایل دارند بدانند سال‌های گذشته چه اتفاقاتی در کشور و جامعه رخ داده است، بنابراین به سراغ راویان می‌روند تا خاطرات آن سال‌ها را یادآوری و تعریف کنند، اما اصول مربوط به این کار را نگذرانده و عملاً ما با تعداد بالای کتاب مواجهه هستیم، یعنی کمیت بالاست اما به لحاظ کیفی، نتیجه کارشان ممکن است خیلی استاندارد نباشد. این را می‌توان در آسیب‌شناسی کتاب‌های منتشر شده مشاهده کرد و صرفاً دلخوش به رشد عددی کتب خاطرات نباشیم چون ممکن است به لحاظ کیفی اتفاق تعیین کننده و مطلوبی نباشد.

- سازمان‌های مربوط به چاپ و نشر آثار جنگ چه قدر در سوق دادن افراد به سمت خاطره‌نگاری موثرند؟

از دیگر عوامل موثر در رویکرد گسترده به خاطره‌نگاری، پشتیبانی و حمایت از جانب مدیران و مسئولان فرهنگی کشور است. اگر دقیق بشوید نزدیک به ۶۰ عنوان کتابی که در دو دهه اخیر تقریظات مقام معظم رهبری راجع به آنها رونمایی و ارائه شده، عمدتاً ساختارشان بر پایه خاطرات است و از قالب‌های نگارشی دیگر کمتر می‌بینیم و این تایید و تقریظی که رهبر انقلاب برای ثبت و ضبط خاطرات درخشان دفاع مقدس و یا صدر انقلاب داشته‌اند، در واقع از سوی باورمندان و نسل جوان و جدید مورد توجه بوده و اشتیاق زیاد فعالان این عرصه برای ثبت خاطرات می‌تواند ناشی از اقبال و راهنمایی‌ها و توجه رهبری نظام هم باشد.

همین‌طور، سازمان‌های دولتی و موسسات فرهنگی انتشاراتی که به نوعی در مسائل کتاب و انتشار کتاب فعالیت دارند هم بخش زیادی از سرمایه‌گذاری و تأمل و توجه خود را متوجه کتاب‌های خاطرات کرده‌اند. به اندازه‌ای سرمایه‌گذاری می‌شود که محققان بروند و خاطرات را ثبت کنند، شاید در حوزه داستان‌نویسی و رمان‌نویسی تا این اندازه سرمایه‌گذاری نمی‌شود. شاید خاطره‌نگاری زمان کمتری می‌برد و گاهی این‌گونه پنداشته می‌شود که برای نوشتن چنین کتاب‌های خاطرات نیاز به آموزش خاصی نیست، راوی حاضر است، طرف گفت‌وگو هم حاضر دارد، گفت‌وگو ضبط می‌شود و بعد تدوین و تنطیم می‌شود. اما شاید رمان نویس، داستان‌نویس و یا کسی که بتواند در قالب‌های جدی و سخت کار کند، زمان بیشتری نیاز داشته باشد. البته خاطره هم مهم و جدی است اما سرعت عمل در این موضوع که ناشران خصوصی و موسسات دولتی که زمان کوتاه برایشان اهمیت دارد و حتی ممکن است برای همین موضوع سرمایه‌گذاری هم صورت بگیرد، این نکات از مولفه‌های مهمی است که بعضاً منجر شده به کاهش کیفیت اما تعداد بالای کتاب خاطرات، که اگر تغییر سیاست در نوع نگاه مدیران فرهنگی و انتشاراتی ها صورت بگیرد، می‌توانیم چنین رشد ظرفیتی را در قالب‌های دیگر هم شاهد باشیم.

- با مسائلی که برشمردید چه راهکاری برای کاهش مشکلات خاطره‌نگاری پیشنهاد می‌کنید؟

در حال حاضر مشکل اساسی این است که تعاریف و استانداردهای قالب ِخاطرات را به اطلاع برسانیم و پژوهشگران و نویسندگانی که به این عرصه ورود می‌کنند، آموزش‌های حداقلی را ببیند و تخصص لازم برای ثبت و ضبط دقیق خاطرات را فرا بگیرند و ارکان اصلی خاطرات را خوب و درست بشناسند تا بتوانیم کتاب‌های زیاد و با کیفیت منتشر کنیم. یکی از نکات مهم در خاطره‌نگاری که باید ریشه‌ای به آن پرداخت، مبحث انتخاب موضوع و شناسایی سوژه است، این‌که بدانیم چه سوژه، خاطراتی و چه راویانی ارزش ثبت و نشر عمومی دارند. به نظر من فعالان این عرصه باید، انسان‌شناسی‌شان را تقویت کنند، نیازهای فرهنگی و اجتماعی جامعه در گذر زمان را بشناسند، آن‌گاه به سراغ موضوعات بروند و سوژه‌های خوب و مناسب را شناسایی کنند. به نظرم برخی از فعالان عرصه خاطره‌نگاری نیازمند مطالعه و آموزش بیشتری هستند.

