به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، گاهی اوقات فقط تصاویر آدمهایی که توی جنگ هشت ساله یا سوریه و یا در انقلاب شهید شدهاند جلوی چشم بهعنوان شهید ردیف میشوند.
شاید شما هم مثل خیلیهای دیگر برایتان جالب باشد قصه پسر جوانی که در کف خیابانهای شمال شهر تهران شهید شده باشد آن هم نه در دهه شصت؛ در همین شش سال گذشته.
محمدحسین متولد ۱۳۷۴، بسیجی مخلص و پیرو خط ولایت و رهبری بود. او از ۷ سالگی عضو بسیج بود و در مسجد فعالیت می کرد. در بسیج هم بسیار فعال بود و هم خالصانه به انقلاب و مردم خدمت میکرد و همین شد پله پرش محمدحسین. سال ۹۴ هم برای دفاع از حرم اهلبیت علیهمالسلام عازم سوریه شد.
اواخر بهمن ۹۶ در ایام شهادت مظلومانه حضرت زهرا (س) بود که خیابان پاسداران تهران شاهد توحشگرانی موسوم به دراویش و ایجاد ناامنی و به شهادت رساندن سه تن از نیروهای انتظامی بود. محمدحسین که از این آشوبها و حتکحرمتها خونش به جوش آمده بود به محل حادثه رفت. در همان لحظات بامداد، او را ابتدا به وسیله اسلحه شکاری مجروح و سپس توسط یک اتومبیل زیر گرفته و در شب شهادت حضرت زهرا (س) به فیض شهادت نائل شد.
در بخشی از کتاب آمده است: «نیمخیز نشست جلویم. بهش میگفتم: «خب راحت بشین روی زمین!» سرسفره و موقع تماشای تلویزیون هم نداشت، انگار داشت دیرش می شد. تسبیح شاهمقصودش را توی دست جمع کرد: «حاج خانم!»
از حاج خانم گفتنش فهمیدم قضیه جدی است.
- نظرتون درباره سوریه رفتن من چیه؟ دستم را گذاشتم روی سینهام. سرش را بوسیدم و گفتم: «یک عمره توی زیارت عاشورا به امام حسین میگم: «انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم.» تسبیحش را انداخت بالا و توی هوا چنگ زد. بغلم گرفت و گفت: «قربونت برم مشمول جان!»
«کتاب آرام جان» روایت زندگی شهید مدافع حریم امنیت، محمدحسین حدادیان است که توسط محمدعلی جعفری نوشته شده و توسط انتشارات شهید کاظمی برای هشتمینبارمنتشر شده است.
نظر شما