به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سیدتقی عابدی، نویسنده کتاب «باقیات اقبال» شامگاه ۱۹ آبان در ویژه برنامه رونمایی این اثر که به صورت مجازی و با حضور شاعران ایرانی و خارجی برگزار شد، توضیح داد: کتاب «باقیات اقبال» شامل آن دسته از اشعار علامه اقبال است که در کلام متداول و اشعار معمول او در بین مردم دیده نشده و میتوان گفت حدود ۴۲ درصد اشعار اردو و فارسی اقبال تاکنون نوشته نشده بود. «باقیات اقبال» مجموعهای شامل ۹۲ منظومه و ۶۳ غزل و تعدادی قطعاه و رباعی است که علامه اقبال به علل مختلف چاپ و منتشر نکرده بود.
عابدی درباره انگیزه تدوین این اثر عنوان کرد: اقبال لاهوری یک دانشور، یک فیلسوف و یک فرد سخنگو و صاحب پیام در میدان بیداری امت اسلامی است که حفظ کردن هرمصرع، هر بیت، و هر شعر از این حکیم بزرگ برای ما لازم و ضروری است. بنابراین سعی کردم که تمام اشعار اردو و فارسی علامه اقبال لاهوری را که در مجموعه اشعار متداول و مشهور او و در دیوان های اردو و فارسی این شاعر موجود نبودند را در کتاب «باقیات اقبال» جمعآوری کنم.
همچنین در ابتدای این نشست علیرضا قزوه، شاعر و پژوهشگر ادبی و مدیر مرکز شعر و موسیقی و سرود، درباره محبوبیت اقبال لاهوری در ایران بیان کرد: کارهای اقبال در ایران چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب همواره با اقبال روبهرو بوده و خیلی از بزرگان ما از جمله دکتر شریعتی و علامه شهید آیت الله مطهری درباره اقبال کتاب و مطالب مهمی نوشتهاند. رهبر معظم انقلاب نیز به این شخصیت بزرگ علاقه بسیاری دارند، به گونهای که ایشان حتی علامه اقبال لاهوری را از لحاظ تفکر و اندیشه یکی از معماران انقلاب اسلامی میدانند.
قزوه در پایان با اشاره به کتاب «باقیات اقبال» تصریح کرد: عابدی ساکن کاناداست اما در هندوستان و پاکستان چهره و نامی بسیار آشنا به شمار میرود. وی بهتازگی بخشی از شعرهای منتشر نشده اقبال را با تلاش و پیگیریهای گسترده در این مجموعه جمعآوری کرده که بخش اعظم این اشعار به زبان اردو است. تعداد شعرهای فارسی این مجموعه نیز قابل توجه است و توصیه میکنم حتماً کسانی که دیوانها و کتابهای اقبال را چه به زبان اردو و چه به زبان فارسی نشر میدهند این نویافتهها را که به همت عابدی در باقیات اقبال در دسترس قرار گرفتهاند بعد از این هم در دیوانهای خود بگنجانند.
چرا باید «اقبال» را بشناسیم؟
رضا اسماعیلی، شاعر و پژوهشگر ادبی نیز در سخنانی در پاسخ به این پرسش که «چرا باید اقبال را بشناسیم؟» گفت: اقبال شاعری را مسند انسانسازی و اصلاحگری میدانست و معتقد بود که شاعر رسالتی الهی و پیامبرگونه دارد. سرودههای اقبال سرشار از حکمت و گزارههای ضد استعماری و بیدارگرانه است. اقبال پیش و بیش از آنکه شاعر باشد، یک انسان مسئول، یک مسلمان آرمانخواه و یک مُصلح اجتماعی بود. او به معنای واقعی کلمه یک تئوریسین اسلامی بود که پرچم نهضت بیداری اسلامی را به دوش میکشید و سرود رهاییبخش «بازگشت به خویشتن» را در گوش مسلمانان جهان فریاد میکرد؛ چراکه به اعتقاد وی یکی از دلایل عقبماندگی مسلمانان در طول تاریخ، روگردانی آنان از اسلام و پیروی از غرب و سبک زندگی غربی بود.