پدیدآورنده آیا سبک و سیاق علمی و پژوهشی برای کار خاطره نگاری را رعایت کرده یا خیر؟ بی‌شک راستی‌آزمایی، اثبات صحت و سقم اظهارات راوی در کتاب خاطره‌ای که درباره مسائل اجتماعی سیاسی سخن می‌گوید، ضرورت دارد. اما کسی که از زندگی شخصی خود می‌گوید و تعامل خود با فرزندان و همسرش را بیان می‌کند، این تعاملات به تاریخ یک کشور مربوط نمی‌شود، حتی اغراق کند و به خاطره هیجان بدهد، مسئولیتش با خاطره‌گو و راوی است اما وقتی می‌گوید که به خیابان رفته و کاری کرده است، مثلاً شعاری داده یا اعلامیه‌ای توزیع کرده و…، این دیگر تاریخ یک کشور است و در زمان خاطره او تنها یک فرد نبوده. عده زیادی بوده‌اند و بخش زیادی پژوهش درباره رویدادهای تاریخ معاصر انجام و مطالبی نوشته شده، تعداد زیادی خاطره گفته‌اند، محققی که صحبت‌های چنین شخصی را گوش می‌دهد و می‌نویسد، باید تطبیق دهد. راستی‌آزمایی کند، توجه داشته باشد حرفی که می‌زند درست است یا خیر. مثلاً طبق تاریخ اسامی نخست‌وزیرانی که دهه پنجاه و شصت آمدند و رفتند، ثبت است، خاطره‌گو نمی‌تواند به خاطر خطای ذهن، ترتیب آنها را جابه‌جا و نویسنده هم چنین اشتباهی را چاپ کند. کتاب و تاریخ شوخی نیستند. تا کنون کتاب‌های خاطره برای تاریخ‌نگاری خیلی کم مورد اعتنا قرار گرفته‌اند اما از دیرباز، اغلب تاریخ‌نگاران بخشی از منابع اصلی‌شان برای نگارش روایت راویان بوده است.

لذا خاطره یا خاطره‌نگاری، استانداردهایی دارد که اگر در کتاب‌ها بررسی شود و محققی بالاسر کار بوده که صحت و سقم خاطره را بررسی و سنجیده است، طبیعتاً متن نهایی می‌تواند در حوزه تاریخ مورد اعتنا باشد، به روایت مردمی. به روایت شاهدان نزدیک، به روایت افرادی که در خود معرکه و میدان بوده‌اند و شاهدان دست اول هستند. اما اگر آدم‌های خاطره‌گو آزاد و رها باشند و خاطره‌شان رها باشد، یادمان نرود طبع انسان به گونه‌ای است که اگر از صحبت‌هایش استقبال و چشم‌های طرف مقابل گرد شد، مقداری بزرگ‌نمایی و غلو خواهد کرد و طرف مقابل را شاید قدری هم فریب دهد. ببینید چندسال از سال ۶٧ می‌گذرد؟، ٣۵ سال از آخرین عملیات جنگ تحمیلی دوران دفاع مقدس گذشته است، در این ٣۵ سال، آدمی که می‌خواهد صحبت کند، دیگر جنگ و معرکه واقعی ندیده است، ولی تا دلتان بخواهد فیلم و سریال دیده است، اعم از ایرانی و خارجی. یعنی در این ٣۵ سال کیفیت تصویر بزرگ شده، سینماها، کیفیت صدا، رنگ، نور و … ارتقاء پیدا کرده، می‌خواهم بگویم افرادی که امروزه سخن می‌گویند بعضاً خاطراتشان را از پس ِ ۳۵ سال فیلم سینمایی دیدن تعریف می‌کنند. آن فیلم‌ها جلوه های ویژه دارد و با واقعیت‌های صوتی و تصویری آنها را جذاب کرده اند، آدم‌ها اما دیگر جنگ نرفته و بیشتر فیلم‌ها را دیده‌اند، کسی که خاطره می‌گوید، گاهی احساس می‌کند کمی شبیه فیلم‌ها خاطره تعریف کند تا طرف مقابل کیف کند، در حالی که ما در جست‌وجوی زمان از دست رفته و خاطرات ناب جنگ هستیم، می‌خواهیم آن انسان را بشناسیم، ابزار مهم نیست، ما می‌خواهیم خلق و خوی این آدم‌ها، روابط آنها، وحدت‌شان، دوستی‌شان و مقاومت و پایداری‌شان در سنگر و خاکریز را ببینیم. برای نزدیک شدن به خصلت‌ها و منش و ویژگی‌های انسان‌ها، نیازی به رنگ و زرق و برق و جلوه‌های ویژه نداریم، سالن سینماست که باید تماشاگر را جذب کند، اما بسیاری، چون زمان هم گذشته و ممکن است ذهن‌شان یاری نکند، خاطراتشان را از پس ٣۵ سال تصاویر تلویزیونی و سینمایی تعریف می‌کنند. آدمی که پیش روی آنها نوشته باید چون و چرا کند و جزئیات بخواهد تا مشخص شود آن آدم در واقعه بوده یا تنها بر اساس دیده‌ها می‌گوید.

