سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): امروزه برخی از بانوان شاعر با استفاده از ابزار شعر به تبیین نقشهای مختلف و جایگاه اجتماعی زن پرداختهاند. با افزایش تعداد زنان شاعر، تعداد اشعاری که با موضوع و محوریت زنان سروده میشود نیز بیشتر شده است. در این زمینه گفتوگویی با عاطفه جوشقانیان از شاعران کشورمان ترتیب دادیم.
چهره زن در شعر معاصر چگونه است و چه تفاوتی با قبل از انقلاب اسلامی دارد؟
چهرهای که از بانوی اسلامی در اشعار کنونی خصوصاً در دهه اخیر ارائه میشود یک چهره تحول ساز است. بانویی در اشعار به تصویر کشیده میشود که در عین اینکه حرکت و فعالیت اجتماعی دارد و منفعل نیست یک همسر و مادر هم هست و درواقع چنین بانویی زمینهساز یک تمدن بزرگ اسلامی است. یک زن فهمیده، عاقل و آگاه به همه وظایف خود و جوانب اعتقادی، اجتماعی، سیاسی، فردی و حتی عاطفی در شعر معاصر منعکس میشود. این بانو زن تراز انقلاب و زن تراز جهان اسلام است. قطعاً قبل از انقلاب این گونه تصویر از زن در اشعار نداشتیم. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی زن بهخوبی وارد تحولات اجتماعی شد درحالیکه قبل از انقلاب زن همیشه پشت پرده بود. در حقیقت در طول تاریخ زن همیشه پشت پرده حرکات و فعالیتهای اجتماعی بود و در موارد اندکی این جریان وارد شعر شده است. بعد از انقلاب خصوصاً در دهه اخیر در اشعار به این زن تراز انقلاب پرداخته میشود.
شاعران زن تا چه اندازه احساس مادرانه خود را در شعر بروز دادهاند؟
مادر همیشه در طول تاریخ ممدوح بوده و در همه دورهها به مادر توجه میشده است. در دوره کنونی به نظر میرسد توجه به مادر در اشعار بیشتر شده و مادرانگیها در اشعار بیشتر دیده میشود. بخش عمدهای از این مسئله به این دلیل است که بعد از انقلاب به زن توجه بیشتری شده است. در حوزه شعر هم زنان به نقش و هویت خودشان بیشتر پی بردهاند و آن را انعکاس میدهند و دیگران هم این موضوع را وارد شعر میکنند. اینکه زنان شاعر هویت خودشان را بشناسند مسئلهای ارزشمند است و باعث میشود اشعارشان هم متحول شود.
جایگاه عرفان در شعر معاصر زنان را چگونه ارزیابی میکنید؟
بیتی دارم خطاب به مادر که میگوید
«به من آموختی حتی مسیر آشپزخانه
برایم میتواند نردبان آسمان باشد»
به نظرم این عرفان است و اگر عرفان همسرداری و شب بیداری مادر بر سر بالین فرزند بیمارش نیست پس عرفان چیست؟ این خود عرفان است و خوشبختانه اینها مدتی است که به شعر وارد شده و دارد بیشتر هم میشود.
رویکرد غالب در شعر زنان معاصر چیست و دچار چه تحولاتی در آینده خواهد شد؟
زن اکثراً در همه تاریخ به جز نقش مادریاش که همیشه ممدوح بوده در شعر تنها یک معشوقه بوده است. درواقع هیچ وقت به نقش همسرداری و پرورش نسل آینده توسط زن در اشعار توجه نشده و تنها کتابی که به این نقشها اشاره داشته، شاهنامه است. شاهنامه بهخوبی زیرکیهای یک زن را در قالب رودابه نشان داده و سیاس بودن را هم در قالب سودابه منعکس کرده است؛ بهجز شاهنامه در کتابهای شعر دیگر، نقش زن به خوبی تبیین نشده است. در طول تاریخ نگاه به زن در اشعار بهعنوان یک معشوقه بوده است ولی امروز اگر هم از زن در اشعار به عنوان معشوقه یاد میشود، معشوقه مقدس است نه زمینی و قابل احترام، پاک و مورد ستایش خانواده و جامعه است. این رویکرد دارد جا میافتد که زن در اشعار از معشوقه صرف و کوچه و خیابانی بودن دربیاید و امروز زن به عنوان یک معشوقه مقدس و دست نیافتنی برای این و آن در اشعار مطرح میشود و این بسیار ارزشمند است.
نظر شما