سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): حجتالاسلام رسول جعفریان، استاد تاریخ دانشگاه تهران در نشست درباره کتاب «گفتمان تمدن اسلامی در دوره پهلوی» که در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، گفت: ایدهای که در این کتاب در ذهنم برای نگارش این کتاب بود که اساساً بعد از گذشت پانزده سال از ورود مشروطه جامعه ایران با آمدن تجدد تغییری اساسی کرده بود و بخشی از این تجدد که به اصلاح وضع جامعه ایران مربوط میشد همانی بود که بایستی به عنوان تمدن جدید ریشهیابی میشد. به همین دلیل از سال ۱۳۰۰ به بعد کمکم نوشتهها رنگ تمدنی به خودش گرفت. این هم الزامی بود نسبت به تغییر و تحولات بعد از مشروطه هم تاثیرپذیری از آثار ترجمه شده از عربی به فارسی بود هم تکاپوی فکری جهانی برای بازنگری در تمدنهای بشری از جمله تمدن مسلمانی و بعد هم سهم ایران در این تمدن.
او افزود: به تدریج در دوره پهلوی نوشتههایی درباره تمدن اسلامی شروع شد که بعضی مستقیم درباره تمدن و برخی دیگر در واقع در چارچوب بازنگری در اسلام و تبدیلش به آیینی متناسب با اصلاحات و افکار جدید بود، چون خیلی از آن ایدههای قدیمی دیگر قابل دفاع نبود و باید رنگ و لعابش تغییر میکرد و این هم باید با رویکرد تغییرات اجتماعی و سیاسی در جامعه باشد. اندیشه سیاسی در دوره مشروطه آغاز شده و تغییرات وسیعی در تحولات اجتماعی را در نظر گرفت و اینکه اسلام نظام اقتصادی، اجتماعی، قضایی و اخلاقی دارد و به تدریج زاویه جدیدی پیدا کرد برای مواجه با اینکه فرهنگ ما بهتر از تمدن آنهاست، آنها اهل فساد و تباهیاند و گرفتاریهای زیادی دارند و همزمان دورهای بود که غرب هم گرفتار جنگ اول و بحث انحطاط در آنجا مطرح و کم و بیش به گوش مردم و مطبوعات و… میرسید و ترویج میشد.
این استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران بیان کرد: حالا مسلمانان چه ایدهای دارند، در این میان ایرانیان آثاری از مصریها ترجمه کردند و آثار سایر کشورهای عربی را به فارسی برگرداندند و مهذبالدوله احمد که نماینده فارسی در مجلس شورای ملی بود کتابهای متعددی در این زمینه به فارسی ترجمه کرد و شبیه او فراوان بودند؛ مثل علیاصغر حکمت که خیلی مروج این نوع حرفها بود و در همین دوره کتاب «تمدن اسلام و عرب» گوستاو لوبون ترجمه شد که نقش مهمی در تغییر فکر جامعه داشت و این ایده گسترش تمدن اسلامی که تا الان هم تحت تاثیر این کتاب هستند و به آن ارجاع میدهند.
رسول جعفریان گفت: به نظرم تمدن اسلامی برای یک غربی حکایت از گذشته سرزمینی به رنگ سبز که از تاریخ عبور کرده و آغاز و پایان داشته است، اما برای یک شرقی حکایتی است نوستالژیک که به آن دلبستگی دارد و همزمان واقعیت خارجی دارد هم دوباره باید تکرار شود و باید از آن درس گرفته شود. مفهوم تمدن اسلامی در ذهن یک غربی تحقیقات تاریخ علم است و تاریخ تمدن، اما برای ما یک پدیدهای است که جنبه ایدئولوژیک پیدا میکند و ما باید آن را در فضایی بیاوریم که با آن بتوانیم جامعه را متحول کنیم.
اثری درباره میراث فکری و فرهنگی ایرانیان
علیرضا ملائی توانی، استاد تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی درباره برجستگی کتاب گفت: این اثر مانند آثار بسیاری که رسول جعفریان فراهم کرد یک اثر میراثی است و در واقع بخش مهمی از میراث فکری و فرهنگی ایرانیان را معرفی میکند. مولف در این اثر امکان دسترسی به آثاری که برای همه مقدور نیست، فراهم کرد و در این اثر کوشیده در قالب یک اثر ما را با دهها اثر، متفکر و نویسنده آشنا کنند. طبیعی است زحمت فراوانی برای نگارش این اثر به کار رفته است که من صمیمانه قدردان تلاشش هستم که فراتر از توان یک پژوهشگر عادی متعارف است.
او افزود: این اثر به رغم همه اهمیتی که دارد گزینشی است از قطعاتی از آثاری مربوط به تفکر و تمدن در ایران به انتخاب مولف گزینش شدند و با یک رهیافت انتقادی تحلیلی همراه نشده است. به نظرم این مورد یکی از کاستیهایی است که بعداً درباره آن میتوان صحبت بیشتری کرد. اما ایده اصلی که در کتاب مطرح شده همانطور که اشاره شد و در این کتاب و اثر ارزشمند «جریانها و سازمانهای سیاسی مذهبی ایران (۱۳۲۰- ۱۳۵۷۹» دارد، نشان میدهد که پدیدهای به نام انقلاب اسلامی یا انقلاب دینی در این سرزمین صورت گرفت که یکی از کشورهای پیشگام مسلمان در همراهی و همداستانی با مدرنیته و تجدد بود، چگونه یک انقلاب دینی اتفاق میافتد؟
استاد تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اظهار کرد: این کتاب بخشی از این پرسش مهم را فراهم میکند، اما مساله اینجاست که چگونه این ایدههای پراکنده که به عنوان گفتمان تمدن گردآوری شده به هم میپیوندند و همافزا و انباشته میشوند و یک جریان فکری و سیاسی به نام انقلاب را شکل میدهند؟ که به نظرم جای کار دارد و در این کتاب خیلی به آن پرداخته نشده اما آنچه که بیشتر نمود پیدا کرده معرفی است از نویسندگان و آثاری که به صورت پراکنده و مجزا از هم مطرح شده است.
علیرضا ملائیتوانی گفت: ضمن اینکه از مباحاثات تمدنی خیلی بحث انقلاب بیرون نمیآیدف بحث انقلاب زاییده تلاشها و ایدههای انتقادی نسبت به نظام حکام که به صورت مسلط و ایدئولوژیک شدن و تحت گفتمان اسلام سیاسی صورت میگیرد که در این اثر کمتر به آن پرداخته شده است. البته مولف تلاش کرده تعریف موسعی از مفهوم تمدن ارائه کند که مجموعه این بحثها در ذیل آن بگنجد، اما اگر نگاه تخصصیتر بکنیم خیلی از این بحثها در چارچوب تمدن نمیگنجد، مگر اینکه فرهنگ و تفکر را هم بخشی از مقوله تمدن تلقی کنیم. این کتاب به گمانم بیشتر گفتمان فکر دینی در تاریخ معاصر ایران است که عمده جهتگیری آن در اثر بیشتر بحث هویتی است تا بحثهای تمدنی.
او ادامه داد: ما در یکصد و پنجاه ساله گذشته با این پرسش مهم مواجه بودیم که ما کیستیم؟ چیستیم؟ عناصر شکل دهنده هویت ما چیست؟ ایا آن چیزی است که پهلویها میگفتند ایرانی سلطنتگرای باستاننگر یا آنچه که ایدئولوژیهای چپ میگفتند ایرانی جهانوطن دارای ایدههای اقتصادی یا آنچه که روشنفکران سکولار غیرحکومتی میگفتند و نهادهایی هم در این رابطه تاسیس شد یا آنچه شریعتی و اسلامگرایان سیاسی مطرح کردند؛ بازگشت به خویشتن؟ کدام خویشتن؟ خویشتن اسلامی.
افق باز کتاب برای پژوهشهای تمدنی
حجتالاسلام محسن الویری، استاد تاریخ دانشگاه باقرالعلوم در ادامه بررسی و نقد «گفتمان تمدن اسلامی در دوره پهلوی» گفت: این کتاب ظرفیت بسیار بالایی درباره پژوهشهای تمدنی از نگاه نخست و زیرسیستمهای تمدن ایجاد میکند. در مقالات و رسالههایی که شناسایی شده و در این کتاب گزارش آنها آمده است، ما با انبوهی از مسائل مواجه هستیم که مورد توجه متفکران از جمله مساله زن، آزادی، رواج پارهای از تفریحات نادرست غربی براساس معیارهای اسلامی، پیشرفت علم و موارد دیگر بوده است که هر یک میتواند موضوع پژوهشهای مستقل قرار بگیرد.
او افزود: همچنین سیر تحول اندیشمندان ما درباره مساله زن، آزادی و دیگر مسائل جای کار دارد و این اثر افق خیلی خوبی را باز میکند و آن سرنخ اولیه را در اختیار دانشپژوهان قرار میدهد. نکته دیگر اهمیت زنده کردن تاریخ است شاید تا آثاری پیش از این دست عمدتاً وقتی عبرتآموزی از تاریخ و اعتنا کردن به آن مطرح بود، ذهنها سراغ گذشتههای دور و صدر اسلام و دورههای نخستین میرفت، اما در این اثر گذشته متصل به زمان امروز را به خوبی نشان میدهد، اگرچه مولف در پی آن نبود که یکایک بحثها را باز کند که چگونه در دوره بعد اثرگذار شد، اما به صورت موجز و مفید اشاره شده که این اثر به خوبی میتواند سرنخ اندیشههایی باشد که در دوران انقلاب پدید آمد.
استاد تاریخ دانشگاه باقرالعلوم بیان کرد: یک مساله سعه مفهومی تمدن هست، این کتاب آن سعه و وسعت مفهوم تمدن را داراست که شاید در بحثهای دقیق تمدنپژوهی تا این حد سخاوتمندانه نتوان معنی تمدن را در نظر گرفت. درست است که تمدن به لحاظ مصداق بیرونی آن گستره و گستردگی دارد که همه چیز را در خودش جای میدهد، اما باید تعریف منقحی داشته باشد. مشخص نبودن تعریف دقیق تمدن و آن گستره فراخی که برای این مفهوم در نظر گرفته شده، عملاً باعث شده که پارهای از مباحث مانند پاسخی که به ردیههای مستشرقان درباره تعدد زوجات پیامبر دارند در این کتاب قسمتی را به خود اختصاص دهد، اما پاسخ به این مساله یک بحث تمدنی است؟ همچنین مسائلی مانند رابطه علم و تقوا از دیدگاه شهید مطهری و گفتوگوی بوریحان بیرونی و ابنسینا و مسائلی از این دست به نظر میرسد که در نگاه پیراسته به تمدن میتواند کنار گذاشته شود.
سهشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۲ - ۱۲:۵۲
نظر شما