رضا اسماعیلی عنوان کرد: از دیدگاه اقبال، مسلمانان زمانی به انحطاط و ضعف کشیده شدند که وحدت و یکپارچگی خویش را از دست دادند و تحت تأثیر شعارهای دهن پُرکن و خالی از محتوای استعمارگران قرار گرفتند. تفرقه، خواه ناخواه، ضعف و زبونی میآورد و ضعف و زبونی، ترس را در انسان قوت میبخشد و ریشه دواندن ترس در وجود آدمی باعث میشود که انسان در برابر هر نیروی قاهری سرتعظیم و کُرنش فرود آورد. به مرور و با گذشت زمان قدرت مسلط، فرهنگ و ارزشهای زورمدارانه خویش را بر افراد تحت سلطه خویش تحمیل میکند و آنان را تحت سیطره فرهنگی خویش در میآورد و از همینجاست که از خود بیگانگی آغاز میشود و این سرگذشت همه جوامع اسلامی در طول قرنهای گذشته است.
وی ادامه داد: اقبال متوجه خطر «از خودبیگانگی» مسلمانان شد و زنگ خطر را به صدا درآورد و ندای «بازگشت به خویشتن» را در گوش جان مسلمانان جهان فریاد زد تا آنان را از خواب غفلت و پریشانی برهاند و به حرکت و خیزش وا دارد. تشویق اقبال به بازگشت به اسلام و سعی در احیای «خودباوری اسلامی» در بین مسلمانان در سطر سطر اشعار و آثار این شاعر و متفکر بزرگ دیده میشود.
اسماعیلی تاکید کرد: اقبال در کتاب «تجدید بنای اندیشه دینی در اسلام» که یکی از مهمترین آثار اوست، راهکار احیای عزت و عظمت اسلامی را «نوسازی فکر دینی» و «بیداری جهان اسلام» دانسته است. اقبال به عنوان یک مُصلح بزرگ اجتماعی درد جهان اسلام را تقلید کورکورانه از غرب و سبک زندگی غربی میدانست و نسخه شفابخشی که برای این درد تجویز میکرد «بازگشت به خویش» بود. مضمون اکثر اشعار او، دعوت به وحدت اسلامی، احیا و نوسازی فکر دینی، مبارزه با استعمار، پرهیز از تقلید کورکورانه از غرب و بازگشت به خویشتن است.
سیدمسعود علویتبار، شاعر و پژوهشگر نیز در معرفی کتاب «باقیات اقبال» گفت: سیدتقی عابدی، متولد حیدر آباد هندوستان است. سالها در ایران مخصوصاً در شهر آبادان اقامت داشته و اکنون در تورنتو کانادا زندگی میکند. وی تاکنون نزدیک به ۷۰ عنوان کتاب در زمینههای مختلف ادبی و پژوهشی و ترجمه تألیف کرده و اولین کتابش ترجمه اردوی کتاب «شهید» اثر شهید آیت الله مرتضی مطهری است که در اوایل انقلاب اسلامی در پاکستان با شمارگان بسیار بالا چاپ شد. آخرین تألیف انتشار یافته عابدی کتاب «باقیات اقبال» است که در ۷۱۸ صفحه و در قطع وزیری توسط انتشارات کرنر پاکستان چاپ و در دو کشور هند و پاکستان توزیع شد واستقبال از این کتاب به گونهای بود که در کمتر از دو هفته چاپ اول آن به فروش کامل رسید.
علویتبار در پایان یادآور شد: در این کتاب که اکثر منابع آن توسط آکادمی اقبال کانادا در اختیار محقق گذاشته شده مجموعهای از اشعار نویافته اردو و فارسی علامه اقبال آورده شده است که به اعتقاد نویسنده «وظیفه ماست که از تک تک ابیات حکیم امت محافظت کنیم». همچنین برای اولین بار یک ترجمه روان از اشعار فارسی به زبان اردو را سید تقی عابدی در این کتاب نیز قرار داده است.
محمدحسن مقیسه، فعال فرهنگی نیز در این محفل در رابطه با اندیشه اصلی اقبال بیان کرد: خودی، مهمترین نظریهای است که اقبال به تشریح آن در دیوانش پرداخته است. ساده و خلاصه این فلسفه، یعنی تکیه کردن بر توان و استعداد و نیروی خود و تمنا نکردن از دیگران و از نظر اقبال، این فلسفه در کل هستی جاری است که «پیکر هستی ز آثار خودی است / هر چه میبینی، ز اسرار خودی است» خودی در فلسفه اقبال، در صورتی میتواند به حیات خویش ادامه دهد که برخوردار از یک اصل باشد و آن، آرزو است؛ یعنی یک تمنای معقول را در نظر گرفتن و برای آن به تلاش و جستوجو پرداختن «زندگی در جستوجو پوشیده است / اصل او در آرزو پوشیده است»
مقیسه ادامه داد: مهمترین عنصری که خودی را استحکام میبخشد، عشق و محبت است «نقطه نوری که نام او خودی است / زیر خاک ما شرار زندگی است / از محبت میشود پایندهتر / زندهتر، سوزندهتر، تابندهتر» همچنان که خودی از عشق، مستحکم میشود، از سوال (گدایی کردن، نیاز به دیگران داشتن)، تضعیف میَشود «فطرتی کو بر فلک بندد نظر / پست میگردد ز احسان دگر» حالا که عوامل استحکام و تضعیف خودی مشخص شد، باید دید چه عواملی، خودی را تربیت میکند و پرورش میدهد؟
وی در این باره توضیح داد: این عوامل، آن گونه که اقبال میگوید، سه عنصر است. مرحله اول، اطاعت است «در اطاعت کوش ای غفلت شعار / میشود از جبر، پیدا اختیار» مرحله دوم، «ضبط نفس» است «نفس تو مثل شتر خودپرور است / خودپرست و خودسوار و خودسر است» مرحله سوم نیز نیابت الهی را شامل میشود «نایب حق در جهان بودن خوش است / بر عناصر حکمران بودن خوش است»
علامه اقبال یکی از بزرگترین احیاگران تفکر دینی در جهان اسلام بود
محمد مهدی عبداللهی، از شاعران آیینی نیز در رابطه با اقبال لاهوری بیان کرد: اقبال در عظمت مقام حضرت فاطمه (س) میگوید «زنان مسلمان باید سیرت فاطمه زهرا (س) دخت گرامی رسول خدا (ص) را دستورالعمل و سرمشق خود سازند، به حجاب و عفاف گرایند و از خودنمایی و بیبند و باری زنان غربی احتراز جویند، زیرا حضرت زهرا (س) به عنوان دختر و همسر ایده آل و مادر نمونه شایسته هرگونه تقدیر و تحسین است.» پیرامون واقعه کربلا و درسی که میتوان از مکتب امام حسین (ع) آموخت نیز اقبال، اشعاری سروده است که نشان از آن دارد که وی علاوه بر ارادات به خاندان اهل بیت (ع) درس آزادگی و حریت را نیز از این مکتب نجات بخش فرا گرفته است.
وی تاکید کرد: علامه اقبال یکی از بزرگترین متفکران و احیاگران تفکر دینی در جهان اسلام بود که ارادت خاصی به خاندان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) داشت.
همچنین در این محفل، زیبا فلاحی، شاعر و پژوهشگر ادبی، اقبال لاهوری را یک تجربه گرا و یک روشنفکر دینی دانست و عنوان کرد: اقبال لاهوری یکی از کاربردگرایان دینی و متمایل به عرفان و تصوف و از شخصیتهای فعال در قرن چهاردهم بود. اقبال لاهوری از جمله تجربهگرایان دینی بود که تفکر همگامی کلام سنتی اسلام را با نوپدیدهها و صنعت مدرن جهان پیشرو برای احیای دین و سازوکارهای سیاسی پیشنهاد کرده است.
وی توضیح داد: اقبال در کتاب «سیر فلسفه در ایران» علم فلسفه را چندان مناسب زندگی امروز بشر ندانسته و عرفان و تصوف را به دلیل عملگرایی باطنی که میتواند گریزانی از ظاهر دین را ضمانت کند؛ برای زنده نگاه داشتن دین ضروری دانسته است. وی با سفر به کشورهای شبه قاره و برخی کشورهای غربی چون انگلیس واسپانیا نسبتهای خویشی که با اندیشههای شرقی داشت توانست نقش مهمی در تشکیل کشوری به نام پاکستان در دل شبه قاره داشته باشد. اقبال لاهوری با فلسفه غرب آشنا بوده اما یکسره تسلیم آن فلسفه شدن را دست بستن از تراث اسلام دانسته و معتقد بود تعقلگراییهای مکتب یونان انسان معاصر را از شورانگیزی فلسفه ملموس قرآنی دور نگاه میدارد.
فلاحی همچنین گفت: نظر علمی و دینی اقبال در کتابهای وی از جمله «اسرارخودی» و «رموز بیخودی» بهروشنی قابل دریافت است. اقبال از اندیشههای ابن سینا، فخر رازی، لاهیجی و نیز شاخههای کلامی معتزله که فلسفه را با دین میآمیختند، اشاعره و نیز نقدگرایان یونانی خود را دور میدانست ومعتقد بود که خورشید فلسفه ملموس و طبیعی قرآنی را باید از چراغ بیدست و پای فلسفه یونان بیرون کشید و بر قوانین فطری که مقتضیات طبع انسان معاصر است پافشاری کردو طرحی نو در سیاست جهان درانداخت. اقبال وحدت وجودی بود و در این اندیشه که با باورمندی به سلوک «خودی» و پایبندی به باطن دین و وحدت تجربه میتوان جهان کثرت را به وحدت رساند کاملاً موافق بود.به زعم کسانی چون شهید مطهری اقبال فلسفه دینی شرق را عمیق نمیدانست. اقبال لاهوری از جمله یگانه مردان پر رمز و راز روزگار بود که توانست با خلاقیت و زیست تجربی، نوعی زندگی و دولت متجدد اسلامی را در تنگنای عصر بیتوجهی به دین و ایمان در قلب شبه قاره پدید آورد.
سیدحسنرضا نقوی، شاعر اهل پاکستان نیز دیگر سخنران این نشست بود که در سخنانی گفت: عابدی بیش از ٧٠ کتاب گردآوری و ترجمه کرده است. از جمله تألیفات عابدی مجموعه شعر فارسی میرزا غالب بوده که در مؤسسه غالب در دهلی به چاپ رساند. عابدی در آثار شاعران مختلف هندو درباره پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت تحقیق کرد و کتابچههایی حاوی نعت و مراثی را تالیف کرد. او بهویژه بر روی کتاب «روپ کمار کوماری»، بانوی شاعر هندو کار کرد که این زن هندو به پیامبر اعظم ارادت ویژه داشت و کتاب مذکور در مولتان پاکستان منتشر شده است.عابدی درباره میر انیس، میرزا دبیر، حالی، اقبال لاهوری و فیض احمد فیض نیز تحقیقات زیادی انجام داده و مقالات او در هند، پاکستان و کانادا منتشر شده است.
نقوی در ادامه عنوان کرد: باقیات اقبال به زبان اردو را ناشر معروف پاکستانی خانه کتاب جهلم منتشر کرد و استقبال خوب در پاکستان و هند داشت. عابدی در این کتاب، بخشی از سخنان اقبال لاهوری که تاکنون منتشر نشده، با مثالهایی استدلال شده، آورده است. عابدی تاریخهای جدید و گوشههای جدیدی از اشعار اقبال را به ظهور رساند و علاوه بر آن مکاتب و خطبههای اقبال را مورد بحث قرار داد. از توانایی وی در این تحقیق میتوان تخمین زد که وی به تمام ۶۵ روزنامه و مجلهای که سخنرانی اقبال در آنها منتشر شده ا مراجعه کرده است و همچنین به تمام سخنانی که اقبال در سخنرانیهای خود نیاورده اشاره کرده است. همچنین در این کتاب ٣٠ شعر کامل و ٢٦ شعر منسوخ نیز ذکر شده است.
این شاعر پاکستانی همچنین گفت: امروز خیلی نیاز داریم که فکر اقبال، ایده اقبال و آثار اقبال که در زبان انگلیسی و اردو هستند، به زبان فارسی ترجمه شوند و ملت و مردم ایران با آثار غیر فارسی اقبال آشنا شوند. در واقع مردم ایران مخاطب اصلی علامه اقبال لاهوری بودهاند و به فرموده مقام معظم رهبری «جمهوری اسلامی تجسم آرمان اقبال لاهوری است».
نظر شما