- چندوقت پیش سعید علامیان در جمعی گفتند: فرق گفت‌وگوی مثلاً تاریخ‌شفاهی یا خاطره گرفتن از یک نفر، باز کردن چالش نیست. باید با او همراه بود. این حرف چقدر به نظر شما درست است؟

ببینید همراهی به معنای اینکه چراغ سبز به راوی بدهیم که بگو بگو، نیست. من ارتباط و برقراری ارتباط انسانی را بسیار تعیین کننده‌تر می‌دانم. یعنی بین دو انسان که مقابل یکدیگر نشسته‌اند، ارتباطی مبتنی بر شناخت، اعتماد و بر دل هم نشستن اتفاق بیافتد. من به کسی که اعتماد می‌کنم، او را مَحرم می‌دانم و به او از ناگفته‌هایم و کم‌گفته‌هایم می‌گویم. خاطرات به شدت تکان‌دهنده‌ام را می‌گویم. اما وقتی می‌بینم طرف مقابل طفل نحیف و ضعیف است، خاطرۀ تلخ‌م را نمی‌گویم. چنین آدمی هرچقدر هم که همراهی کند، چون من او را طفل دیده‌ام، دلم برایش می‌سوزد و به او از خاطرات تلخم نمی‌گویم. حالا اگر ارتباط میان خاطره‌گو و خاطره‌گیر ارتباط برقرار شود، استفاده از تاریخ شفاهی برای گرفتن خاطره از نظر من توصیه می‌شود، به خاطر اینکه روش تاریخ شفاهی، روش عمیق‌تر و جدی‌تری است، بستر وقایع و حاشیه‌ها را می‌پرسد و بعد خاطره‌ای که تعریف شده، به دلیل حواشی و جزئیاتی که پرسیده ایم، دست یافتنی و قابل تحقیق می‌شود. ولی صرف اینکه راوی متکلم وحده‌ای باشد و با او همراه باشیم و گوش جان بسپاریم، هرچه دوست دارد و به ذهنش می‌آید، می‌گوید و ما به یادآوری او کمک نمی‌کنیم که از اعماق حافظه و جانش خاطرات بالا بیاید. گاهی اوقات اشارات مصاحبه‌کننده به معنای همراهی نیست، اتفاقاً چون و چرا می‌کند، ضد و نقیض‌های خاطره‌گو را می‌خواهد با دلیل برطرف کند، و وقتی باعث می‌شود راوی فکر کند، مثلاً راوی می‌گوید ببخشید! من ۶٢ را با ۶٣ اشتباه گرفته بودم. اگر خاطره‌گیر، دلیل نمی‌خواست هیچ‌وقت نمی‌فهمید صاحب خاطره این یک سال را اشتباه کرده است.

برچسب‌ها

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • عباسی BA ۱۲:۵۲ - ۱۴۰۲/۱۰/۰۱
    سلام و درود بر جناب قاسمی پور به مطالب خیلی مهم و ارزشمندی اشاره کردند. همین مصاحبه کوتاه می تواند پایه دو واحد درسی در حوزه خاطره نگاری و مصاحبه شفاهی باشد. سخن ایشان در خصوص توجه سازمان ها و نهادها به کمیت کتابهای انتشار یافته و عدم توجه کافی به کیفیت آنها سخن کاملا درستی است. راستی آزمایی خاطرات راویان نیز نکته بسیار حساسی است که کمتر به آن پرداخته می شود. با تشکر از همکاران ایبنا، امیدوارم اینگونه مصاحبه ها و گفتگوهای تخصصی بیشتر منتشر شود و امیدوارم مدیران سازمان ها و نهادهای متولی این حوزه ها به این مطالب بیشتر توجه کنند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط